نویسنده، از فقر و گرسنگی پیش از پهلویها سخن گفته است. گویا از فقر و گرسنگی دوران پهلوی بیخبر است.
بیخبر است که اردشیر زاهدی (داماد شاه و وزیر و سفیر ایران) از قحطی، کمبود نان و مرگ مردم ایران بر اثر گرسنگی میگوید (۶).
بیخبر است که مینو صمیمی (منشی سفارت ایران در سوئیس و منشی مخصوص فرح پهلوی)، اواسط دهه ۵۰ را توأم با محرومیت از آب آشامیدنی و امکانات اولیه بهداشتی برای روستاییان توصیف میکند (۷).
بیخبر است از کتاب فریدون هویدا (آخرین سفیر ایران در سازمان ملل در دوره پهلوی) که خوراک یک شبانه روز روستاییان ایران را دو وعده نان خشک و ماست توصیف میکند (۸).
و ثریا (دومین همسر رسمی محمدرضا پهلوی) که از اوضاع رقت بار محلات جنوب شهر تهران میگوید. از آب آلوده به کثافات تا حکمفرمایی فقر کامل... (۹)
جناب نویسنده، از مردمی گفته که پیش از پهلویها در کنار جوی آب میخوابیدند! گویا از موج حاشیه نشینی افراد فقیر و بیخانمان در دوره پهلوی دوم بیاطلاع است و قطعاً از سبب ایجاد این موج، بیاطلاعتر.
بد نیست بدانیم که مسبب این فلاکت و بدبختی، محمدرضا پهلوی بود که با اقدامات نسنجیده در حوزه کشاورزی و دامداری (از جمله اصلاحات ارضی)، کشور را در هر دو زمینه، وابسته بیگانگان کرد و کشاورزان و دامداران را ناچار به برگزیدن زندگی فقیرانه در زاغههای حاشیه شهرها (۱۰).
پ ن:
۶- ۵۳ سال عصر پهلوی به روایت دربار، ریحانه درودی، مرکز اسناد نقلاب، ص ۱۶
۷- پشت پرده تخت طاووس، مینو صمیمی، ترجمه حسین ابوترابیان، ص ۱۵۴-۱۵۵
۸- سقوط شاه، فریدون هویدا، ص ۶۸
۹- کاخ تنهایی، ثریا اسفندیاری، ترجمه نادعلی همدانی، ص ۱۳۳
۱۰- زمینهها، عوامل و بازتاب جهانی انقلاب اسلامی، رهیافت فرهنگی، مصطفی ملکوتیان، ص ۱۰۳-105
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
فهرست مطالب مرتبط:
پاسخ به شبهه: درد این وطن... قسمت اول