(قسمت دوم)
کیفیت نزول اشیاء و علم از خزائن خود
تعبیر به «تنزیل» در جمله «و ما نُنَزِّلُهُ» که بر نوعى از تدریج دلالت دارد یعنی اشیاء نزول مرحلهبهمرحله دارند و هر مرحلهاى که نازلشده قدر و حد تازهاى به خود گرفته است، که قبلاً آن حد را نداشته تا آنکه به مرحله آخر که همین عالم دنیا است رسیده و از هر طرف به حدود و اقدار محدودشده، هم چنانکه بهمقتضای آیه «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً»[۱] انسان در عالمى انسان بوده ولى چیزى که مذکور شود نبوده است[۲].
الف) چون نزول به تجلی است با نزول شیء از خزینهاش کاستی به وجود نمیآید:
یعنی شیء نازلشده، از خزینهی خود قطع نشده بلکه همچنان وصل به مبدأ است؛ مانند نزول و طلوع عکسی از انسان در آیینه. پس شیء نسبت با مبدأ نزول یعنی خزینهاش، متجلی و طلوع شده از آن و نسبت به عالم منزل، مخلوق و خلقشده در آن است[۳].
ب) نزول اشیاء بهاندازه معلوم، به خاطر محدودیت عالم منزل است:
چون عالم دنیا فانی و عرضی است یعنی حدود محض است[۴]، پس تجلی اشیاء از خزائن، بهاندازهی محدودیت عالم طبیعت است.
عرض شد که علم شیء نیست بلکه مساوق با شیء است یعنی هر جا شیء یا وجود هست علم را نیز بهاندازهی سعه ی وجودی خوددار است پس طبق آیه در عالم خزینه که هر شیء، بیقدر اندازه است علم آن شیء هم بیقدر و اندازه یعنی نامحدود است ولی هنگام نزول علم هر شیء متناسب با قدری و اندازهی که میخورد محدود میشود که در بعضی از اشیاء که محدودیت زیادی دارند محدودتر است.
الف) اشیاء در عالم خزائن تشخص غیر ماهوی دارند:
چراکه گفت «ما من شیء» یعنی هر چیزی در خزائنش هم همان چیز است.
ب) در عالم خزائن علم اشیاء مثل خود اشیاء مذکور نیست:
اشیاء و علم آنها در عالم خزائن، قبل از نزول مذکور نیستند تا متعلق ارادهی خداوند برای نزول شده و خلق شوند. (هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً)[۵] پس وقتی متعلق ارادهی خداوند قرار گرفتند نزول پیداکرده و مخلوق میشوند؛ (إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ فَسُبْحانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ)[۶].
ج) تبیین هویت علم اشیاء در عالم خزائن:
چون خداوند تعالی در آیه فرموده: عِنْدَنا خَزائِنُهُ و اینکه نفرموده عندی خزائنه دلیل این است که اولاً علم این موجودات در مرتبهی علم ملائکه است ثانیاً علوم غایب از ملائکه را شامل نمیشود.
د) تبیین علم اشیاء از خدا و تسبیح آنها در عالم خزائن:
پس تمامی اشیاء در مرتبهی خزائن خود، مثل ملائکه عالم به خداوند هستند؛ و چون ویژگی ملائکه تقدیس و تسبیح خداوند است این اشیاء هم مثل ملائکه تسبیح خداوند میکند: (تُسَبِّحُ لَهُ السَّماواتُ السَّبْعُ وَ الْأَرْضُ وَ مَنْ فیهِنَّ وَ إِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبیحَهُمْ إِنَّهُ کانَ حَلیماً غَفُوراً)[۷].
در رتبهی انسان وجودش مسجود و معلم ملائک است
شاهد مطلب قرآن کریم است که میفرماید: وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها…قالَ یا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ … وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا …[۸] یا و در مورد معراج پیامبر(ص) میفرماید:« ثم دنی فتدلی و کان قاب قوسین او ادنی» [۹] البته انسان کامل مسجود و معلم ملائک است.
در آخر این ذکر این توصیه ی امام خامنه ی باعث توفیق است که ایشان می فرماید:
اگر جوانی در درس خواندن و کارهای گوناگون، با خلوص قصد کند که برای کمال خود، خدمت به جامعه و اسلام و برای کمک به آینده این کشور، بکوشد، نتایج و نورانیّت آن را در قلب خود میبیند. این امر آثار زیادی برای او در پی خواهد داشت. یکی از آثار، چیزی است که امروز به آن بسیار احتیاج داریم و این مطلب اصلی امروز من است. آن اثر، حفظ روحیه ایستادگی در مقابل دشمن و مبارزه با اوست(*).
[۱] آری مدتی از روزگار بر انسان گذشت که هنوز چیزی قابل ذکر نبود (قرآن، انسان، ۱)
[۲] تفسیر المیزان، علامه طباطبایی،۱۳۷۵، زیر آیه ۱۵ سورهی حجر.
[۳] -( وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ ثَمانِیَهَ أَزْواجٍ ) و برای شما هشت قسم از چارپایان آفرید، (قرآن، زمر،۶) (وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ ) و آهن را پدید آوردیم (قرآن، حدید، ۵۷)
[۴] (عَرَضَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ) ای مومنان چون در راه خدا سفر کنید، به درستی پرس و جو کنید، و به کسی که با شما از در تسلیم و اسلام وارد شود، مگویید که مومن نیستی تا بدین وسیله بهره دنیوی ببرید، (قرآن، نساء،۹۴).
[۵] آری مدتی از روزگار بر انسان گذشت که هنوز چیزی قابل ذکر نبود (قرآن، انسان، ۱)
[۶] پاک و منزه است کسی که همه گونهها را آفریده است، از جمله آنچه زمین میرویاند و نیز از [وجود] خودشان و نیز آنچه نمیشناسند (قرآن، یاسین، ۳۶)
[۷] و چه بسیار اقوام را که پس از نوح هلاک کردیم و بس است که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاه و بیناست (قرآن، اسراء، ۱۷)
[۸] خداوند تمامی اسماء را به آدم آموخت ….و آدم ملائکه را از حقیقت اسما آگاه کرد ……..چون فرشتگان را فرمودیم: «براى آدم سجده کنید (قرآن،بقره، ۳۰ تا ۳۴.)
[۹] تا که [فاصله آنها به قدر] دو کمان شد یا کمتر(قرآن، نجم، ۹)
* بیانات امام خامنه ی در دیدار جمعی از دانشآموزان و دانشجویان – ۱۳۷۴/۰۸/۱۰
================
برای مشاهده ی مطلب مرتبط
تبیین قرآنی علم ،عالم و معلوم (قسمت اول)