مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب منطقه دور افتاده(قسمت سوم)
امتیاز کاربران 5

تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن تولیدگر گرافیک

ابراهیم هستم. از تاریخ 22 مرداد 1399 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر فیلم و صوت تولیدگر متن تولیدگر گرافیک فناور سایر تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 117 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
منطقه دور افتاده(قسمت سوم)

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01
در پرونده بهار معنویت

این پرونده را با 639 اثر دیگر آن ببینید


 

بعد از عروسی برای هفت، هشت تا زوج دیگه، از جوون و پیر خطبه عقد خوندم. بعضیا هم خیال کردن دارم برای این‌ها کار فوق العاده‌ای انجام میدم و میگفتن باز محتشمی یه شیخ آورده هی واسه فامیلای خودش دعا کنه. این شد که یه منبر کوچیک هم آخر عروسی رفتم. البته با شرایط موجود خیلی از احکام الهی رو سانسور کردم اما فکر کنم فهمیدن که خطبه عقد هم چیز خوبیه.

بعد از عروسی رفتیم خونه آقای محتشمی. توی راه باهاش در مورد شرایط روستا صحبت کردم. گفتم ان شاء الله توی این یه ماهه بهت خطبه عقد و نماز میت یاد میدم تا جای میرزای مرحوم رو بگیری. میرزا پدر آقای محتشمی بود که با اندک سوادی که داشته ملای روستا بوده و برای رفع اختلاف و نماز میت پیش اون میرفتن اما ظاهرا خدابیامرز روحیه ی شاگردپروری نداشته. آقای محتشمی هم در جواب از علت مجرد بودن من میپرسید. خونه‌شون جای با صفایی بود. با خانمش و دخترش که سندروم داون داشت زندگی میکرد. از چک و چونه زدن آقای محتشمی با من که اصرار میکرد همراه‌شون توی اتاقشون بخوابم فهمیدم مشکل فراتر از روحیه شاگردپروری میرزا بوده.

یه مقدار قرآن خوندم تا سحری آماده بشه. از خانمش تشکر کردم بابت زحمتی که کشیده. آقای محتشمی گفت: زحمتی نیست. بعد رو به خانمش گفت این شغال لامصب دزدِ لونه مرغامون شده. هر کار میکنم فایده نداره، روزی یه دونه رو میخوره. باید بیارمشون خونه همینجا روزی یه دونه بکشم حاجی بخوره. 

داشتم از خجالت آب میشدم. یه لیوان آب ریختم و شروع کردم به خوردن که آقای محتشمی چنگ زد و لیوان رو از دستم گرفت.

ادامه دارد...

#ابراهیم_کاظمی_مقدم

#رمضان

#روزه

#سبک_زندگی

#تبلیغ

#روستا

@tanzac

 

 

لینک همین مطلب در کانال ایتا

https://eitaa.com/tanzac/1337 


نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما