مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب با قافله سالار نور در تماشا، تکاپو و تعالی-۲۴
امتیاز کاربران 5

تولیدگر متن تولیدگر گرافیک

جویباری هستم. از تاریخ 20 شهریور 1399 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولیدگر گرافیک تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 176 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
با قافله سالار نور در تماشا، تکاپو و تعالی-۲۴

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

با مقصَد چشم های امام حسین(ع)-پیام های کوتاه در ارتباط با هنر تبیین عملی امام حسین(ع)

1.      امام حسین(ع)، چون خدای خویش ما را به تماشای باغ زندگی می برَد تا مهارت تماشا پیدا کنیم و به منتهای تبیین، یعنی تفکر برسیم(بقره، 266)

2.      امام حسین(ع) به ما نشان داد که تنها در تماشای ماهرانه و چاره جویی های فکورانه است که می توانیم با بالی گشوده به پرواز و به اوج و عروج دست یابیم.

3.      امام حسین(ع)، ما را به تماشای راهی می برد که مسیرش، زیبا، سخت و پرچالش اما مقصدش آغوش خدا است تا همیشه در کنارش بمانیم.

4.      شرط اول همقدم شدن با حسین(ع)، این است که مانند او، احوال دنیا و آیات خدا را به دقت و زیبایی  تماشاکنیم.

5.      امام حسین(ع) به ما نشان داد که" به راه خدا رهسپار شوید؛ سبکبار و کم مشغله یا گرفتار و پر مشغله!، و در راه خدا با جان و مالتان، تلاش کنید..."(توبه، 41) یعنی چه؟

6.      همه ما به زیبابینی و ساختن زندگی خود دعوتیم و در مسیر فراز و فرود آن هستیم.

7.      امام حسین(ع) ما را به بازخوانی صد هزار جلوه خداوندی و تابلوي زندگی، دعوت کرد تا ما با صد هزار دیده تماشایشان کنیم و از دل آن، شبْ چراغ هایی برای شب های بی چراغمان پیدا کنیم.

8.      امام حسین(ع) به ما نشان داد که گریز از حق(=دنیاطلبی) و رفتن به راه چش مفریبی که در انتهایش آتش حسرت است ما را تا ابد از زیباترین سرانجام خویش دور می کند.

9.      امام حسین(ع)، جهان جاودانه را از رهگذر تماشا به درون ما می کشاند تا در کشاکش روزگار، سرافراز شویم.

10.    امام حسین(ع)، با کارش به ما گفت: در منتهای تماشای آیات خداوند، نورِ جهان آخرت است که ثمره‌ی زیستن و تحصیل نور در زندگی این جهان است؛ نکند به جایی برسیم که التماسِ نور برایمان ناممکن شود(حدید،13).

11.    امام حسین(ع) ما را به تماشای حق می برد و از ما می خواهد تا دنیا(یعنی ندیدن حق در همه اجزای جهان هستی) را رها کنیم نه نعمت ها و داشته های مادی را.

12.    امام حسین(ع) به ما آموخت که می توان آخرت و جاودانگی را از همین الان تماشا کرد؛ اگر قبل از آن حق را تماشا کنیم(فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل).

13.    امام حسین(ع) به ما آموخت که آخرت ما از هم اکنون آغاز شده است و آخرت نیستْ‌شکل اما هست‌ذات است و حق در آن حضور ازلی و ابدی و دایمی دارد و دنیا هست شکل است اما بی‌ثبات و ناچیز و نابودشدنی است(فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل).

14.    مقصد تماشای امام حسین(ع)، خداوند است و هیچ چیزی بر رضا و خواست خداوند برتری ندارد و از نظر او، همه چیز وسیله است و تأثیر نهایى از سوى خداست(الهی رِضاً بِرضِاکَ، صَبراً عَلی قَضائِک یاَربَّ لا الهَ سِواکَ)

15.    با تبیین امام حسین(ع)، هر چیزی که بین ما و خدابینی، تیرگی، فاصله، غبار و حجاب بیافکند بی اصالت و غیر قابل اعتماد است(بر عشق هم آتش بزن وقتی حجابت می شود)

16.    در بیان و رفتار امام حسین(ع)، ظواهر انسان در معنویت او تاثیرگذارند و عبادات و مناسک همچون سایر بخش های دین دارای اهمیت و مقرب به خدا هستند و مدرسه هستی و معرفت، هیچ گاه تعطیلی ندارد و نباید به بهانه معنویت، دست از تقیّد به ظواهر و رفتارهای دینی کشید و تنها به درونیات و باطن پرداخت.

