مرســـــــلون

‌
بسم الله الرحمن الرحیم
نگاهی به گذشته‌ی تاریخ شاهان مستبد و ظالم
 
شاهان قدیم همگی در پی کسب قدرت و وطن گشایی بودند هیچ وقت به فکر مردم ضعیف و بی‌نوا نبودند. همیشه و در همه حال آنها را زیر پا و لگد اسبان خویش برای تاخت و تاز و فرمانروایی خود نابود می‌ساختند و در هرجا که خطری برای مملکت و قدرت خویش می‌دیدند از همین افراد بی‌بضاعت و درمانده به زور هم که شده استفاده می‌کردند و از این طریق به خاک وخون می‌کشیدند این اواخر که پادشاهی به رضاشاه پهلوی رسید نقش بازی کرد و از تمامی سران ایلات و علما اعلاء کمک گرفت و قدرت مرکزی خویش را دایر ساخت و بعد با کمک و پشتیبانی سیاستهای ننگین انگلستان و پیروی کردن از ژنرال‌های ملعون ومنافق که بخاطر منفعت‌های خویش از این آب و خاک، میهن زرین ایران و همیشه ماندنی، دست به تمام حربه‌های حیلت‌گری و دسیسه‌های شیطانی و به ظاهر تعریف و تمجید از شاه مقتدر و قلدر رضاخانی و فریب دادن افراد طمع‌کار و ساده‌لوح به تحریکات عوام و عمومی جامعه اختلافات شدیدی را به وجود آوردند و از آب گل آلود به نفع خودشان و کشورشان سودجویی کردند که انشاءالله تعالی هم این دنیا و هم در آخرت به سزای اعمال خود برسند که حقیقت برای همگان آشکار گردد.
این رضاقلدر خود را یک فرد ملی اعلام کرد و بعد از به قدرت رسیدن به تمامی ریشه‌ی قبایل و افراد جان برکف و آزاده‌ی این مملکت عزیز ایران را تارومار کرد.
و روحانیون مبارز و خستگی ناپذیر و دفاع‌کنندگان از حق و حقوق مردم را در اتاق‌های مخوف ساواک زندانی و یا به درجه رفیع شهادت رساند وسکوت صداهای آزادی و بیدارکننده‌را خاموش کرد و استبدادی ننگین سایه بر کشور ایران انداخت و در مردم رعب و وحشت بوجود آورد که هیچ کس قدرت حرف و گفت را نداشت که بتواند از حقوق واقعی خویش دفاع کند، کارهای زیادی برای از بین بردن اقتصاد ایران کرد که یکی از آنها اسکان دادن عشایر کل کشور بود که یک نوع اقتصاد مقتدر و پویا که به هیچ عنوان نیازمند دربار دولت مرکزی نبودند و همیشه و همه حال در کوچ پاییزه و بهاره، ییلاق و قشلاق می‌کردند و تولیدکنندگان گوشت قرمز و لبنیات خالص و ناب بودند که در دنیا شهرت فراوانی داشت و همه‌ی آنهایی که در داخل این قشر زحمت‌کش نفوذ کرده بودند به ظاهر دوست و در باطن دشمن جانی و خونی به حساب می‌آمدند چون همه‌ی افراد عشایر وطن‌پرست و آزاده زندگی می‌کردند و زیر بار ظلم و ستم شاهی نمی‌رفتند.