چه بگویم...
نمیدانم از کجا شروع کنم....
اصلا نمی دانم از کدام زاویه و با کدام عینک باید مسئله را ببینم و آنرا بررسی کنم...
عقلی یا نقلی،منطقی یا احساسی،دینی یا اجتماعی و...
البته به گمانم بتوانم همه آنها را با هم بررسی کنم...
آری می شود...
آخر همه آنها در کلمه ای به نام مادر جمع است...
آری درست است...
مادر هم مادر است برای فرزندان،هم همسر است برای شوهر،هم معلم است برای جامعه،هم سرپناه است برای خانه،و هم دلسوز است برای همه...
آری برای همه...
مخصوصا که آن مادر،فاطمه باشد...
آری فاطمه،درست شنیدید!!!
فاطمه همان مادر نمونه برای حسین...
فاطمه همان همسر نمونه برای علی...
فاطمه همان دستگیر فقرا!!
فاطمه همان از خود گذشته دوران
و فاطمه همان روشنگر در زمان فتنه است!
اینها را عقل ناقص من فهمید،وگرنه بهتر است که بگوییم فاطمه همان کسی که قابل وصف نیست!!!!
ای بهترین مادر،ای مظلوم ترین همسر،و ای قدرتمندترین آدم!!!!
تو کسی هستی که هم میتوان در وصفت گریست،و هم میتوان با تو خندید!
می توان با تو غم دنیا را بغل کرد،و می توان بیشترین انگیزه و امید ها را با تو پیدا کرد
نمیدانم اسم تو را چه بگذارم
بنظرم همان مادر عالیست!!!
اما مادری که نمونه آن را دنیا به خود ندیده است!!!!
پس باید با عشق گفت:فاطمه، ای بهترین مادر عالم!
شاید هم بهتر است که ارزش تو را از زبان دکتر شریعتی بیان کنم....
آخر او هم کلمه کم آورد و تو را این گونه توصیف کرد
فاطمه فاطمه است!!
نمیدانم چرا سمت و سوی نوشته ام به این طرف سوق پیدا کرد،اما میدانم که هر کسی فاطمه را مقتدا باشد و همین قدر میدانم که اگر کسی نامی از الگو در زندگی شنیده باشد،خواهد فهمید که الگویی کامل تر و تمام تر از فاطمه در عالم وجود نخواهد داشت...
مگر می شود فاطمه را الگو دانست،اما او را آینه تمام نمای عفت و حجاب قرار نداد!!!!
اصلا چرا آینه...
فاطمه خودِ خودِ عفت است...
اصلا کمتر از این اجحاف است در حق و مقام فاطمه زهرا...
این است که نباید گفت میان فاطمه زهرا و عفت و حجاب رابطه مستقیم برقرار است،چون رابطه فرعِ بر بودن و وجود دو موضوع است،در حالی که فاطمه زهرا و عفت یک موضوع جدایی ناپذیر هستند...
تقدیم به یگانه مادر عالم هستی