17.    امام حسین(ع)، دل سپرده به معنا و ملکوتی بود که عبادت را همچون شهادت، پنجره ای به دنیای ناشناخته ملکوت، می دانست(یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مىداند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم).

18.    پیام امام حسین(ع)، زندگی است؛ زندگی ای که راست است و دروغ نمي‌گويد؛ امين است و خيانت نمي‌كند؛ حق است و بطلان در او راه ندارد؛ پسندیده است و ناپسندی در او راه ندارد؛ نیکوست و زشتی در آن راه ندارد؛ اين زندگي، زندگيِ پاک و پاکیزه است و کامروایی در این زندگی به این است که برای آنچه که باقی است زحمت بکشیم.

19.    امام حسین(ع) به ما نشان داد که برای رسیدن به زندگی، نیازی نیست تا متن زندگی را رها کنیم و به حاشیه بپردازیم، مواجهه با چالشهای زندگی را وانهیم و به بالش بچسبیم و یا از نعمتهای زندگی دست بکشیم تا قله های تعالی را بپیماییم.

20.    امام حسین(ع) به ما یاد داد که شهادت انتهای راه دنیوی ماست؛ نه پايانِ زندگى ما و مرگ، نقطه عبور است نه خط پایان؛ پس باید بکوشیم تا به سلامت از مرز عبور کنیم.

21.    امام حسین(ع) به ما نشان داد که از مسیر همین دنیا و رنگ خاک می باید بوی افلاک گرفت؛ او مرگ را شکست داد تا شکوه پیروزی و زندگی‌ را ببیند(فانَّ من لَحِقَ بی منکم اُسْتُشْهِد و مَن تَخلَّف لم یَبْلُغ الفتح)

22.    امام حسین(ع) از تماشای قرآن و پیامبر قرآن و قرآن ناطق آموخته بود که زندگی زیباست، امّا زیباتر از آن، مردن در راه خداست چرا که اگر چه ظاهر آن خاموشی است اما سراسر پژواک و آواز حق طلبی است.

23.    امام حسین(ع) به ما آموخت که زندگی، مرداب تیره ای بدون زمزمه و واکنش نیست؛ بلکه جویباری است زلال، پُر جنب و جوش، پر شور و شوق و نغمه‌خوان که حتی در غمهایش می توان شادمانه صلای "ما رایت الا جمیلا" سر داد.

24.    امام حسین(ع) جهان ما را به روشنایی فرا خواند و از حضیض آن گودال، که نشانه پستی دشمن بود؛ بذر بلندی و عزّت پروراند و عروج یافت و خود را از عشق به اوج  فرابرد.

25.    امام حسین(ع) ما را به تماشای روی دیگر زندگی مان برد تا شادمانه و شاکرانه به هیأتِ پُرشکوهِ انسان، زندگی را ببینم و جهان را به قدرِ همت و فرصتِ خویش معنا دهیم و خدا را دوست‌داشته باشیم و او را بشنویم و ببینم و از او بگوییم و تنها برای او اندوهگین یا شادمان شویم.

26.    امام حسین(ع) به ما آموخت تا در برابر خدا، جامه فروتنی بر تن کنیم و تنهاییمان را با او تحمل پذیر کنیم تا در نهایت بار سنگین امانت خویش را آنگونه که شایسته آنیم، بر زمین بگذاریم تا معنای وَجد و شکوه و شکفتن را درک کنیم.

27.    همانگونه که خداوند مربی و معلم ماست که به ما قرآن میآموزد(الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْآنَ) و برای تفکر، رشد و تعالی ما، علاوه بر این ارتباط دایمی و همیشگی، کلاسه ای ویژه ای مانند عبادت و مسجد و... تدبیر می کند؛ همانطور عاشورای امام حسین(ع) یک کلاس ممتاز عمَلی زندگی برای تربیت است.

28.    امام حسین(ع)، خدای گونه، در همه حال و هر لحظه و از آغاز حرکت تا شهادت؛ به فکر آموزش و رشد ما بود و این ماییم که باید از فرصتِ ایامِ تقویت خویش غفلت نکنیم و روزنه ها و پنجره های گشوده را؛ نه به اجبار که به انتخاب ببینیم و از فرصت عبورکردن از تاریکی‌های زندگی بهره ببریم.

