سؤال
چرا بزرگترا میگن، سوال در مورد خدا نپرسید؟ در صورتی که ما، باید آفریننده ی خودمون رو بشناسیم.
پاسخ
وقتی یک کامپیوتر، می خریم با استفاده وکارائی هاش، متوجه می شیم؛ فرد متخصص وکاربلدی تولیدش کرده و به سازندش اعتماد می کنیم. نیازی نداریم برای اعتماد، به این که پیچ های دستگاه رو باز کنیم و سیمها و سخت افزار داخلش رو چک کنیم!
خداوند یک هستی و وجود داره؛ و یک چیستی. حتما، هستی و وجود خداوند، از راههائی مثل برهان نظم و علیت که در کتاب دینی شما توضیحش هست، رو باور دارید. و همین برای اثبات وجود و قدرت و توانمندیش کافیه و لازم. چون اصل اول دین ماست.
حالا یک مثال کوچک دیگر. اگر کسی بپرسه چرا غذا شوره؟ میگیم نمکش زیاده. ولی اگر بپرسه، چرا نمک شوره؟ میگیم شوری نمک از خودشه. هستی خداوند از خود خداست؛ نه هیچ چیز دیگری.
اما، در مورد چگونگی آفریدگارمون، ما مثل شاگردهای دوره دبیرستانی هستیم؛ که از ما، سوالات کتابهای دانشگاه رو بپرسن. حتما نمی تونیم پاسخ بدیم. و نیازی هم نداریم. چون دانستن وجود آفریننده ای توانمند، وبسیار مهربان، برای پرستیدنش کافیه.