پرسش
منشأ اعتقاد به خدا چیست؟ بر اساس کاوشهای باستانشناسی انسانها از قرنها پیش به یک موجودی بهعنوان خالق و رازق اعتقاد داشتهاند آیا نمیتوان ریشه این اعتقاد مشترک را نوعی خرافات دانست؟
پاسخ
صرف اینکه اعتقادی از گذشته دور بین مردم رواج داشته است نه دلیل درست بودن آن است و نه دلیل غلط بودن آن؛ هر اعتقادی را باید بر پایه عقل و منطق مورد ارزیابی و داوری قرارداد و درصورتیکه معقول بود پذیرفت هرچند دیگران ردش کنند و درصورتیکه پشتوانه عقلی نداشت رد کرد هرچند دیگران آن را باور داشته باشند.
بههرروی در مسئله اعتقاد به خدا این پشتوانه معقول وجود دارد و کتابهای فلسفی و کلامی از استدلالهای اثبات خدا پرشدهاند[1] اما علاوه بر این منشاء عقلانی، باید برای اعتقاد به خدا دو منشاء مهم دیگر نیز برشمرد یکی «شناخت فطری» و آگاهی ضمیر انسان نسبت به خدا و اینکه این باور بهگونهای در نهاد او قرارداد شده است و دیگری «وحی» و آموزههای پیامبران الهی که همواره بین بشر بوده است و موجبات هدایت و اعتقاد آنان به خدا و دین را فراهم نموده است.[2]
[1] برای نمونه ر.ک: کتاب «بررسی ادله اثبات خدا» نوشته آِت الله جوادی آملی.