مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب دیدگاه شیعه در مورد عصمت
امتیاز کاربران 5.0

تولیدگر متن

صادق هستم. از تاریخ 15 مهر 1394 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر متن تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 13 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
دیدگاه شیعه در مورد عصمت

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ شنبه, 29 مهر 02


نظریات فرقه ها را در حد امکان توضیح دادیم و حال به بیان دیدگاه شیعه در مورد عصمت می پردازیم ، شیعه قائل است که همه پیامبران و همچنین ائمه اطهار علیهم السلام از مقام عصمت برخوردارند .

دیدگاه علماء بر این است که اجماع حجت می باشد و علت این اجماع را وجود معصوم می دانند به همین علت باید معصوم از مقام عصمت برخوردار باشد تا ما بتوانیم این اجماع را حجت بدانیم .

دلایل عقلی بر عصمت

اولین دلیلی که اهل شیعه بر عصمت پیامبران و جانشینان انها قائل است ، دلیل عقلی می باشد .

مشخص و واضح است که نصب پیامبران و جانشین آنها عبث نمی باشد و از این کار خداوند غرض مهمی دارد . این غرض با عصمت تأمین می شود و اگر عصمت نباشد این هدف  حاصل نمی باشد پس نبی و امام باید معصوم باشد .

خواجه نصیر در تجرید می نویسد :

عصمت در نبی واجب است تا اطمینان به او حاصل شود ودر  نتیجه غرض از فرستاده شدن او حاصل شود . (. كشف المراد في شرح تجريد الإعتقاد: 471.)

اری خداوند مستقیم نمی تواند با بندگان ارتباط بر قرار کند ناچارا باید واسطه ای باشد واین واسطه نمی تواند از ملائکه باشد به این دلیل که باید نبی و امام الگو عملی برای انسانها باشد به همین علت باید از جنس آنها باشد تا انسانها بتوانند در عمل از آنها الگو بگیرند و این واسطه را باید خداوند خودش تعیین و نصب کند و هیچ کس در این کار شایستگی دخالت ندارد و خداوند نبی و امام را نصب کرده است و هیچ کوتاهی از جانب خداوند نمی باشد و خداوند از این نصب غرضی داشته است و خواهان تحقق آن می باشد و تامین این هدف و غرض متوقف بر اطمینان مردم به آن امام الهی است و اگر مردم به امام اعتماد نکرده و او را قبول نداشته باشند ، غرض الهی محقق نمی شود .

دومین دلیل اعتبار سنت در گرو عصمت هست

مرحوم شهيد ثانى مى‏نويسد:

وأمّا علم الحديث فهو أجلّ العلوم قدراً وأعلاها رتبة وأعظمها مثوبةً ...وهو ما أضيف إلى النبي وإلى الأئمة المعصومين قولًا أو فعلًا أو تقريراً أو صفة حتى الحركات والسكنات واليقظة والنوم(منية المريد: 369- 370)

علم حديث پس از قرآن بالاترينِ علوم از نظر قدر و منزلت، برترينِ علوم از نظر رتبه و جايگاه، و عظيم‏ترينِ علوم از نظر اجر و پاداش است ... آن علم برگرفته از پيامبر و امامانى است كه در گفتار، كردار، تقرير و يا صفتى از صفات هم‏چون حركات، سكنات، خواب و بيدارى معصوم هستند.

در بيان اين سخن شهيد ثانى بايد گفت: دين مقدس اسلام بر سه محور اساسى استوار است:

يكم: اعتقادات؛

دوم: احكام؛

سوم: اخلاق.

اگر کسی این محورها را داشته باشد فقیه است و هر سه محور را از قرآن اخذ می کند . قرآن كلام خدا و مورد قبول تمامى مسلمانان است و سنّت مجموعه عقائد، احكام و آدابى است كه از رفتار، گفتار و تقرير پيامبر و جانشينان او عليهم السلام سرچشمه مى‏گيرد. پس پيامبر اكرم و امام بايد در قول، فعل و تقرير معصوم باشند تا بتوان سنّت را منبع معتبر و مورد اعتمادى براى اخذ دين برشمرد.

در قرآن عمومات، اطلاقات و مجملات فراوانى وجود دارد كه مخصّصات، مقيّدات و مبيّنات آن‏ها در سنّت بيان شده است. پس در فهم قرآن و احكام آن به سنّت نيازمنديم؛ سنتى كه بايد به شخصى معصوم مستند باشد تا رفتار و گفتار و حتّى تقرير (سكوتى كه از آن رضايت استفاده شود) او حجّت و مورد اعتماد باشد. محال است پيامبر و امامى كه از طرفى منصوب از جانب خداوندند و حجت او بر خلق، اما از طرفى ديگر از آنان خطا، سهو و نسيان سر بزند.

سومین دلیل چیزی است که در نزد عقلائ معروف است و آن قاعده «فاقد الشي‏ء لا يعطي»؛ یعنی كسى كه ندارد چگونه ببخشد؟!

مرحوم علامه مجلسى در اين باره مى‏فرمايد:

واعتقادنا فيهم أنهم موصوفون بالكمال والتمام والعلم من أوائل أمورهم إلى أواخرها، لا يوصفون في شي‏ء من أحوالهم بنقص ولا جهل (بحار الأنوار: 11/ 72، به نقل از الإعتقادات في دين الإماميّة: 96.)

اعتقاد ما درباره معصومين اين است كه ايشان موصوف به كمال و تمام در تمامى امور و موصوف به علم از ابتداى عمر تا آخر آن هستند، و هرگز و در هيچ جهتى از احوالاتشان نقصى وجود ندارد.

بر اساس اين عبارت، معصوم هيچ گاه به نقص، جهل، انحراف، سهو، خطا و فراموشى دچار نمى‏شود؛ زيرا كار نبى يا امام رساندن بشريّت به كمال است، پس چگونه كسى كه ناقص است مى‏تواند ديگران را به كمال برساند؟ جاهل چگونه مى‏تواند به ديگران علم بدهد؟ و كسى كه ندارد چگونه ببخشايد؟

در نتيجه آن كه هدايت ديگران را بر عهده دارد، بايد داراى تمامى كمالات بوده و از هر نقصى مبرا باشد و اين همان معصوم است. پس با نبود عصمت، هدايتى حاصل نمى‏شود.


==================================

برای مشاهده ی مطالب مرتبط
آیات عصمت در قرآن
دلالت آیه کونوا مع الصادقین بر عصمت
دلالت آیه عهد بر عصمت

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما