همیشه هفته های آخر سال غم انگیزه، شاید به خاطر این هست که همه یه خورده با خودشون دو دوتا چهارتا می کنن و گذشتشون رو مورد بررسی قرار میدن و می بینن که به اهدافشون نرسیدن و یک سال پیرترم شدن، این ناراحتی ها علل مختلفی داره مثل:
عدم برنامه ریزی درست برای زندگی و پیش آمد های ناگهانی که ممکن است ما را از برنامه هایمان عقب بیندازد.
مقایسه ی درست انجام ندادن بین خود و سرعت پیشرفت جامعه ی اطراف خود و اینکه همیشه باید به خود بگوییم: «دنیا برای من از حرکت نمی ایستد.»
از همه مهم تر محاسبه نکردن در زندگی است؛ چرا که ما اصولا معنای محاسبه گری را نمی دانیم و عده ای از ما انقدر در محاسبات به خود سخت می گیریم که در پایان کار اگر به هدف برسیم دیگر قدرت و جرات انجام کار جدید را نداریم و یا اگر به هدف نرسیم باعث دل سردی و حتی افسردگی در ما می شود و عده ای از ما انقدر بی خیال هستیم که محاسبه را انجام نمی دهیم و برای همین همیشه در خسران هستیم و افسوس داشته های دیگران را می خوریم.
راه حل اینکه ما بتوانیم به اهدافمان برسیم و پیشرفت برایمان حاصل شود تنها در یک چیز است و آن ، انصاف داشتن است، چرا و چگونه ؟
فردی که انصاف دارد از تمام امکانات خود به بهترین شکل استفاده می کند و اگر به گذشتگان خود نگاه کنیم اکثیرت مردم کم توقع بوده اند ولی ما امروزه در کشورمان می بینیم مانند غربی ها اکثریت مردم مصرف گرا شده اند و رسانه، تولیدکنندگان و همه و همه دست به دست هم داده ایم تا آنجا که می شود هرچه سریعتر این امکانات محدود را تمام کنیم حتی شده از طریق اسراف کردن.
با وجود اینکه همه ی ما می دانیم اسراف عمل زشت است و دور از انصاف است و حتی می دانیم از گناهان کبیره است و خداوند اسراف گران را دوست ندارد[1] ولی باز این عمل شیطانی را انجام می دهیم و همین گناهان مانع بسیاری از توفیقات ما می شود.
راه حل این عمل دور از انصاف رعایت چند قدم است که شامل:
قدم اول: فهمیدن این موضوع که از اعمال زشت و دور از انسانیت است
قدم دوم: خواستن برای تحول پیدا کردن، چرا که هر سال در دعای اول سال ما از خداوند همین را می خواهیم که حال ما را به احسن حال تغییر دهد.
قدم سوم: فهماندن به دیگران که این عمل کار زشت است.
قدم چهارم: انتخاب همراه؛ بهترین همراه در تمام مشکلات زندگی خانواده است[2].
قدم پنجم: ابتدا از کارهای کوچک شروع کنیم و پیشرفت خود را به دیگران و همراهان خود اطلاع دهیم. برای مثال: هر ساله ما ایرانی ها سفره ی عید می اندازیم و بر روی آن سبزه می گذاریم و بعد از سیزدهم آن را در طبیعت رها می کنیم که این عمل خود ضربه ای بزرگ به اقتصاد ما است و اگر انصاف داشته باشیم تلاش می کنیم جایگزین برایش پیدا کنیم.
همه ی این کارها برای این است که تاراده ی خویش را تقویت کنیم برای مشکلات زندگی و بتوانیم روزانه کارهای خویش را محاسبه کنیم و به انصاف خود نمره بدهیم.
[1] انعام / 141
[2] ما همه می خواهیم خانواده ای امام زمان پسند داشته باشیم چه خوب است کارهای خیر و خوب را با خانواده انجام دهیم