دو سال از اعدام علی محمد شیرازی مدعی بابیت و مهدویت می گذشت. در این مدت پیروان باب در چند نقطه از کشور فتنه و آشوب بپا کرده و موجب ناامنی شده بودند، در صدد برآمدند تا ناصرالدین شاه را نیز بخاطر اعدام باب به قتل برسانند. با عزل امیرکبیر و صدارت میرزا آقاخان نوری، میرزا حسینعلی نوری از تبعیدگاه عراق به کشور بر می گردد و بابیان که یک سال او را ندیده بودند به او دیدار می شتابند و نقشه ترور شاه قاجار را نیز با او در میان می گذارند.
بالاخره روز موعود فرا می رسد و سه نفر از بابیان با سلاح گرم ناصرالدین شاه قاجار را در روز 24 مرداد 1231 شمسی در نیاوران مورد سوء قصد قرار می دهند. بدنبال این عمل تعدادی از پیروان علی محمد باب از جمله صادق تبریزی، فتح الله حکاک قمی و میرزا حسینعلی نوری (بهاء) دستگیر و روانه زندان سیاه چال تهران می شوند.
ترور نافرجام شاه جوان که حدود 4 سال از سلطنت او گذشته بود، همانند بمبی در کشور صدا کرد و همه از چرائی آن سؤال می کردند. در این میان آن کس که بیش از همه نسبت به این مسئله عکس العمل نشان می داد، مهد علیا مادر ناصرالدین شاه قاجار بود که مسبب اصلی این ترور را شخص حسینعلی نوری عنوان و او را مسبب واقعی معرفی می کرد. دیگر درباریان و شخص ناصرالدین شاه نیز می دانستند که محرک اصلی برای این ترور توسط حسینعلی نوری صورت گرفته و در این مورد مدارک نیز به اندازه کافی وجود داشت.
اشراق خاوری در کتاب تلخیص تاریخ نبیل صفحه 579 در این باره می نویسد: «مادر ناصر الدّين شاه را آتش بغض و کينه با وجود کشته شدن اين همه نفوس بي گناه فرو ننشست دائماً گريه مي کرد و فرياد مي زد و رؤسای دربار را عتاب و خطاب می نمود که برويد بهاءاللّه را به قتل برسانيد محرّک اصلی و سبب واقعی در قضيّه پسرم بهاءاللّه است سايرين آلت دست هستند دشمن حقيقی پسرم اوست تا او را نکشيد قلب من آرام نمي گيرد و مملکت هم آرام نمی شود».
سوال اینجاست که مهد علیا مادر ناصرالدین شاه قاجار از کجا با این قاطعیت شخص حسینعلی را دشمن شمارۀ یک شاه می دانست؟ جز اینکه همه او را به عنوان رئیس بابیان بدانند؟ و اینکه ترور شاه قاجار هر چند توسط چند نفر از بابیان صورت گرفته اما عموم سیاسیون شک نداشتند که طراح اصلی این ترور کسی جز میرزا حسینعلی نوری نیست.
میرزا حسینعلی نوری ملقب به بهاءالله مؤسس و پیامبر فرقه بهائیت که در رساله اقتداراتش صفحه 45 می نویسد: «کل می دانند که به این ظهور أعظم، ما نزل فی البیان ثابت و ظاهر و محقق شده… و بیان فارسی مخصوصاً در این ظهور امضاء شده است».
در حقیقت آنچه را که علی محمد باب از قتل و غارت مردم، تخریب قبور و اماکن متبرکه و آتش زدن کتابخانه ها در کتاب بیان دستور داده بود، میرزا حسینعلی هم بعنوان یک بابی آن را قبول داشت و بدین جهت درصدد بود تا با قتل ناصرالدین شاه و حاکمیت بر این آب و خاک آئین بابی را در کشور رسمیت بخشد. لذا دربار قاجار از زن و مرد انگشت اتهام را به طرف حسینعلی نوری نشان گرفته بودند.