29.    امام حسین(ع)، از خدا و پیام پیامبرِ خدا، در هر کجا و در پدیده ها و حوادث هستی صدای خدا را شنید و ما را به شنیدن و گوش سپردن دعوت کرد. از ما خواست دل به آن صدایی ببازیم که در قرآن ما را خطاب می‌کند؟ آن صدای زندگی بخش و عاقبت آفرین.

30.    امام حسین(ع) از ما می خواهد از ابر مهربان صدای خدا، دلِ تشنه خویش را سیراب کنیم و آن قدر ایمان داشته باشیم که در صورت نیاز و به هنگام، جسم و جان خود را فدایش کنیم، تا عمر دوباره بیابیم (انفال، 24)

31.    امام حسین(ع) به ما آموخت که بودن یک لطف و ابدیت یک امکان برای حرکت متعالی است و پوچی، بی هدفی و احساس بیهودگی در زندگی راه ندارد.

32.    امام حسین(ع) به ما آموخت که جهان هستی یک واقعیت شیرین و دوست داشتنی است چرا که حرکت به سمت خدا و محبوب همیشگی است.

33.    امام حسین(ع) ما را به تماشای حرکت و تکاپویی می برد که میوه امیدواری و شور زندگی است؛ او به ما نشان داد که تنها در روندگی و بی تابی و بی قراری است که دل، آرام می‌شود چرا که با همه هستی در حال حرکت به سمت خداست.

34.    امام حسین(ع) به ما آموخت که در مسیر شهادت، چگونه می توان بی تاب عبادت بود و در محراب عبادت، چگونه می شود بی تابِ شهادت شد.

35.    امام حسین(ع)، همانگونه که در روز عرفه به توحید حضوری می رسد و ما را بدان دعوت می کند، در روز عاشورا هم تنها حضور آن یگانه را می بیند؛ نشان به آن نشان که فرزند دلبندش را هم بی صبرانه تقدیم راه دوست می کند(گه دلم پیش تو گاهی پیش اوست/ رو که در یک دل نمی‌گنجد دو دوست).

36.    امام حسین(ع) به ما نشان داد که هيچ چيز به اندازه کار انسان، در شکل دهی به شخصيت و سازندگي و جاودانگی زندگی او تأثيرگذار نیست(انعام،164)

37.    امام حسین(ع) هم همانند ما مردم عادی، مخاطب تبیین و صدای خدا و آیات قرآن بود اما برای تلاش و حرکت و شنیدن صدای خدا بهانه نمی آورد؛ نمی گفت چرا خدا قهر دارد، غضب دارد، سخط دارد، خشم دارد، عذاب دارد. او سختی عذاب خداوند را در مقابل از دست دادن رضایت خدا ناچیز میدانست.

38.    امام حسین(ع) این بیان خداوند که"و برتر و بزرگتر از هر نعمت، مقام رضا و خشنودی خداست"(توبه، 72) و این عاشقانه پدرش را که" بر فرض بر سوزندگى آتشت استقامت نمايم، اما چشم پوشى از كرامتت را چگونه تاب بیاورم(دعای کمیل) را با جان و مال و همه هستیاش برای ما معنا کرد.

39.    امام حسین(ع) باور داشت رنجی که خدا قرار می دهد و قهرِ او از سر انتقام نیست. بلکه شیوه‌ای است برای بازگرداندن آدمی به لطفِ مطلق تا آدمی از آن قهر سود ببرد؛ پس جهانی پر از جهد و جهاد را انتخاب کرد و رسیدن به نتیجه را به خدا وانهاد.

40.    امام حسین(ع) به ما آموخت که تلاش و تکاپو جایگزین عبادت صِرف نمی شود؛ بلکه خدا را از دل زندگی این جهان و حضور در همه ی صحنه های زندگی و زیستن در میان دیگران و دیدن و شنیدن "دیگران" ... می جست.

41.    امام حسین(ع)، به ما نشان داد که بسیاری از چیزهای ارزشمندِ معناساز، در دنیا و در کنار و جلوی چشممان قرار دارند و بر این اساس، نباید به امید رسیدن به چیزهای دیگری، امور ارزشمند و معناساز زندگی را نادیده گرفت.

