عوامل بازدارنده از آسیب پذیری اخلاقی
توبه عامل بازدارنده از گناه (بخش اول)
توبه:
یکی دیگر از عوامل مهم در ارتکاب گناه و معصیت، توبه است، در واقع توبه یک انقلاب درونی است و این توبه نقش مهم و اساسی در ممانعت از ارتکاب گناه دارد.
شاید سوال شود انسان ابتدا مرتکب گناه می شود و سپس توبه می نماید، بله این گونه است، نسبت به گناهان گذشته، توبه نقش از بین بردن آثار گناه را دارد، اما نسبت به گناهان آینده، نقش بازدارندگی دارد. یعنی اگر توبه ی انسان از روی پشیمانی و اخلاص باشد، انسان دیگر سراغ گناه نمی رود.
حال معنی توبه و موضوعات مرتبط را بررسی می نماییم.
توبه دراصل به معنای رجوع و بازگشت است.[1]
و در اصطلاح به توبه آن گاه که به عبد نسبت داده می شود به معنای رجوع و بازگشت از معصیت و نافرمانی به سوی خداوند است و زمانی که به خدا نسبت داده می شود به معنای بازگشت و رجوع به سوی عبد به رحمت و عنایت است وقتی توبه به بنده نسبت داده می شود با (الی) متعدی می شود و زمانی که به خدا نسبت داده می شود با (علی) متعدی می شود.[2]
خداوندسبحان می فرماید:
«توبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا».[3]
همگی به سوی پروردگار توبه کنید
«وَتَابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ».[4]
و توبه بنده در دو توبل از خداوند پیچیده است. به این معنا که اگر بنده بخواهد از گناه نجات یافته توبه کند اولاً محتاج به این است که خداوند چنین توفیقی به او بدهد و رحمت خود را شامل حالش بسازد تا او موفق به توبه شود. ثانیاً محتاج به یک توبۀ دیگری از طرف خداوند است و آن این است که باز خداوند با رحمت و عنایتش به سوی بنده رجوع کند و بازگشت او را بپذیرد.[5]
خداوند سبحان می فرماید:
«قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ ﴿٥٣﴾ وَأَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ ﴿٥٤﴾ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ.»[6]
بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید كه خدا همه گناهان را مىآمرزد.
و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنكه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوى هیچ كس یارى نشوید.
و از بهترین دستورهائى كه از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پیروى كنید پیش از آنكه عذاب (الهى) ناگهان به سراغ شما آید در حالى كه از آن خبر ندارید.
امام علی علیه السلام در مورد این آیه فرمود:
« در تمام قرآن کریم آیه ای وسیع تر از این آیه نیست».[7]
دلیل روشن است زیرا:
1ـ تعبیر به "یا عبادی"( ای بندگان من) آغازگر لطفی است از ناحیه پروردگار
2) تعبیر به "اسراف"« به جای» ظلم و گناه و جنایت نیز لطف دیگری است.
3) تعبیر به « علی انفسهم» که نشان می دهد گناهان آدمی همه به خود او باز می گردد.نشانه دیگری از محبت پروردگار است همانگونه که یک پدر دلسوز بع فرزند خویش می گوید این همه بر خود ستم مکن!
4) تعبیر به "لا تقنطوا"( مایوس نشوید) با توجه به اینکه"قتوط" در اصل به معنی مایوس شدن از خیر است به تنهایی دلیل بر این است که ، گنهکاران نباید از "لطف الهی"نومید گردند.
5) تعبیر به "من رحمه الله" بعد از جمله "لا تقنطوا" تاکید بیشتری بر این خیر و محبت می باشد.
6) هنگامی که به جمله« إن الله یغفر الذنوب» می رسیم که با حرف تاکید آغاز شده و کلمه "الذنوب"( جمع با الف و لام) همه گناهان را بدون استثنا در بر می گیرد. سخن اوج می گیرد و دریای رحمت مواج می شود.
7) هنگامی که "جمیعاً" به عنوان تاکید دیگری بر آن افزوده می شود امید واری به آخرین مرحله می رسد.
8و9) توصیف خداوند به "غفور"و "رحیم" که دو .صف از اوصاف امید بخش پروردگار است . در پایان آیه جایی برای کمترین یأس و نومیدی باقی نمی گذارد.
در اینجا دو مسأله فکر مفسران را به خود مشغول ساخته که اتفاقا راه حل آن در خود آیه و آیات بعد نهفته است.
نخست اینکه: آیا عمومیت آیه همه گناهان حتی شرک و گناهان کبیره دیگر را فرا می گیرد؟ اگر چنین است پس چرا در آیه 48 سوره نساء شرک از گناهان قابل بخشش استثناء شده است؟ « إِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ» خداوند شرک را نمی بخشد ، اما کمتر از آن را برای هر کس که بخواهد می بخشد.
دیگر اینکه: آیا این وعده غفران که در آیه مورد بحث آمده است مطلق یا مشروط به توبه و مانند آن؟
البته این دو سؤال به هم مربوط است . و پاسخ ان را در آیات بعد به خوبی می توان یافت زیرا سه دستور در آیات بعد داده شده که همه چیز را روشن می سازد:
أنیبو إلی ربکم(به سوی پروردگارتان باز گردید) و أسلموا له(در برابر فرمان او تسلیم شوید) وابتعوا أحسن ماأنزل إلیکم من ربکم(پیروی کنید از بهترین دستوراتی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شد.)
این دستورات سه گانه می گوید درهای غفران و رحمت به روی همه بندگان بدون استثنا گشوده است مشروط بر اینکه بعد از ارتکاب گناه به خود آیند، و تغییر مسیر دهند، رو به سوی درگاه خدا آورند، در برایر فرمانش تسلیم باشند و با عمل، صداقت خود را در این "توبه و انابه"نشان دهند. به این ترتیب نه شرک از آن مستثناست و نه غیر آن ، ئ نیز مشروط بودن این عفو عمومی و رحمت واسعه به شرایطی غیر قابل انکار است.
و اگر می بینیم در آیه 48 سوره نساء بخشش و عفو مشرکان را استثنا کرده در مورد مشرکانی است که در حالت شرک از دنیا بروند، نه آنها که بیدار شوند و راه حق پیش گیرند، چرا که اکثریت قریب به اتفاق مسلمانان صدر اسلام چنین بودند.
اگر حال بسیاری ار مجرمان را در نظر بگیریم که بعد از انجام گناهان کبیره چنان ناراحت و پشیمان می شوند که باور نمی کنند راه بازگشتی به روی آن ها باز شده و ان چنان خود را آلوده می دانند که با هیچ آبی قابل شستشو نیستند می پرسند آیا به راستی گناهان ما قابل بخشش است؟ آیا راهی به سوی خدا برای ما باز است؟آیا پلی در پشت سرما وجود دارد که ویران نشده باشد؟
مفهوم آیه را به خوبی درک می کنیم، زیرا آنها آماده هدگونه توبه اند ولی گناهان خود را قابل بخشش نمی دانند. مخصوصا اگر بارها توبه کرده باشند و شکسته باشند.
این آیه به همه آنها نوید می دهد که راه برای همه شما باز است.[8]
[1] . فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج1، ص82.
[2] . همان
[3] . نور/31
[4] . مجادله/13
[5] . طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، ج1، ص133.
[6] . زمر/53-55
[7] . ر.ک. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج8، ص785؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع الاحکام القرآن (تفسیر القرطبی)، ج16، ص269؛ فیض کاشانی، ملا محسن، تفسیر صافی، ج4، ص326.
[8] . ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج19، ص498-502.