بخش داستانک « بعد از عملیات » در مورد به هم ریختگی اوضاع همین بس که فرمانده ی گردان عراقی چهار ساعت تمام با جیپش این ور و اون ور رفته بود تا بفهمه بالاخره باید خودشو به کی تسلیم کنه . بیچاره تازه سر ظهر خسته و کوفته رسیده بود به خط اصلی ما ، کلی ام غرغر زد که این چه وضع حمله اَس ، نه معلومه از کجا می یاین ، نه معلومه کِی می آیین ، نه معلومه کجا می رین ، نه معلومه کی فرمانده اس ، آخه این چه وضع جنگِ ، یه لیوان آب خنکم که نمی دین دس آدم ، آدم این جا دلاقِش در می یاد، می خورد و غر می زد .
مجتبی صفدری متولد 1356 Mojtaba.safdari1394@gmail.com 09358024334 _ 09371909054 استان گیلان . رشت