42.    امام حسین(ع) به مانند جدش رسولالله از قرآن آموخته بود که پیامبران نیز در میانه‌ی جامعه و سفر و سفره و بازار است که مقرب تر می‌شوند(پیش از تو نیز پیامبرانی نفرستاده‌ایم مگر آنکه آنان نیز غذا می‌خوردند و به بازار می‌رفتند؛ ما شما آدمیان را امتحان و آزمون و فتنه‌ی یکدیگر قرار داده‌ایم(فرقان،20).

43.    امام حسین(ع) به ما آموخت که راه مکاتب و مردمانی که گمان می‌بَرند باید از جمع و جامعه دورتر شوند تا صدای خدا را بشنوند چقدر بی ریشه و گمراه کننده است؛ او به ما آموخت که صدای خدا همین جاست و تلاش های در همین دنیا برای شنیدن و بکار بستن آن بالابرنده و راهگشاست.

44.    امام حسین(ع) از آغاز تا به انتهای قیامش، دلِ درمندی دارد که رقیق، نازک و دلسوز است، وجود بُردبار و دیرخشمی دارد که با مردم مدارا می‌کند و هیچ گاه مغلوب زبانه‌های خشم و انتقام نمی شود.

45.    امام حسین(ع) به ما آموخت تا از دل دعا خدا را بجوییم و از حال نجوا، همه کاره بودن خدا و هیچ کاره بودن انسان را ببینیم و تمرین فرار از خودبینی و اعتماد به خدابینی کنیم.

46.    امام حسین(ع) به ما نشان داد که در هیچ برهه ای از زندگی، امکان گفتگو با خدا را نباید از دست داد و با دعا، حمد و ستایش و اظهار ابتهاج و شادی، باید از زیبایی‌ها و کمالات در هستی و خداوند، آرامش و شادکامی جست.

47.    امام حسین(ع) به ما یاد داد که در قلم و سخن و ذره ذره کار خود، باید تسلیم و توکل و اعتماد و امید را در نظر داشته باشیم و هميشه(در خوشى و ناخوشى) دعا کنیم تا دعای ما، صداى آشنا شود(و قالَتِ المَلائِكَةُ: صَوتٌ مَعروفٌ/کافی، ج۲، ص۴۷۲، ح۱).

48.    آنچه از چشم حقیقت بین امام حسین(ع)، دور نیست واقع گرایی است؛ اگر پاره ای از مردم، دنیا را واقعی دیده و همه دار و ندار خود را برای آن سامان میدهند، امام از اکنون برای آینده برنامه ریزی دارد و چارچوب مندی جهان هستی که خدا آنرا آفریده است را درک می کند(فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل).

49.    آینده از نظر امام حسین(ع)،  نه یک حقیقت صرفا قابل پیش بینی؛ بلکه یک واقعیت موجودِ قابل ساختن است.

50.    امام حسین(ع) همانند پیامبر(ص)، گواه و بشارت گر و هشداردهنده و چراغى تابناک در راه رسیدن به خداست و توسل به آنان، به معنای پذیرش برتری وجودی و تقرّبی آنان به خداست.

51.    امام حسین(ع) به ما آموخت که ممکن است گاهی انس به خلوت و انس به عبادت هم باشد اما انس با خدا نباشد و تنها به عبادت و از این عبادت به اون عبادت و از این مناسک به اون مناسک کشانده شود و خودش هم متوجه نشود(اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ).

52.    امام حسین(ع) به همگان هشدار می دهد که حتی خود تلاش و حرکت معنوی هم تنها برای رسیدن است و نه حجابی بر حجاب های دیگر افکندن و لغلغه زبانی بدون حضور و توجه قلبی داشتن. مهم و هدف رسیدن به خود خداست(اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ).

53.    امام حسین(ع) این حقیقت را دریافته و به ما آموخت که زندگى بى رنج ممکن نیست و باید براى پذیرفتن رنج هاى زندگى آماده باشیم و رنج های دنیویی هر چه که باشند، یا نشانه محبت خداوند به بندگان است تا آنها را تربیت کند یا گناهان را ببخشاید و یا به آنها رفعت مقام دهد.

54.    قیام امام حسین(ع) به ما آموخت که غوطه ور شدن انسان در نعمت های مادی و یا پیروزی ظاهری گاهی به معنای اتصاف آن فرد یا جامعه به زیانکاری و خسران است(اعراف، 182/ قلم، 44)؛ نه نشانه لطف خدا.

