این بسته محتوایی مربوط به پرونده ویژه « انس با قرآن کریم » است

بابت انتشار مطالب با ذکر منبع (بانک محتوای مذهبی مرسلون) متشکریم

اولین قدم در جامعه سازی و انس با قرآن

اولین قدم در جامعه سازی و انس با قرآن:
قرآن کریم برنامه و نگاه گسترده‌ای برای محیط زندگی انسان یعنی جامعه دارد و محور اصلی جامعه را انسان قرار داده است، چون انسان آرمان‌های اطرافش را با جامعه هماهنگ می‌کند و می‌تواند آن را بسازد، به همین دلیل بهترین برنامه‌سازی و جامعه سازی را می‌توان در کتاب آسمانی الهی مسلمانان پیدا کرد، برخلاف جامعه‌شناسی که عده‌ای به‌اصطلاح متفکر جامعه‌شناسی در کافه‌ها با خوردن قهوه و... نظریه‌ای را مطرح می‌کنند و نتیجه‌گیری نموده و برای آن پایانی را در نظر می‌گیرند.
جامعه‌شناسی به‌عنوان یک علم زندگی گذشته را در نظر می‌گیرد و بر اساس آن‌ها نتیجه‌ای را بیان می‌کنند و ازنظر بزرگان این علم بهترین جامعه‌شناسی تبیینی و توصیفی جامعه‌شناسی بر اساس گذشته است، درصورتی‌که شاید تاریخی که آن‌ها نقل کرده‌اند نقطه مثبت و چندان قابل‌توجهی نداشته باشد، برخلاف جامعه‌شناسی الهی که در قرآن کریم آورده شده و خداوند بهترین نقاط تلاقی انسان با جامعه اطرافش را بیان نموده تا بتوان بر اساس تجربیات بهترین تصمیم را برای محیط گرفت.
قرآن کریم جامعه سالم را درگرو ساختن انسان می‌داند به همین دلیل فرموده: اوّل خودسازى، سپس جامعه سازى. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» به همین دلیل در روایات اولین قدم برای خودسازی و انسان کامل شدن راست‌گویی هست از امام صادق علیه‌السلام می‌خوانیم: «إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ لَم یَبعِث نَبِیَاً إَلَّا بِصِدقِ الحَدِیثِ وَ أَدَاءِ أَلأَمانَةِ اِلَى البِرِ وَ الفَاجِرِ؛ خداوند متعال هیچ پیامبرى را مبعوث نکرد مگر به‌راستی در سخن گفتن و اداى امانت به نیکوکار و بدکار.» (1)
خداوند متعال جامعه سازی را در فرد سازی خلاصه نموده مثل آیات: «قَرَّبْناهُ نَجِيًّا» «2» ما او را به همرازی خود نزديك كرديم، «أَنَا اخْتَرْتُكَ» «3» من تو را برگزيده‏ام، «اصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي» «4» تو را براى خود ساختم؛ پس اول باید خودمان را بسازیم آن‌هم تحت نظر خداوند، ائمه و قرآن کریم بعد جامعه سازی به وجود می‌آید و این اهداف به‌غیراز انس با قرآن کریم به وجود نخواهند آمد.
-----------------
1-اصول کافی، ج 2، ص 104.
2-. مريم، 52.
3- طه، 13.
4-طه،41.


#حیات_طیبه


تولیدگر محتوا : رحمتی

بارگذاری شده در : 1401/10/05

ای دل اگر عاشقی، در پی دلدار باش

عاشق، خصوصیات خاصی داره، وقتی معشوقش چیزی رو دوست داره، از زیر سنگ و با هر سختی که شده اون رو براش پیدا می کنه

کسی رو فرض کنید که بی منت، از لحظه تولد تا مرگ، هر آنچه که نیاز داشتید رو براتون آماده کرده، آیا ممکنه کاری رو دوست داشه باشه و به خاطرش اون کار رو انجام ندید؟

اگه بخوایم به یه درجه پایین تر فکر کنیم، حتی برده ها هم برای اینکه اربابشون ازشون راضی باشه حاضرن هر کاری بکنن تا وفاداریشون رو به اون ارباب ثابت کنن

حالا ماییم و خدا

عکس العمل ما وقتی این آیه رو می خونیم چی باید باشه؟

إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

منبع:

1.      سوره بقره، آیه 222: خدا توبه‌کنندگان‌ و پاک‌کنندگان‌ روح‌ را دوست‌ می‌دارد.

