بسم الله الرحمن الرحيم
سردار دل ها
پس از شهادت سردار شهيد حاج قاسم سليماني اتفاقات سترگي در كشور و منطقه به وقوع پيوست.
اتفاقاتي چون : خروج جمهوري اسلامي ايران از معاهده برجام و يا صدور حكم خروج نيروهاي نظامي آمريكايي از كشور عراق توسط مجلس آن و تشيع جنازه پرشور و عظيم اين سردار بزرگ و جناب ابو مهندس و يا انتقام سخت نيروهاي نظامي كشور از ايالات متحده و شكستن سيطره و ابهت نظامي آمريكا براي چندمين بار توسط نيروهاي انقلابي جمهوري اسلامي ايران.
اما از نظر نگارنده در پي اين اتفاقات يك واقعه عظيم تري نيز نمايان شد كه شايد مي توان گفت اين مسئله كم از تمامي اين اتفاقات مبارك نداشت .
بدين بيان كه در كشور ما با توجه به اختلافات سياسي و جناح بندي هاي مختلف در رابطه با ارتباط و تعامل با كشور آمريكا نظرات مختلفي ارائه مي شد كه اختلاف اين نظرات را ميتوان در شناخت متفاوت از كشور آمريكا و مسئولين آن ارائه نمود.
چرا كه هر شخصي با توجه به ديدگاه و شناختش يك ديپلماسي مختلف را با اين كشور مورد قبول مي دانست.
عده اي ايالات متحده را دوست مي دانستند و عده اي دشمن ، عده اي دم از سازش و مذاكره مي زنند و عده اي دم از مقاومت و ايستادگي و تكيه به خود.
لذا در اين شرايط اختلاف و تضارب آرايي قابل توجهي بين سياسيون به وقوع مي پيوست كه پس از ترور ناجوانمرانه اين سردار غيور توسط حكومت منحوس ايالات متحده بلاخره به فرموده مقام معظم رهبري دست چدني آشكار گشت
و آمريكا روي گرگ صفتانه خود را آشكار نمود لذا پس از اين رخ نمايي بر همگان معلوم گشت كه دشمن هميشه در حال ضربه زدن و دشمني است اما گاهي چهره دوست غم خوار را به خود مي گيرد و گاهي چهره اصلي خود را نمايان مي كند و از پشت خنجر مي زند.
اين مسئله كه جوانان انقلاب اسلامي كه آينده اين كشور قرار است به دست آنان رقم مي خورد دشمنان اصلي خود را بشناسند و ابزار هاي دشمني و ضربه زدن آنان را ادراك كنند و بتوانند پاسخ محكمي به آنان بدهند مسئله بزرگي بود كه سردار سليماني با شهادت خويش اين مطلب را براي جوانان اين مرز و بوم ياد آور شد و مردم كشور عزيزم ايران را به اتحاد عظيمي رسانيد كه آمريكا دشمن سر سخت تمدن نوين انقلاب اسلامي ايران است .
ياد و خاطر آن شهيد بزرگوار گرامي باد.