«فکّر ثمّ تکلّم تسلم من الزّلل؛
نخست اندیشه کن آن گاه سخن گوی تا از لغزش ها در امان باشی.» (ص 994)
سخن کان از سر اندیشه ناید نوشتن را و گفتن را نشاید
***
اول اندیشه وانگهی گفتار پای بست آمده است و پس، دیوار
***
سخندانِ پرورده، پیر کهن بیندیشد، آن گه بگوید سخن
مزن بی تأمل به گفتار دَم نکو گو و گر دیرگویی چه غم؟
بیندیش و آن گه برآور نَفَس و زان پیش بس کن که گویند بس
به نطق، آدمی بهتر است از دواب دواب از تو بِه، گر نگویی صواب