 


تولیدگر محتوا : منتظر...

بارگذاری شده در : 1401/10/05

مفیدترین مطالعه

مفیدترین مطالعه:

فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ. (سوره مبارکه مزمل، آیه 20)

به‌جای اینکه هزار کتاب را بخوانید.
کتاب خدا را هزار بار بخوانید.

در روز جسم روح باهم خسته می‌شوند و بهترین تغذیه و استراحت برای این دو خواندن قرآن کریم است، امام علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام مى‏فرمايد: «آن مقدار بخوانيد كه در آن خشوع قلب و صفاى باطن و نشاط روحانى و معنوى باشد» (1)

بهترین پرتودرمانی که رایگان در اختیار انسان گذاشته‌شده تلاوت قرآن کریم است.

-------------------

1-تفسیر نمونه، ذیل همین آیه شریفه.

#حیات_طیبه


تولیدگر محتوا : رحمتی

بارگذاری شده در : 1401/10/05

خنده ی گریه

خنده ی گریه

وسط کلاس حلقه زده بودند. حمید میان حلقه  رفت و گفت:" بچه ها فرزین را دیدید،چطوری راه میره؟ " یک پایش را یک وری کرده و مثل شل ها راه رفت. همه زدند زیر خنده. حمید به تقلید راه رفتن فرزین ادامه داد و  چشم هایش لوچ کرد و گفت:" چشم هایش هم دارند از هم فرار می کنند" خنده بچه ها شدت پیدا کرد که یکدفعه همه ساکت شدند. حمید همانطور شل و لوچ چمش به معلم میان بچه ها افتاد. سرش را پایین انداخت که معلم گفت:" برای اینکه بیشتر بخندیم، یکی هم بیاد ادای حمید موقعی که پا تابلو می آید، نشون بده." فرهاد و سهیل گفتند:" آقا ما،آقا ما. " معلم فقط به حمید نگاه می کرد. حمید به فرهاد و سهیل خیره شد و خودش را کنار تابلو دید و گفت:" آقا، نه."

"وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ؛ وای بر هر بدگوی عیبجویی."(همزه/1)


تولیدگر محتوا : صبح طلوع

بارگذاری شده در : 1401/10/05

جایگاه دعا در دفع بلایا و برون رفت از بحران ها

از جمله راهکارهای آرامش گزینی و تامین سلامت روان، نیایش و اهتمام ورزیدن به مقوله دعا هست.

روانشناسان، هیجانات ممتدّ را عامل بیماری زایی می‌دانند.
از نظر بالینی و تجربی مسلّم شده است که محرّکات هیجانی پی در پی و متوالی در افراد مستعد می‌تواند به بیماریهای عضوی منجر شود!

در هر صورت، دعا و راز و نیاز عامل مؤثّری در پیشگیری از بسیاری از امراض و هم داروی بسیار پرقدرتی برای علاج قسمتی از آلام و دردها و مصایب است. 
می‌گردد!!».
و در این رابطه چه زیبا
امیرالمؤمنین علیه السلام در «نهج البلاغه» می‌فرماید: 
وَادْفَعُوا أمْواجَ الْبَلاءِ بِالدُّعاءِ. [۱] 
گرفتاری‌های پی در پی و ممتدّ را با دعا و درخواست دور نمایید.
----------
[۱]:- نهج البلاغه: حکمت ۱۴۶.


تولیدگر محتوا : AM_IR_AN

بارگذاری شده در : 1401/10/05

جایگاه شکیبایی در آرام بخشی  هنگامه مواجه با بحران ها(2)

گاهی گرفتاری‌های عجیب و غریبی در زندگی برای ما پیش می‌آید که شاید خود ما در ایجاد آن گرفتاری چندان نقش نداشته ایم.

