خواب
معرفتی که از طریق خواب به دست میآید، نوعيت نداشته و ماهيت آن براى ما روشن نيست. سنجههاى علمى نيز از عهده تشخيص صحيح از سقيم آن برنمىآيند و از طرف دیگر شخص نيز نمىتواند دريافتهاى خود را به ديگران ثابت كند.به همین جهت خواب از دايره حجيت بيرون است و تكليفآور نيست. از همين رو نمىتوان بر پایه خواب، حكم يا معرفتى را به دين خدا نسبت داد، يا از اين راه براى مفاهيم كلى و مقبول دينى، مصداقيابى كرد. مثلا ما مىدانيم كه نجات جان بندگان خدا واجب است يا مجازات قاتل لازم است؛ اما مصداق آن را خواب براى ما روشن نمىكند.
بسیاری از ما انسان ها مکرر تجربه کردهایم که شرایط روحی خاص مثل حب و بغض نسبت به مسئلهای یا اشتغال فراوان و تمرکز بر روی يك موضوع و تكرار آن در مغز و زبانمان باعث دیدن خواب پیرامون آن موضوع شده است. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است: پنج تن خواب ندارند : آن كه در پى ريختن خونى است؛ شخص بسيار دولتمندى كه امينى ندارد ؛ آن كه براى به چنگ آوردن متاع دنيا، ميان مردم به باطل و بهتان سخن مىگويد ؛ آن كه ناگزير از پرداخت مالى فراوان است و هيچ مالى ندارد؛ و دوستدارى كه در آستانه جدايى دوست خود است.[1]
ظاهرا منظور حدیث اینست که افراد مذکور به علت تشویش خاطر یا عذاب وجدانی که دارند خوابشان نمیبرد و ا گر هم بخوابند خوابهای بههمریخته میبینند. و این اشاره به یک قانون کلی دارد که وقتی با ذهن مشوش بخوابیم در معرض دیدن خوابهای باطل میباشیم.
مرحوم کراجکی از قول استاد خود شیخ مفید در همین راستا که هر فردی مطابق با حالات روحی، اعتقادی خود اموری را تجربه میکند نقل میکند:
« يك شيعه ميگويد: من رسول خدا(ص) را در خواب ديدم كه امير مؤمنان(ع) به همراهش بود و به من فرمود: از او پيروى كن نه ديگرى و به من اعلام كرد كه او است خليفه پس از من. ابو بكر و عمر و عثمان ستمكار و دشمن اويند و مرا از دوستى آنان نهى كرد و به بيزارى از آنان فرمان داد و مانند آنها از آنچه خاص مذهب شيعه است. و آنگاه ناصبى را ببينى كه ميگويد: رسول خدا(ص) را در خواب ديدم كه همراهش ابو بكر و عمر و عثمان بودند و آن حضرت مرا به دوستیشان فرمان داد و از دشمنیشان نهى كرد و به من اعلام كرد كه آنان ياران اويند در دنيا و آخرت و همراه اويند در بهشت و مانند اينها از آنچه خاص مذهب ناصبیها است و ناچار بايد بدانى كه يكى از دو خواب درست است و ديگرى نادرست، و بهتر دليل صحت و بطلان هر كدام همانست كه در بيدارى دليل بر آن اقامه شده و شيعه را نرسد كه به ناصبى گويد تو دروغ گوئى كه رسول خدا(ص) را در خواب ديدى زيرا او هم همين را باو خواهد گفت. و ما خود يك ناصبى را كه شيعه شده بود ديديم كه بما گفت پس از شيعه شدن خوابها بيند ضد آن خوابها كه در حال ناصبى بودن میديده.»[2]
یا در داستانی آوردهاند: سه تن از شاگردان فقيهِ شيخ طوسى در حوزۀ بغداد آن روز، به نامهاى حسين بن مظفر حمدانى قزوينى، عبدالجبار بن على مقرى رازى و حسن بن حسين بن بابويه معروف به «حسكا» درباره نهايه و ترتيب ابواب و فصلبندىهاى آن نظريات، انتقادات و اعتراضاتى داشتند. سرانجام پس از سه روز روزهدارى با غسل به حرم امام على(ع) مشرف و به امام متوسل شدند. حضرت امير به خواب هر سه نفر آمد و فرمود: در فقه آل محمد (ص) كتابى شايستهتر از نهايه كه مىتواند مورد اعتماد و عمل باشد نوشته نشده است. نويسنده آن را با خلوص نيت و براى تقرب به خدا نوشته است. در درستى آن شك نكنيد و به آن عمل و مسائل آن را حفظ كنيد كه نويسنده براى ترتيب و تهذيب و جستجو در مسائل آن رنج فراوان متحمل شده است. آن سه نفر بدون آنكه خواب خود را براى يكديگر تعريف كنند، آن را نوشتند و موافق يكديگر يافتند. از اين جهت با غبطهاى كه به مقام شيخ مىخوردند تصميم گرفتند جهت عذرخواهى با شيخ ديدار كنند؛ ولى شيخ قبل از اينكه آنان سخنى بگويند، جريان خواب آنها را بازگفت![3]
وقتى شخصی در بيدارى شيخ و نهایه او را چنان قدسى ببیند که به خاطر انتقاداتی که به کتاب و روش او دارد سه روز روزه میگیرد و غسل زيارت و توسل به امام (ع) پيدا مىكند، قاعده آن است كه چنين خوابى ببينند. زيرا خواب انعكاس بيدارى است.
[1] الإمام الصادق عليه السلام : خَمسَةٌ لا يَنامونَ : الهامُّ بِدَمٍ يَسفِكُهُ ، وذُو المالِ الكَثيرِ لا أمينَ لَهُ ، وَالقائِلُ فِي النّاسِ الزّورَ وَالبُهتانَ عَن عَرَضٍ مِنَ الدُّنيا يَنالُهُ ، وَالمَأخوذُ بِالمالِ الكَثيرِ ولا مالَ لَهُ ، وَالمُحِبُّ حَبيبا يَتَوَقَّعُ فِراقَهُ . [ كتاب من لا يحضره الفقيه : 1 / 503 / 1446 ، الخصال : 296 / 64 كلاهما عن أبي بصير ، بحار الأنوار : 70 / 15 / 5 . ]
[2] ترجمه كتاب كنز الفوائد و التعجب، ج2، ص: 66
[3] مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، خاتمه، ج 3، ص 171
====================================================
برای دیدن مطالب مرتبط:
ملاک معرفت دینی؛تاملی بر تمسک به متشابهات(خواب،مکاشفه،کرامات و...)درمنظومه دین
ملاک معرفت دینی؛تأملی بر تمسک به متشابهات(خواب،مکاشفه،کرامات و...)در دایره دین
ملاک معرفت دینی؛تفکری بر تمسک به متشابهات(خواب،مکاشفه،کرامات و...)درمنظومه دین