یکی از وظایف مهم روحانیون و عالمان دینی رساندن پیام الهی و تعیین و تفسیر آیات وفروعات دینی می باشد،که در اصطلاح عرف به نام تبلیغ مرسوم است .تبلیغ به معنای رساندن پیام است. و دارای اقسامی میباشد.
اقسام تبلیغ:
1- تبلیغ خطآبی و چهره به چهره
2-تبلیغ نوشتاری یا مدرن
هردوصورت بالا(تبلیغ خطآبی و چهره به چهره و تبلیغ نوشتاری یا مدرن) زیر مجموعه تبلیغ هستند و حامل مولفه های پیام رسانی در درون خود هستند .
در جامعه اسلامی آنچه از این رساندن پیام (تبلیغ) دراولین نگاه به ذهن مخاطب خطور پیدا میکنند همان رساندن پیام الهی و تبلیغ معارف دینی می باشد. کارشناسان آمریکایی معتقدند تکرار پیام منجر به نهادینه شدن و درونی شدن پیام می شود لذا تکرار را یک اصل میدانند ،تا جایی که باطل را آنقدر تکرار میکنند که به صورت واقعیت جلوه می کند.
آری تکرار هر چیز می توانند آن را به واقعیت تبدیل کند، و هدف اصلی آمرمافوق خود را به دست آورد، چنانچه قرآن کریم میفرماید:(اقم الصلاةلذكري) نماز را برپادارید برای برپاداشتن ذکرمن
تکرار نماز برای رساندن پیام الهی است.
به طور حتم اگر تکرار روزانه نماز نبود هر آن از خدا غافل می شدیم و جهت این امر(به یاد خدا بودن) که منشاء و سرچشمه ی حیات معنوی بشریت است ،از زمان حبوط و تکثیر نسل حضرت آدم علیه السلام تازمان حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم ۱۲۴۰۰۰ پیامبر مسئولیت خطیر تبلیغ را بر عهده گرفته و بشریت را به راه حق و صراط مستقیم و انذار از بیراهه ها دعوت کرده اند .
بطور قطع هدف اصلی پیامبران وانبیاءالهی همان تبلیغ بوده که فنداسیون وشالوده اصلی تبلیغ ان بزرگواران رساندن کلام الهی به مردم وابلاغ دستورات ،اوامرونواهی به انها بوده است. ازآنجا که بعد از رسالت آخرین سفیر هدایت حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه واله وسلم )مردم به بلوغ کامل عقلی رسیده وفرامین الهی به طور کامل تبیین شده بود،نبوت تبلیغی انبیاءرُسُل هم به پایان رسید و این امر خطیر به مردم واگذار شد،و برآنها دستور داده شد که به دنبال شناخت معارف اسلامی کوچ کرده وخود مبلغ قوم خویش باشند.« وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ »
و شايسته نيست مؤمنان همگى [براى جهاد] كوچ كنند. پس چرا از هر فرقهاى از آنان، دستهاى كوچ نمىكنند تا [دستهاى بمانند و] در دين آگاهى پيدا كنند و قوم خود را -وقتى به سوى آنان بازگشتند بيم دهند- باشد كه آنان [از كيفر الهى ]بترسند؟
بادفت در ایه شریفه میتوان فهمید که کار تبلیغ ووظیفه مبلغ از جهاد هم مهمتر شناخته شده است.
درسوره مبارکه آل عمران میخوانیم« كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ »
شما بهترين امتى هستيد كه براى مردم پديدار شدهايد: به كار پسنديده فرمان مىدهيد، و از كار ناپسند بازمىداريد، و به خدا ايمان داريد. و اگر اهل كتاب ايمان آورده بودند قطعاً برايشان بهتر بود؛ برخى از آنان مؤمنند ولی بيشترشان نافرمانند.
روی سخن این آیه شریف با عموم مردم است که آنها را موظف به امر به معروف و نهی از منکرمیکنند. و یا درجای دیگر میفرماید«وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِوَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ »
و بايد از ميان شما، گروهى، [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند.
به این ترتیب تبلیغ به صورت تخصصی در اختیار قشری که امروزه بنام روحانیان نام گرفته قرار گرفته است.
برای اینکه یک مبلغ خوب بتوانند تبلیغی خوب و اثرگذار داشته باشد،رعایت چند امر مهم است.
1- محتوای تبلیغی :
یک محتوای خوب زمانی اثربخش است که دارای مغز باشد. اما محتوایی را می توان پر مغز گفت که دارای آیات و روایات مباحثه تاریخی شعر و نوآوریِ در خورِ حال افراد حاضر باشد.
2-حُسن ابلاغ :
یک مطلب خوب علاوه بر اینکه باید خودش دارای حُسن خلق باشد، تبلیغ اوهم باید دارای حسن ابلاغ باشد .اگر بیان رسا باشد یا ابزار لازم در اختیار نداشته باشد نمی تواند تبلیغی موفق و موثر باشد.
3- داشتن ابزار مناسب برای ارسال پیام :
وجود افزار مناسب مثل گرم نبودن یا سرد نبودن هوا،وجود دستگاههای مناسب صوتی ،وجود روشنایی و آنچه برای یک خطیبویک مجلس سخنرانی وخطبه خوانی لازم است می تواند بسیار نقش مهمی در تاثیر تبلیغات داشته باشد.
۴- روش تبلیغ:
یکی دیگر از روش های بسیار موثر در تبلیغ شیوه رساندن پیام به مردم است .پیام باید با استدلال و برهان انتقال پیدا کند. به نحوی که قانع کننده همه ی مخاطبین خود باشد. حضرت ابراهیم در مقابل نمرود زمانیکه اواز پذیرفتن حرف حق رباز میزندمیگوید: خدای من از شرق خورشید را در میآورد تو اگر میتوانی از غرب در آور. لذا استفاده از روش های خوب همچون استدلال،پند،جدل وغیره که بتواند ارتباط متکلم ومخاطب رابهبود بخشدباید مورد استفاده قرار گیرد.
1--توبه-
2-ال عمران-110
3-ال عمران-104