منظور از《صحیفه ملعونه》چیست؟
پیمان عدّهای از منافقینی بود که در زمان حضرت رسول اکرم(ص) در واقع اسلام نیاورده بودند و تظاهر به اسلام می کردند و فقط در ظاهر از ترس جان خویش مسلمان شده بودند، و بر غصب خلافت از خاندان حضرت رسول اکرم(ص) بعد از رحلت ایشان اصرار داشتند.
بر این اساس که 《اگر محمد(ص) بمیرد یا کشته شود، این امر خلافت را از اهل بیتش بگیریم، بطوری که تا ما هستیم احدی از آنان به خلافت دست نیابد.》
امیرالمومنین علی(ع) از نیرگ آنان مطّلع بود و در جواب این منافقین فرمود :
《لَقَد وَفَيتُم بِصَحيفَتِكُم المَلعُونةِ الّتي تُعاقِدتُم عَليها في الكَعبَة!》
خوب به پیماننامه خود (مبنی بر اینکه بعد از محمد(ص) این خلافت را از ما اهلبیت بگیرید) که آن را در کعبه گذاشتید، وفاء کردید.
در این موقع ابوبکر گفت :
تو از کجا دانستی و چه کسی تو را به آن مطّلع ساخته است؟!
امیرالمومنین(ع) نیز ابوذر و سلمان و مقداد را شاهد گرفت بر اینکه پیامبر اکرم(ص) خبر صحیفه را به ایشان گفته است و ایشان نیز بر آن شهادت دادند.(۱)
با نوشتن آن صحیفه، اساس ظلم و ستم به اهل بیت(ع) را بنا نهادند، که به فرموده ی امام صادق(ع) که فرمود :
《إذا کُتِبَ الکِتابُ قُتِلَ الحُسَینُ(ع)》
هنگامی که صحیفه ی ملعونه نوشته شد، امام حسین(ع) به شهادت رسید.(۲)
در روز عاشورا نیز امام حسین(ع) در لحظات شهادت خود دعاى قربانى را خواندند و فرمودند :
《بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ عَلى مِلِّةِ رَسُولِ اللهِ(ص)》
به نام خدا و به یارى خدا و بر آیین رسول خدا(ص)!
سپس دست مبارک را از خون محاسنش پر کرد و آن را به سر و صورت کشیدند و فرمودند :
《هکَذا وَاللهِ أَکُونُ حَتّى أَلْقى جَدّی رَسُولَ اللَّهِ وَ أَنَا مَخْضُوبٌ بِدَمی، وَ أَقُولُ : یا رَسُولَ اللَّهِ قَتَلَنی فُلانٌ وَ فُلانٌ!》
آرى! به خدا سوگند! مىخواهم با همین چهره ی خونین به دیدار جدّم رسول خدا(ص) بروم و بگویم :
اى رسول خدا(ص) فلانی و فلانی مرا شهید کردند!(۳)
و وقتی که حضرت زینب کبری(ع) در روز عاشورا به قتلگاه آمد و بدن بی سر حضرت ابی عبدالله(ع) را مشاهده کرد با صوتی حزین فرمود :
《بِأَبِي مَنْ أَضْحَى عَسْكَرُهُ فِي يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ نَهْباً!》
پدرم به فداى آن كسی که در روز دوشنبه لشكرش به تاراج رفت.(۴)
نکته قابل توجه اینجاست که همه ارباب مقاتل نوشته اند که عاشورا با روز جمعه مصادف بوده است.(۵)
اما منظور از روز دوشنبه همانطور که امام رضا(ع) فرمودند:
《..وَ یَوْمُ الْإِثْنَیْنِ یَوْمُ نَحْسٍ قَبَضَ اللهُ فِیهِ نَبِیَّهُ وَ مَا أُصِیبَ آلُ مُحَمَّدٍ(ص) إِلَّا فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ فَتَشَأَّمْنَا بِهِ وَ تَبَرَّكَ بِهِِ عَدُوُّنَا وَ یَوْمُ عَاشُورَاءَ قُتِلَ الْحُسَیْنُ(صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ)》
دوشنبه روزى نحسى است كه خدا در آن روز پیامبر خود را قبض روح كرد. آل محمّد(ص) دچار مصیبت نشدند مگر در روز دوشنبه.
لذا ما آن را شوم مى دانیم. ولى دشمنان ما به آن تبرك میجویند و روز عاشورا حسین(صلوات الله علیه) به قتل رسید.(۶)
و سقیفه به پا شد!
سقیفه ای که امام صادق(ع) خطاب به مفضل فرمود :
《یَومُ مِحنِتَنا بِکَربَلاء، وان کانَ یَومَ السَقیفةِ واحراقَ النارِ عَلی بابِ عَلیِّ بن ابی طالب(ع)..اعظمُ و ادهَی و امُرّ، لاَنَّه اصلُ یَومِ الفَراشِ!》
روز محنت ما در کربلا بود، هرچند روز سقیفه و غصب خلافت و سوزاندن آتش بر در خانه امیرمؤمنان(ع) محنتی بزرگ تر، دردناک تر و تلخ تر است، زیرا آن روز، روز بستر سازی برای واقعه عظیم کربلاست.(۷)
منابع :
۱)کتاب سلیم بن قیس هلالی، ص۱۵۴
۲)اصول کافی کلینی، ج۸، ص۱۷۹/
إرشاد القلوب دیلمی، ج۲، ص۲۸۵
۳)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۴/
بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۵۳
۴)اللهوف ابن طاووس، ص۱۳۳
۵)مُنتهی الآمال محدّث قمی، ص۱۵۵
۶)اصول کافی کلینی، ج۴، ص۱۴۷
۷)هدایة الکبری خُصیبی، ص۴۱۷
نویسنده: سید حسن حسینی فاضل