مصاحبه استخدامی
سلام به همه شما مخاطبین عزیز. این چند وقت که نبودیم، رونالدو اومد النصر عربستان. ایشالا به زودی ورزشگاه قائمشهر همه فریاد میزنیم: یل یل کارساز – پلنگ ریاض – کریس رونالدو به – نساجی بباز البته ایراد وزنی داره ولی مهم محتواست. فرم رو بیخیال.
گفتم فرم، یادم افتاد. تازگیها یه فرم استخدام پر کردم واسه اداره کل فرهنگی کویر لوت. رفتم برا مصاحبه. مصاحبهکننده یه آقایی بود به اسم جمال خوشمنظر. جمال خوشمنظر که چه عرض کنم بیشتر شبیه جبروت بدقواره بود. البته وقتی کولر گازی با برق کار میکنه از خوشمنظر هم نباید توقع زیبایی داشت. تا رفتم تو بهش گفتم: «داداش کویر لوت سکنه نداره که. واسه کی میخواهید کار فرهنگی کنید؟» گفت: «شما مگه در برابر حیوانات مسئولیت ندارید؟» گفتم: «یعنی میخوایم واسه مارمولک و موش صحرایی جلسه توجیهی بذاریم؟» ناراحت شد و جواب داد: «برو بیرون. نفر بعدی منتظره» گفتم: «داداش شرمنده. اصلا به من چه. در خدمتم.» گفت: «چند تا خاله داری؟» گفتم: «آقا به خاله من چی کار داری؟» گفت: «ژن خاله توی خواهرزاده هست. میخوام بدونم خالههات چی کارهاند.» گفتم: «من که میگم، ولی به گوش شوهرخالههام برسه من درباره شغل خالههام باهات حرف زدم دیگه جمال خوشمنظر نیستی، اکبرجوجه خوشطعمی! خاله کبری که نکا میشینه و خونهداره. گاهی هم ترشی گیلانی میفروشه. خاله صغری هم که ...» گفت: «صبر کن ببینم. تو نکا چرا ترشی نکایی نمیفروشه؟ چه ربطی به ایشون داره؟» گفتم: «داداش طرف دکترای دامپزشکی داره، فلسفه فرهنگ درس میده، نمیگن بیربطه. حالا خاله ما ترشی استان همسایه رو تو شهر خودش میزنه شد بیربط؟» گفت: «خیلی خوب. صغری رو میگفتی» گفتم: «البته اگه شوهر خالهام بفهمه خالهام رو با اسم کوچیک صدا کردی اکبرجوجه کنسله. زیتون پروردهای. خاله صغری کارمند بانکه. همین دو تا خاله رم بیشتر ندارم» گفت: «یعنی دقیقا چی کار میکنه؟» گفتم: «به مادرهای زایماناولی کمک میکنه فارغ شن. خوب تو بانک چی کار میکنن؟» گفت: «بلبلزبونی نکن. اگه خالههات تموم شدند برو سراغ عمهها» گفتم: «خدا رو شکر بنده عمه ندارم. تمومه؟» گفت: «یعنی چی عمه ندارم؟ مگه میشه؟» گفتم: «عمه رو که نمیشه تولید کرد. ندارم دیگه. نکنه عمه داشتن، اولویت جذبه؟» گفت: «نه ولی باید همه چیز رو بدونیم. از اخلاق شوهرعمهات بگو.» گفتم: «داداش وقتی عمهای در کار نیست، شوهر عمهای هم وجود نداره، همونطور که اگه بودجه نباشه، طرحی هم در کار نیست.» گفت: «هیچ ربطی نداره. ما بدون بودجه سالی سی تا طرح مینویسیم.» گفتم: «از کدوم ویژگی شوهرعمهام واست بگم» که دیگه وقت مصاحبه تموم شد و قرار شد جلسه بعد بیشتر صحبت کنیم.
------------------------
برای دیدن مطالب مرتبط:
تحصیلات طالبانی
تأثیر فضای مجازی بر ذهن کودکان
طنزی در مورد برتری داشتن تکنولوژی بر اسلام
درگیری داشتن با خود
فرار مالیاتی
ملکه انگلیس