وهابیان معتقدند كه هیچ انسانی، نه موحد است و نه مسلمان؛
مگر این كه اموری را ترك كند. این امور عبارتند از:
1. به وسیله هیچ یك از رسولان ع و اولیا، به خداوند توسّل نجوید و در صورت توسل، در راه شرك گام نهاده، مشرك میباشد.
2. زائران به قصد زیارت، به آرامگاه رسول خدا صنزدیك نشوند و بر قبر آن حضرت دست نگذارند و در آن جا دعا نخوانند و نماز نگذارند و ساختمان و مسجد بر روی قبر نسازند.
3. از پیامبر ص طلب شفاعت نكنند.
4. زیارت قبور و ساختن گنبد و بارگاه برای آنان، شرك است.
5. وهابیان بر این باورند كه مسلمانان، در طی روزگار، از آیین اسلام منحرف شدهاند.
6. هر گونه مراسم تشییع جنازه و سوگواری حرام است.
این منطق خشك و بیپایه، در تقابل با منطق وحی قرار دارد؛ زیرا قرآن در موارد یاد شده، نظراتی صریح و مخالف عقاید وهابیان دارد.
در قرآن آمده است:
1. «قل لا اسئلكم علیه اجراً إلَّا المودة فی القُربی».
یكی از مصادیق ابراز علاقه به خاندان رسالت و اهل بیت ع و ذی القری، قبرهای آنان و تعمیر آنهاست و این راه و رسم، در میان ملتهای مختلف جهان وجود دارد و یك نوع سنّت عرفی به حساب میآید.
2. «... فقالوا ابنوا علیهم بنیانا... قال الذین غلبوا علی امرهم لنتخذّن علیهم مسجدا».
هنگامی كه واقعه اصحاب كهف بر مردم آن زمان روشن شد و مردم به دهانه غار آمدند، درباره مدفن آنان، دو نظر ابراز داشتند كه آیه متذكر آن میشود و انتقاد یا لحن اعتراضی نسبت به نظر آنها ندارد. با توجه به این آیه، هرگز نمیتوان تعمیر قبور اولیای الهی و صالحان را عملی حرام و یا حتی مكروه قلمداد كرد؛ بلكه این آیه، به نوعی تشویق میكند كه برای بزرگداشت و حفظ قبرهای اولیا و صالحان باید كوشا بود.
3. «و استغفر لذنبك و للمؤمنین».
4. «وصلّ علیهم ان صلاتك سكن لهم».
آیات فوق نیز بیانگر این است كه طلب آمرزش پیامبر در حق افراد، كاملاً مؤثر و مفید میباشد و موضوع شفاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و دعای آن حضرت، نه تنها در آیات صریح، بلكه در احادیث عامه و خاصه و سیره صحابه نیز مشهود است.
پینوشت
1. شوری، آیه 23.
2. كهف، آیه 21.
3. محمد، آیه 19.
4. توبه، آیه 103.