عوامل بازدارنده از آسیب پذیری اخلاقی
توبه عامل بازدارنده از گناه (بخش چهارم)
الف) شرایط پذیرش توبه:
مشروط بودن به ایمان و عمل صالح است.
خداوند سبحان می فرماید:
«إِلا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»[1]
مگر آنان توبه کرده و ایمان آورده و کار شایسته انجام دادند پس آنان به بهشت در آیند.
توبه باید خالص باشد.
خداوند سبحان می فرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَیُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی».[2]
ای مؤمنان به پیشگاه خدا توبه کنید، توبه ای خالص ( که شما را از بازگشت به گناه باز دارد)امید است پروردگارتان گناهانتان را از شما محو کند و شما را به بهشت های که از زیر (درختان) آن نهرها جاریست در آورد.
گناه از روی جهل انجام شده باشد.
یعنی انسان نداند فعلی که در حال ارتکاب آن است گناه است. در واقع انسان زمانی که نسبت به ماهیت فعل گناهی آگاهی دارد و آن را انجام می دهد یک نوع بی ارزشی و بی مبالاتی نسبت به احکام را از خود نشان می دهد.
تا قبل از ظهور علائم مرگ باشد:
«إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولَئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا ﴿١٧﴾ وَلَیْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّی تُبْتُ الآنَ وَلا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَئِکَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا».[3]
خداوند توبه کسانی را می پذیرد که کار بدی را از روی جهالت و نادانی انجام داده باشند پس آن گاه به سرعت و زود توبه کنند، و اما کسانی که تا هنگام مرگ مشغول گناه هستند توبه آنها پذیرفته نمی شود و هم چنین است کسانی که در کفر از دنیا می روند دیگر توبه آن ها قبول نمی شود.
ب) شرایط توبه از دیدگاه حضرت علی علیه السلام:
ما در این خصوص به بیان یک حدیث جامع در خصوص شرایط توبه و استغفار از امیر المؤمنین علی علیه السلام در نهج البلاغه می پردازیم:
«امام به شخصیکه در حضور او"استغفرالله" گفت فرمود:مادرت به عزایت بنشیندآیا می دانی استغفار چیست؟استغفار درجۀ علیین (بلند پایگان) است، و ان نامی است که بر 6چیز گفته می شود. اول پشیمانی بر گذشته است .دوم تصمیم بر اینکه هرگز به آن بازگشت نکند. سوم حقوق مردم را اداء کنی تا خدا را پاک ملاقات کنی در حالی که پیامد حقوق مردم بر تو باقی نماند. چهارم هر فریضه ای که از تو فوت شده ان را قضاء نمایی. پنجم آنچه بر تو از خوشگذرانی گناه گوشت روییده است آب کرده و لاغر شوی . ششم بر جسم خویش رنج طاعت را بچشانی همانگونه که به آن شیرینی معصیت را چشاند بودی. آن گاه می گویی استغفرالله.[4]
[1] . مریم /60
[2] . تحریم/8
[3] . نساء/17-18
[4] . فیض الاسلام اصفهانی، علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ص1281، کلمات قصار 409.