55.    امام حسین(ع) به ما آموخت که باید در پی سعادت بود و از رنج های گریزپذیر دوری کرد(راستى كه من مرگ را جز سعادت نمى دانم و زندگى در ميان ستم گران را جز رنج و دلتنگى). او اهلِ رضایی بود که درد و رنج را تحمل مى‌کند و در عمق دل هیچ ناراحتى و شِکوهاى ندارد، چون هر چه از دوست رسد نیکوست.

56.    سراسر عمر و زندگی انسان، مسیر حركت به سوی الله است و در نهایتِ این زندگی، انسان به ملاقات خداوند نایل می‌گردد. امام حسین(ع) آن نور و امتداد نوری است که خدا به ما داد تا بدانیم در ميان مردم و در زندگی، چگونه بايد به سوی پیشرفت و تعالی حرکت کنیم(انعام،122).

57.    امام حسین(ع)، به ما آموخت که خدا، خدای بی نام و نشان و بی‌صفت نیست چون نمی توان با چنین خدایی ارتباط برقرار کرد؛ بلکه پرستیدنی و هم‌سخن است و در طول زندگی حضوری زنده دارد.

58.    امام حسین(ع) به ما نشان داد که رهاورد معرفت و هوشمندی دینی، دیدن تمام آمال و آرزوهای خویش نزد خدای سبحان است به طوری که انسان جز "در آرزوی خدا" به چیز دیگری راضی نشود و این نوع بودن و احساس معرفت و رضایت است که نشاط آور است.

59.    امام حسین(ع) همچون پیامبر(ص)، نور معنویِ معرفتی را برای ما به ارمغان آورد و از ما خواست آشیانه خود را بر فراز درخت معرفت بسازیم تا از ناپاکی جاهلیت و جامه جهالت به دور باشیم؛کربلا نردبانِ رسیدن به چنین معرفتی و میعادِ دل و میقاتِ جان است.

60.    هنر تبیین امام حسین(ع)، همانند هنر تبیین جدش رسول الله(ص) مبتنی بر"لا اکراه فی الدّین قد تبین الرشد من الغی"(بقره/256) بود؛ او همانند پیامبر مجاهدت کرد تا انسان ها را به دین پیامبر رهنمون شود و خون قلبش را داد تا امت را از نادانی و گمراهی نجات دهد(ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة).

61.    تعظیم شعائر و عزاداری ارادتمندان امام حسین(ع) لااقل باید موجب تقویت فهم و هدایت ما شود؛ هم بفهمیم و هم درست عمل کنیم؛ نه خود به بيراهه برویم و نه راه كسي را ببندیم.

62.    تبیین امام حسین(ع) همانند دعوت پیامبر(ص) بر اساس برنامه خداوند پیش رفت که فرمود: ...پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد(جمعه، 2). پیامبر و جانشینانش خواستند تا قلب های گریزان را به سوی خدا برگردانند تا دیده ها پر نور و اندیشه ها بازسازی شده و بر توان کار و تلاش بیافزایند.

63.    امام حسین(ع) از قرآن آموخته بود که خداوند در نظام و برنامه های هستی با جدیت و صلابت است؛ او به هدایت شوندگی و راه یافتگی انسان ها حساس و به خصوص درباره کسانی که مورد ظلم قرار گرفته اند غیرت داشته و به راحتی از آن نخواهد گذشت. به همین سبب، شوخی با هستی و هدف آن و جدی نگرفتن زندگی را برنمی تابد(انعام،70).

64.    امام حسین(ع)، همچون برگزیدگان خداوند به ما آموخت تا هر کس خود باید در دریافت نور خدا بکوشد و دیگران را بدان ترغیب کند. این برنامه، برخلاف برنامه شیطانی گریزندگان از خدا هست؛ چون آنان انسان را بیتوجه، سردرگم، ساکت و بی تحرّک میخواهند(مائده، 58).

65.    مخالفان امام حسین(ع)، نمی خواهند که صلابت غیرت و خروش پاسداری از مبانی ارزشی و اصولی، در میان ما جایی داشته باشد.

66.    امام حسین(ع) به ما آموخت که انسان درباره خیلی از شئونات زندگی مانند هدایت خانواده مسئولیت دارد(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ(تحریم،۶).

