با علاقه خاصی مییومد و پارچه هایی که تازه دوخته بود رو به من نشون میداد و شروع به توضیح دادن میکرد. چندماهی بود که، کلاس خیاطی میرفت و خیلی ذوق و شوق داشت. منتظر بود که از سرکار بیام خونه و الگوهای خیاطی و آموزشهایی رو که دیده بود رو برام از سیر تا پیاز تعریف کنه . من هم با اینکه اصلا از اصطلاحاتی که به کار می برد سر در نمی اوردم ، اما شدیداً حمایتش میکردم . شاید همین وقت گذاشتنها و گوش دادن ها و حمایت ها سبب شد انگیزش چندین برابر بشه . بعد از یکسال، یه تابلوی زرد کوچیک دم در خونمون نصب کرد " خیاطی باران – انواع سفارشات پذیرفته میشود." حالا دیگه، برای خودش کلی سرگرمی داره ، کلی شاگرد و کلی هم درآمد که کمک خرجمونه . هیچوقت فکر نمیکردم ، نیم ساعت هایی که برای گوش دادن و حمایتش وقت میذارم ، انقدر زود ثمر بده.
-----------------------------------------
برداشت از روایت میزان الحکمة، ج 4، ص 287
#حیات_طیبه
#مهارت_زندگی
#سبک_زندگی_دینی
#سبک_زندگی_اسلامی
#راههای_محبت_به_همسر
#روزهای_آغاز_زندگی_مشترک