دروغ مثل
دروغ مثل توهم است، ذهنت را به هم می ریزد.
دروغ مثل ظالمی است که حق دیگران را ضایع می کند
دروغ مثل حرف باطل است
دروغ مثل فاسقی است که باعث میشه هیچ چیز سر جای خودش نباشه
دروغ مثل چوپان دروغگو هست، یکبارهم که راست گفت باور نشد.
دروغ مثل بی اعتمادی است، اعتباری برای هیچ کسی ندارد.
دروغ مثل جهنم است، پر از حاشیه
دروغ مثل خیانت است و گاهی هم جنایت
دروغ مثل آدم زبونی است که بزدل است و آخرش هم رسوا می شود.
دروغ مثل ناامیدی به طرف مقابلت است
دروغ مثل کلید هر شری در دنیا و آخرت است.
دروغ مثل تخم مرغ دزد شتر دزد می شود، دروغ کوچک را اگر تکرار کند ، دیگر دروغ بزرگ هم برایش عادی می شود.
دروغ مثل خشم خدا نسبت به گوینده اش است.
دروغ مثل تشویش و دلهره از رسوایی است، دروغگو همیشه دلهره دارد که دروغش برملا شود و رسوا شود.
دروغ مثل زندگی بی برکت است.
دروغ مثل انسان بدکار است
دروغ مثل دوست بد یا دشمن، انسان را به بدی سوق می دهد
دروغ مثل کاهش روزی است، روزی فقط مادی نیست
دروغ مثل به دست آوردن خشم خداست
دروغ مثل بی حافظگی و فراموشی است، انسان دروغگو به جهت دروغ های مکررش، حرف های قبلی خودش را فراموش می کند و رسوا می شود.
دروغ مثل حماقت است، انسان عاقل دروغ نمی گوید
دروغ مثل انسان ترسو است، انسان دروغگو ترسوست و از ترسش دروغ می گوید.
دروغ مثل انسان ناآگاه و بی ایمان از قدرت خداست، انسانی که مومن به خداست دروغ نمی گوید
دروغ مثل انسان غیر قابل اعتماد است، به انسان دروغگو نمی شود اعتماد کرد
دروغ مثل انسان منافق است که بد را خوب و خوب را بد جلوه می دهد، دروغگو خوب و بد را وارونه به تو می گوید و نشان می دهد.
دروغ مثل انسان بزدل است، انسان بزدل و ترسو دروغ می گوید.
دروغ مثل پایمال کردن حقوق دیگران است، دروغ می تواند باعث زیر پا گذاشتن حق دیگران شود.
دروغ مثل کلید تمام بدی ها و شرهاست.می شود گفت کلید تمام بدی ها دروغ است، دروغ سبب دروغ های مکرر شده و باعث دردسر او می شود.
دروغ مثل غرق شدن انسان در بدی هاست، چون برای پوشاندن دروغ قبلی مجبور به دروغ های مکرر می شود.
دروغ مثل این است که هر چه را شنیدی منتشر کنی، یکی از نشانه های دروغگویی، این است که هر چیزی را می شنوی بدون اینکه بدانی راست است یا دروغ برای دیگران بازگو کنی، و چه بسا اینکه حتی اگر راست هم باشد نباید منتشر کنی و آبروی دیگران را ببری.
دروغ مثل وعده دادن زیاد و خارج از توان و غیر واقعی است که نتوانی از پس آن برآیی و یا انجام ندهی
دروغ مثل ننگ و بی آبرویی است، انسان دروغگو به سبب دروغ هایش جلوی دیگران بی آبرو می شود.
دروغ مثل انسانی است که نمی شود به او امانتی سپرد، انسان دروغگو غیر قابل اعتماد است و امانتدار نیست.
دروغ مثل دیوار سیاهی است، که نمی شود روی آن چیزی نوشت
دروغ مثل چاه تاریک و خشکی است که به او هیچ امیدی نیست
دروغ مثل قلب سیاهی است، که اگر تکرار کند و ترک نکند، هیچ نقطه سفیدی برایش نمی ماند و هیچ نور امیدی ندارد و نمی شود به او امیدی داشت.
دروغ مثل دشمن خداست
دروغ مثل کافری است که همه را به کیش خودش می پندارد، چون فکر می کند، همه مثل خودش دروغگو هستند.
دروغ مثل کسی است که به خودش خیانت می کند و به چنین کسی امید خیری نیست.