67.    امام حسین(ع) به ما نشان داد که مسئولیت اجتماعی انسان نیز بخشی از مسئولیت های انسان است که پیامبر(ص) به بازخواستن آن اشاره کرده و فرمود: هم من بازخواست مى شوم و هم شما؛ من درباره تبليغ رسالت بازخواست مى شوم و شما درباره كتاب خدا و سنّت من كه بر دوش گرفته ايد(كافي، ج2، ص606، ح2).

68.    امام حسین(ع) به ما آموخت که هر دعوتی به فرار از مسؤلیت، سکوت غیرمسؤلانه، فرار از تعهد اجتماعی و مانند آن، با هر نامی، خارج از چارچوب خدامحوری است که ائمه(ع) ما را بدان دعوت کردند.

69.    امام حسین(ع) به ما نشان داد که غیرت فرزند مسئولیت شناسی است. او در حرکت ممتاز خود، غیرت را در همه شوونات فردی و خانوادگی و اجتماعی نشان داد.

70.    امام حسین(ع) به ما آموخت که انسان تا در این جهان زیست می کند راه کمالش نامتناهی است و در رفتنی پیوسته و با تحمل رنجِ گذر، به سوی بی نهایتِ ربوبی خویش در حال بالاروندگی و رسیدن به جاودانگی و زندگی حقیقی است(ایها الانسان اِنَّکَ کادحٌ الی ربک کَدحاً فَمُلاقیهِ/انشقاق، 6).

71.    امام حسین(ع) برای ما این آیه قرآن را معنا کرد که حقیقت زندگی انسان در بالارفتن پله پله از نردبان هستی معنا مییابد و به پیمودن این راه، دعوت شده تا با سخنان پاکیزه و کار شایسته تا خدا پرواز کند(إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ/ فاطر،۱۰).

72.    امام حسین(ع) ما را به تماشای مسیر و فرایند متعالی ای برد که از تماشا و عبرت آموزی آغاز و به ایستگاه تلاش و کوشش (نیت خالص و کار پاکیزه) رسیده و جمع آن به تعالی منتهی می شود تا بار امانتی که انسان از ازل بر دوش خویش پذیرفت، به مقصد برسد، به گونه ای که اگر لحظه ای ساکن بماند، زیان می بیند(کسی که دو روزش مساوی و بدون خصیصه تعالی جویی باشد ضرر کرده است(مشکاه الانوار، ج1، ص223).

73.    امام حسین(ع) به ما نشان داد هر کدام از ما هستی خاص خود را تجربه می کنیم. بر ماست که با هوشمندی، نردبان خود را بیابیم و مطمئن به سوی معنا گام برداریم و مراقب  باشیم عمرمان تباه نشود و تشنه لب از این چشمه برنگردیم؛ چرا که ملحق شدن به نور شادی بخش خدا(الحاق) را از دست می دهیم.

74.    امام حسین(ع) زندگی و هستی را به تماشا می نشید تا راه حق را بپیماید و در پيمودن راه حقّ از كمى افراد نمی هراسد، چون می داند که مردم گاهی بر سر سفره دنیا گرد هم می آیند که سيرى آن اندك و گرسنگي اش بسيار است(فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَی مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیلٌ(نهجالبلاغه، خ۲۰۱).

75.    اگر خداوند، حقیقت مطلق و خدایی اش بر حق است؛ حق طلبی و پیمودن راه هدايت پیامبر و قرآن(حجرات، 1) کار پاکیزه ای است که از انسان انتظار می رود. انسان خداجوی، با شناخت جایگاه خود و مواهب خدادادی، به کشف حقیقت و خواست خداوند باور دارد. او، بن بستی در شناخت راه و راهنما و مقصد ندارد و در زندگی اش به باور مؤثر و برنامه عمیق تری می اندیشد؛ چون که خداوند در قرآن، فقدان فکر و اندیشه را، صفت بدترین جانداران میداند(انفال، 22).

76.    خیرخواهی، نیکی و سخاوت، از صفات خداوند متعال است و انسانی که بخشندگی خداوند را در همه هستی میب یند، تلاش میکند تا خود را به شکل او درآورد و اهل بخشش و انفاق شود. او، در تعامل با دیگران، آسایش دیگران را بر آسایش خود ترجیح مى‌دهد و سخاوت‌مند و دست و دل باز است(حشر، ۹) . امام حسین(ع) نمونه کاملی از چنین شخصیتی است.

