مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب ماجراهای گوگولی وگرشاسب(چطور یادت رفت)
امتیاز کاربران 5

تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن تولیدگر گرافیک

صالحی هستم. از تاریخ 29 شهریور 1394 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن تولیدگر گرافیک توزیع گر سایت تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 1831 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
ماجراهای گوگولی وگرشاسب(چطور یادت رفت)

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ یکشنبه, 21 آبان 02

ماجراهای گوگولی وگرشاسب(چطور یادت رفت)

یک روز تعطیل بود...

صبح گرشاسب از خواب بیدار شد و رفت سر چشمه دشت و صورتش را شست.

وقتی برگشت خانه دید گوگولی صبح زود رفته گاومیش ها رو دوشیده و شیر تازه آورده و مقداری هم خامه تازه زده، به بالای درخت رفته و از کندوی زنبور ها عسل تازه آورده و همه رو روی میز چیده و با یک لبخند ژکوند منتظر گرشاسبه.

گرشاسب با تعجب سر میز نشست و از گوگولی پرسید خبریه؟؟؟

گوگولی با لبخند جواب داد مگه یادت نیست عزیزم؟

-آها سالگرد ازدواجمونه؟؟؟؟؟

-اون که توی زمستون بود...

-آها تولدمه

-نه

-تولدته؟

-نه

-پس چیه؟؟؟

گوگولی با بغض جواب داد چطوری یادت رفت؟؟؟ امروز همون روزیه که اولین غنچه توی باغچمون گل داد.... خیلی بی احساسی اصلا منو دوست نداری، همش فکرت دنبال رفیق بازیه ......

و گوگولی سه ماه با گرشاسب قهر بود.

نتیجه اخلاقی:

۱٫خانومای عزیز مردها بعضی از مناسبت ها رو فراموش میکنند این دلیل بر این نیست که شما رو دوست نداردند.

۲٫آقایون برای خانوم ها به یاد داشتن مناسبت ها خیلی مهمه این مهم رو فراموش نکنید لطفا

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما