معاد جسمانی از کلماتی است که معمولا خیلی از افراد این واژه را شنیده اند اما بسیاری از مسلمانان برداشت درست و صحیحی از این واژه ندارند و شاید علتش این باشد که بسیاری از علما در رابطه با کیفیت معاد جسمانی با یکدیگر اختلاف داشته و دارند. در یک دسته بندی دقیق میتوان معاد را به معاد جسمانی، معاد روحانی و معاد جسمانی و روحانی تقسیم کرد. در این مقاله فقط به سخن قائلین به معاد جسمانی پرداخته می شود.
جمهور مسلمانان و اکثریّت فقیهان و حدیث نگاران و متکلمان (در دوره های پیشین) تنها به معاد جسمانی معتقد گردیده و معاد روحانی را انکار نمودهاند، زیرا از نظر آنان، روح دارای واقعیتی مادی است که مانند آتش در زغال و یا آب در برگهای گل در بدن سریان وجریان دارد که با نابودی بدن روح نیز نابود گردیده و چیزی به عنوان واقعیت انسان باقی نمی ماند تا در عالم دیگر بر انگیخته شود.بنابراین از دیدگاه این گروه معاد یعنی اعاده استخوانها و اجزاء بدن [1] به این صورت که در قیامت،روح که جسم لطیفی است، به بدن خاکی از گور برآمده که جسم کثیفی است داخل می شود،و برای دریافت جزای کردار دنیوی خویش محشور میگردد.بعضی از این متکلمان با پذیرفتن« معاد جسمانی»به جواز اعاده معدوم روی آورده اند [2].برخی دیگر اعاده معدوم را ممتنع دانسته،اما معادجسمانی را از باب اعاده اجزاء صحیح دانستهاند؛به این صورت که میگویند حقیقت انسان همین بدن مادی است اما اجزاء این بدن باقی می ماند که در عالم آخرت همین اجزاء اعاده می شود.[3]
اخباریان وبعضی از دین پژوهان با رویکرد تجربی نیز،امروزه از این دیدگاه جانب داری می کنند.حاصل آنکه طبق این دیدگاه عین بدن های دنیوی در قیامت دوباره زنده خواهند شد و روح مادی-البته ماده لطیف ورقیق-بر آنها تعلق گرفته و موضوع ثواب یا عقاب خواهند بود.وجود مادی عالم آخرت عین وجود مادی دنیوی از حیث جوهر و ماده است و اختلافات تنها در عوارض وترکیب صناعی است.[4]
پی نوشت:
[1] . جعفر،سبحانی،مفاهیم القرآن ج8ص76؛منشور جاوید،ج5،ص154
[2] . ابن نوبخت در کتاب الیاقوت که از قدیمی ترین کتب کلامی شیعه است فصلی را به اعاده معدوم اختصاص داده واعاده معدوم را جایز می داند ومی گویداجزاء انسان بعد از مرگ ومعدوم شدن جمع شده ودوباره باهم ترکیب می شوند.«الأجزاء بعد الموت تجمع و تؤلّف،لإخبار الصّادق بذلك و اغتذاء الحیوان بمثله یعاد الأصل دون الزّائد و إعادة المعدوم جائزة و إلّا لم یصحّ جمع الأجزاء بعد التفرّق،لعدم الأعراض الأوّل»( ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت،الیاقوت فی علم الکلام،ص71)و (علامه حلی،انوار الملکوت فی شرح الیاقوت،ص191-192)
[3]. الاسفار الاربعه،ج9،ص164
[4]. قدردان قراملکی،محمد حسن،نگاهی نو به معاد جسمانی،فصلنامه قبسات،ص6،سال پانزدهم،زمستان 1389
============================
برای مشاهده مطلب مرتبط
معاد جسمانی و روحانی از دیدگاه علمای امامیه