77.    گوشه و کنار تاریخ کربلا، پُر است از واکنش های مناسب و انصاف و مهرورزی امام حسین(ع)  در ارتباط با دیگران. اگر به کنش ها و واکنش های امام در زندگی و قیامش، نگاهی کنیم می بینیم که آن حضرت در رفتار با دیگران، اعتدال(نحل،۱۲۶) و رفتار سازنده(رعد،۲۲) داشت.

78.    خداوند متعال زیباست و زیبایی را دوست دارد(کافی، ج6، ص438). بخشی از زیبایی خداوند در آفرینش(تین،۴)، تدبیر (هود؛ 56)و هدایت(جاثیه،20) جاری است. امام حسین(ع)، زیبایی های خداوند را در جهان هستی می بیند و خود نیز تلاش می کند تا بر زیبایی های آن افزوده و از زشتی های آن کم کند.

79.    امام حسین(ع) در دعای عرفه در مقام تنزیه و تسبیح خداوند، کارهای زیبای خداوند را برمی شمرد؛ خدایا! تو آنی که منت بر ما نهادی، نعمت دادی، نیکی کردی، زیبا آفریدی، فضیلت دادی، کامل آفریدی، روزی دادی، توفیق دادی، هرچه خواستم به من دادی، توانمندی دادی، در خطرات نگهام داشتی، پناهم دادی، کافی بودی، هدایتم کردی، خطاهایم را پوشاندی،بخشیدی، عزت دادی،کمکم کردی، بازویم را گرفتی، تاییدم کردی، سلامتی دادی، و بزرگم داشتی(مفاتیح-دعای عرفه). این همه زیبابینی امام تنها در روزگار خوشی نیست؛ او حتی در اوج جنگ و قساوت دشمن نیز کار خدا را زیبا میبیند. چنین باور درستی، راهنمای انسان است تا همیشه جلوه جمال خدا را در کنار خود میبیند و در زندگی فردی و جمعی و اجتماعی خود، عـکس جـمال او میشود.

80.    خواست خداوند از انسان، راستی و درستی و ایجاد سازگاری و تناسب میان عقاید، عواطف و احساسات و هیجانات، خواست‌ و اراده، کردار و گفتار او است(صداقت) و پاداشی که مقرر شد برای راستگویان است(احزاب،۲۴). بر این اساس، امام حسین(ع) زندگی خود را بر قاطعيت، صراحت و صداقت استوار ساخته و از دورویی و دو رنگى، ریا و نفاق بیزار است.

81.    زندگی صادقانه امام حسین(ع) او، سر مشق ماست تا دروغ های کوچک را به گردابی از دروغ‌ها و سوءتفاهم‌هایی که ما را به ناکجاآباد می کشاند نسپاریم و مرز باریک و مبهم فکت(حرف با سند و معتبر) و فیک(حرف بدون سند و دروغ) را بازشناسیم و بکار ببندیم.

82.    گرم کردن تنور نفاق و ریا و ظاهربینی در زندگی امام حسین(ع) راه ندارد و قلب با زبان دو مسیر متفاوت را نمی روند. او مرزبان حقیقت است و به دیگران چیزی نمی گوید که دوست دارند بشنوند و از دروغ شاهراهی برای رسیدن به موفقیت نمی سازد؛ چون می داند که فرض شوخی بودن قیامت یا جدی نبودن حساب و کتاب، دروغ دانستن آیات قرآن است و هر دعوتی که چنین حرفی در آن زده شود، دعوت انحراف از حق است.

83.    زندگی صادقانه امام حسین(ع)، در دام جَو سازی های دروغینی نمی افتد که ایمان و امان را نابود می کند. رفتار اجتماعی او بر هوشمندی و چشمان بازی استوار است که در مقابل دشمنان پلک بر پلک نمی گذارد و لو در رنج بیافتد.

84.    تعظیم مقام امام حسین(ع) و تکریم او باید در ما نیز چنین معرفتی ایجاد کند که ما را به خدا نزدیکتر کند و تعداد خطاهای زندگی ما را کم کند و در چارچوب خواست خدا، بدون دروغ و نسبت ناروا شکل گیرد.

85.    امام حسین(ع) دغدغه دار امانتی است که پیامبر حفظ آن را خواسته است. امانت، شامل مال و تمام شئون زندگى سیاسى، اجتماعى و اخلاقى انسان می شود؛ تمام نعمت‏هاى مادّى و معنوى، اهل بیت پیامبر(ع) و خود انسان و احکام الهی و حکومت و مسئولیّت... محل امانتداری است.

