مامان گفت: «اول از همه، اینو بگم که زرتشتیها نور و روز رو مخلوق اهورامزدا میدونند و شب و تاریکی رو مخلوق اهریمن.
توی کتابهاشون نوشته وقتی که اهورامزدا جهان و یک سِری چیزهای خوب رو آفرید، تمام اوقات، نیمروز بوده (۲). یعنی اصلاً شبی در کار نبوده.»
گفتم: «آخ آخ! یعنی دو دقیقه نمیتونستن با آرامش چشماشونو روی هم بذارن. همش نور توی چشماشون بوده!»
مامان خندید و وقتی دید یلدا داره با دقت و کنجکاوی به حرفاش گوش میده، ادامه داد: «تا این که اهریمن به آسمون حمله کرد و باعث ایجاد شب شد (۳).
دیگه از اون زمان به بعد، شب و روز درست شدند. شب، زمان غلبه و شرارت اهریمن هست و روز، زمان غلبه اهورامزدا و در نتیجه، تلاش و آبادانی و چیزهای خوب.
بنا بر این، شب یک پدیده بد و اهریمنی بوده. حالا به نظرتون هرچی شب طولانیتر باشه، طبق این افسانه زرتشتی، اوضاع بهتر هست یا بدتر؟»
نصف حواسم پیش مامان بود و نصفش پیش یلدا.
یعنی بالاخره راضی میشه فرداشب بیاد مهمونی شب یلدا یا نه؟
یلدا جواب مامان رو داد: «خب معلومه. بدتر».
مامان پرسید: «و چه شبی از همه شبهای سال، بلندتره؟»
من و یلدا دوتایی جواب دادیم: «یلدا!»
مامان ادامه داد: «پس طبق تعالیم زرتشتی، شب یلدا بدترین و شومترین شب سال بوده (۴).
طولانی شدن این شب، یعنی اهریمن داره بر اهورامزدا پیروز میشه و مردم باید یه جوری به اهورامزدا کمک کنند که شکست نخوره و دوباره صبح بشه (۵)!! »
گفتم: «چه جوری بهش کمک میکردن؟!»
مامان گفت: «خیلی اطلاعاتی در مورد شب یلدا در میان زرتشتیهای دوران باستان وجود نداره (۶)؛ ولی کلاً کمک به اهورامزدا از طریق روشن کردن آتیش، دعا خوندن، عبادت (۷)، انجام کارهای خوب و هر چیزی که اهریمن از اون بَدش میاد، انجام میشده.
در شب یلدا هم احتمالاً با بیدار موندن، دور هم جمع شدن (۸)، روشن کردن آتیش و شاید برگزاری دعا و نیایش، سعی میکردند به اهورامزدا کمک کنند.
خب، این از آیین زرتشت.
حالا بریم ببینیم دیدگاه مهرپرستها چی بوده.
ادامه دارد...
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
منابع:
۲- بندهش، ص ۴۴-۴۵
۳- همان، ص ۵۲
۴- شب یلدا؛ علی بلوکباشی، ص ۴۵-۴۸؛ لغتنامه دهخدا، ذیل واژه یلدا
۵- پیکار روشنایی با سیاهی در شب تاریخی ایرانیان، زهرا آذرنیوش، روزنامه ایران، ۳۰ آذر ۱۳۹۶
۶- جشنهای ایرانی، پرویز رجبی، ۱۳۷۵، ص ۲۱۷-۲۲۱
۷- به عنوان نمونه، ر ک: چکیده تاریخ کیش زرتشت، مری بویس، ترجمه عسکر بهرامی، ص ۱۳۲ و ۱۳۳ و ۲۱۱
۸- ر ک: شب یلدا، سیما سلطانی (به نقل از ژاله آموزگار)، مجله بخارا، آذر و دی ۱۳۸۵، ص ۲۷۸-۲۷۹
لینک مطالب مرتبط:
یلدای ما، یلدای اونا ؛قسمت اول
یلدای ما، یلدای اونا ؛ قسمت سوم
یلدای ما، یلدای اونا ؛ قسمت چهارم