ای کاش می بخشیدمش
تا غروب آفتاب زمان زیادی باقی مانده بود و از بی حالی بر روی دیوار کثیف زندان، چند خط کشید.
در سالهایی که در زندان بود، اشک ها ریخته و افسوس های زیادی خورده بود و هر روز عکس شبی را مرور می کرد که با دستش سر همکارش را محکم به دیوار کارخانه کوبید و... بعد آشوبی در دلش ایجاد می شد.
اگر بی ادبی همکارش را بخشیده بود(1) الان مریم کوچولویش سالها با خاطرات تلخ بی پدری بزرگ نمی شد و همسرش این قدر بدبختی نمی کشد و اگر...
پی نوشت ها:
1-- فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا؛ ببخشید و چشم پوشی کنید. سوره بقره، آیه109.
مطالب مرتبط
احترام متقابل به یکدیگر تغییر اثر وراثت و محیط گذشته گذشته ظهور #خشم بهتر از #کینه توکل راز شهادت مسلمانان گمراه! فتح شام خودستایی یاتبیین راهبرد الگوی جاویدان در میان اعضای بدن، آنچه وسیلهٔ شناخت و معرفت است، مهمتر است جامعه مرده,جامعه زنده کربلایی شویم حضور زنان در مسایل اجتماعی جایگاه حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) آیا امام حسین علیه السلام زمین کربلا را خرید؟ شناخت سجده جنبش مرزبان انسان... اخرین نماز