86.    کسی که بخواهد به خدا نزدیک شود و بوی خدا دهد، امانت دار و امنیت آفرین است؛ بر این اساس، توان به دوش کشیدن بار امانتی که خدا بر دوش انسان گذاشته است(احزاب،72) و خیانت نکردن در امانت و ضرورت وفاداری به عهد و پیمان(مؤمنون،۸) از انسان خواسته شد. بهترین تجلّى امانتدارى و اداى آن در شهادت امام حسین(ع) بود که در مقابل خیانت کنندگان به دین پیامبر(ص) ایستاد.

87.    اهمیت امان تداری و امان بودن برای دیگران در اسلام تا بدان حد است که حتی در اوج جنگ اگر یک  سرباز عادي مسلمان، به دشمنان امانی داد، رعایت آن بر همه لازم است. امام سجاد(ع) فرمود:  اگر قاتل پدرم، همان شمشیرى که با آن پدرم را کشت را به من به امانت بسپارد آن را به وى بر می گردانم.

88.    دعوت امام حسین(ع) به اصلاح، رویکردی تربیتی دارد؛ زبان و بیان او، بهداشتی و حساب شده و تمییز است و از اظهار نظر برخلاف باورهایش و درباره چیزى که نمى‌داند، پرهیز مى‌کند(نور، ۱۵). او پیشداورى نمى‌کند(زمر،۱۸) و در پسداوری هم منصف است. او حق را مخفى نمى‌کند و مى‌گوید، حتى اگر به ضرر خود یا نزدیکانش باشد(بقره،۴۲) و آرام سخن مى‌گوید و آرام رفتار مى‌کند(سوره لقمان،۱۹).

89.    امام حسین(ع) که در میان مردم زندگی میکرد، زبانی سرشار از صداقت و محبت عشق و وفا و رافت در وقت روبرو شدن با مظلوم و جسارت و رشادت و شجاعت در مقابل ستمگران داشت. او در سختترین شرایط جنگ، با زبان دعوت، تبیین و تفکر با مردم سخن گفت.

90.    روحیه شکرگزاری یکی از مهمترین نشانه های انسان رهیافته و شاد است که در همه احوال خدا را شکر میکند. نگاه به تاریخ زندگی امام حسین(ع) نشان میدهد که آن حضرت، قبل از قیام و به هنگام آن تا وقت شهادت، مقام شکر خدا را به جا می آورد.

91.    امام حسین(ع)، در تقدیم بهترین عزیزانش و مصایب بزرگی که خود دید، هیچگاه ترنم تسلیم را رها نمیکرد. جملهای که به وقت شهادت حضرت علی اصغر(ع) و گذاشتن او در بغل حضرت زینب(س) فرمود؛ شکوهمندی این روح بزرگ را آشکار میسازد: «هَوَّنَ عَلَیَّ ما نَزَلَ بی أَنَّهُ بِعَینِ اللّهِ»/ این مصیبت بر من آسان است، چراکه در محضر خداست.

92.    امام حسین(ع) زندگی خود را بر این پایه نهاد که هر کسی در پایان زندگی به خاطر سالهای زندگی ، هدیهای از طرف خدا دریافت میکند. چه خوب است از الان بداند که خانهای که میسازد برای خودش است پس باید در آنچه که هر روز می سازد دقت و توجه داشته باشد تا به هنگامی(مرگ)  که فهمید مجبور است در همین ساخته خود زندگی کند، احساس خسران نداشته باشد، چون فرصت بازسازی دایمی نیست.

93.    امام حسین(ع) در جواب حرّ که امام را از کشته شدن بیم میداد، فرمود: مرگ ننگ نیست بر جوانمرد آنجا که هدفش حق باشد و ... خواری همان بس است که با ذلت زنده باشی. خودیابی و خود احترامی امام، نشان از آن دارد که هرچند خودخواهی و خودپسنی بد است، خداخواهی خوب و یکی از نتیجه آن، خود احترامی است که تن به ذلت نمیدهد. 

94.     روزهایی که به نام امام حسين(ع) است، باید روزهای دیدار ما با امام بر سر سفرۀ خداخواهی و نيكوكارى و فداكارى و رهايى از بند هوا و هوس و زنجيرهاى شهرت و شهوت باشد؛ روزى كه از عبادت و بخشش لذّت ببريم و شهادت و مرگ در راه حقّ را زيبا ببینیم.

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما