سال دوم راهنمایی بودیم، بچههای کلاس شور و شوق زیادی داشتند بعد از کلی تلاش و زحمت دبیر علوم تجربی و چندین مرحله مسابقات کلاسی در مدرسه، آن روز قرار بود نفرات اول هر مدرسه برای امتحان عملی درس علوم آزمایشگاهی و تعیین مدارس برتر سطح شهرستان به یکی از آزمایشگاههای مجهز شهر بروند من یکی از آن دانشآموزان بودم؛ زنگ علوم تجربی بود و معلم مشغول درس دادن، با آمدن معاون به درب کلاس و تقاضای او از دبیرمان آمادهی رفتن به آزمایشگاه شدم همکلاسیهایم بچههای با معرفتی بودند، خیلی دوست داشتند نام مدرسه راهنماییمان در تابلوی مدارس برنده و برتر بدرخشد خداوند با لبخند و دعای خیرشان ـ هنگام بدرقه که هنوز آن را به خاطر دارم به من آرامش و امید مضاعفی داده بود اما من قدر این لحظات و قدر این مسابقات را شاید بیشتر از بقیه بچهها میدانستم؛ همین مسابقات و همین اندوختههای علمی را صرف نظر از نتیجه خود، پیشرفت و ثمرهی مجاهدت میهن دوستان با وجدانی میدانستم که در تنگنای سلطهی کفر و استکبار برای نجات اسلام و حقوق مسلمانی، رنجها برده و سختیها کشیده بودند. وقتی که نظام ارزشی یک ملت را تغییر بدهند و بی سوادی، تنبلی و شکم بارگی را در مملکتی رواج دهند، دیگر کسی به فکر پیشرفت و ترقی نیست؛ در زمان ریاست جمهوری آیزین هاور و سلطه ی رژیم پهلوی برای هرکس که تقاضا میکرد مجلات رایگانی به نام صدای آمریکا میرسید که تمام مطالبش تعریف و تمجید از آمریکا بود؛ تمجید شیطان بزرگ! و مگر میشود با فکر آمریکایی درد وطن را حس کرد؟ کسانی که خود با فرهنگ غربی ـ اروپایی آشنایی دارند به این نکته اذعان می کنند که هیچ فرهنگ و تمدنی به عظمت تمدن اسلامی ایرانی نمیرسد، دکتر امیرحسین فردوس که حدود 50سال در آمریکا زندگی کرده مینویسد:«هرچه بیشتر در آمریکا ماندم بیشتر به عظمت فرهنگ ایرانی اسلامی ایران پی بردم. هدیه ی استقلال و آزادی که امام خمینی(ره) برای ایران به ارمغان آوردهاند آن قدر عظیم است که باید تا حد جان نثاری از آن حفاظت کرد، چون فقط در سایه این هدیه است که ایران میتواند فرهنگ خود را حفظ کرده و به بالاترین قله پیشرفت برسد.»
ماشین به درب آزمایشگاه یکی از مدارس مجهز شهر رسید با توکل به خدا و به یاد دوستانم وارد سالن شدم. آزمایشگاه قدری شلوغ بود و من برای رعایت نوبت وارد صف شدم؛ آقایی که از مسئولین آن مدرسه بود، ضمن خوشآمدگویی به ما گفتند: «قدر این امکانات و قدر لحظههایی را که اینجا هستید بدانید؛ همیشه این امکانات پیشرفت برای ملت ما مهیا نبوده است؛ در زمان شاه در حدود سالهای 54، 55 روزنامهای نوشته بود که در تهران فردی، به وسیلهی موتور فولکس، واگن هواپیمایی درست کرده است که حدود 2 متر هم از زمین بلند میشود؛ طولی نکشید که خواندیم، همان شخص که هواپیمایی اختراع کرده بود، در اثر تصادف کشته شد البته معلوم شد که به عمد او را زیر گرفته اند .
با رسیدن نوبت و با راهنمایی مسئول آزمایشگاه وارد اتاق مسابقه شدم و پس از اتمام کار هر مرحله با گروهی از بچهها وارد مرحلهی بعد میشدم. مسابقه تا نزدیکی ظهر، طول کشید و وقتی به مدرسه برگشتم بچهها منتظر زنگ خانه بودند؛ مدرسه تعطیل شد، با رفتن به منزل قدری استراحت کردم اما خستگی تنم واقعاً زمانی بیرون آمد که حدوداً یک هفته بعد، تقدیرنامهای از دفتر مدرسه به من تحویل دادند: «ایران سربلند به وجود دانشآموزانی چون شما میبالد؛ اطمینان و باور داریم روزها، ماهها و سالهای خوب آیندهی دانشآموزانی چون شما که با دانایی و توانایی ترسیم میشود رنگینکمانی خواهد بود رنگارنگ از امید و آرزو.» به امید سربلندی وموفقیت همهی دانشآموزان این مرز و بوم.