گاهی با این که تمام تلاش خود را می‌کنیم تا یک زندگی نسبتا راحتی برای خودمان فراهم کنیم، شدید دچار فقر و تنگدستی میشویم. 

گاهی با این که مراعات می‌کنیم و مراقب هستیم تا بیمار نشویم، دچار بیماری می‌شویم، با این که در آن بیماری هیچ نقشی نداشته ایم، مثل بسیاری از آنها که از بدو تولد دچار بیماری بودند و تا آخر عمر شاید با آن بیماری دست و پنجه نرم کنند. بزرگترین درمان در مواقع ناملایمات صبر و بردباری است. زیرا صبر زمینه ساز آرامش روح و روان آدمی می گردد. 


از جمله راهکارهای آرامش بخشی در مواقع بحران و بیماری ها، صبر و شکیبایی در هنگامه بروز شدائد است، که در حقیقت هر که در پی رضای و رضوان الهی است، بر ناملایمات روزگار صبر می کند و کلام گهربار امام باقر علیه السلام روشنی بخش این نکته است که فرمودند:
بهشت در گرو گرفتاری‌ها و بردباری است. پس، هر که در دنیا بر ناملایمات صبر کند به بهشت رود و دوزخ در گرو لذت‌ها و خواهش‌های نفس است پس، هر که لذت و هوس‌ها را برآورده کند به جهنّم رود. 
----------
[1]:  - بحار الأنوار: ۷۲/۶۸، باب ۶۲، حدیث ۴؛ الکافی: ۸۹/۲، حدیث ۷.


تولیدگر محتوا : AM_IR_AN

بارگذاری شده در : 1401/10/05

خشیت الهی مانع ترس از بحران ها و عامل آرامش روان

در سایه سار خشیت الهی انسان باکی از مواجه با آلام بشری ندارد و ترس تنها برانگیزاننده اراده پولادین مومنان در برابر بحران هاست.

ايمان آوردگان هنگامى كه به ياد نعمت‌ها و آمرزش خدا مى افتند، با حسن ظنّ به او، آرامش خاطر مى يابند و زمانى كه به ياد گناهان خويش مى افتند ناراحت و پريشان خاطر مى شوند. به هرحال واژه «وَجَل» به مفهوم ترسى است كه با اندوه همراه است. 
وَ اِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ اياتُهُ زادَتْهُمْ ايمانًا 
و هنگامى كه قرآن بر آنان تلاوت گردد بر يقين و ايمانشان مى افزايد.


تولیدگر محتوا : AM_IR_AN

بارگذاری شده در : 1401/10/05

مرگ اندیشی و پیامدهای مثبت آن عامل آرامشبخشی در مواجه با بحران ها

دانش پزشکی به قله کمال خویش دست نمی یابد مگر هنگامی که برای همه بیماری‌ها درمانی کشف کند، ولی بی گمان با این همه دانش هم نمی تواند برای مرگ، درمانی فراهم کند.

در حدیث نبوی آمده است: 
اِنَّ اللّه َ لَمْ یُنْزِلْ داءٌ اِلاّ اَنْزَلَ لَهُ دَواءٌ عِلمَهُ مَنْ عَلِمَهُ وَ جَهِلَهُ اِلاّ السّامَ. [۱] 
خداوند، هیچ دردی را فرو نفرستاده (یا هیچ دردی را نیافریده)، مگر اینکه درمانی نیز برایش فرو فرستاده یا «آفریده» است و کسانی از آن آگاهی یافته اند و کسانی نیز از آن ناآگاه مانده اند مگر مرگ.

دانش پزشکی به قله کمال خویش دست نمی یابد مگر هنگامی که برای همه بیماری‌ها درمانی کشف کند، ولی بی گمان با این همه دانش هم نمی تواند برای مرگ، درمانی فراهم کند.

----------
[۱]: المستدرک علی الصحیحین، ج ۴، ح۸۲۲۰، ص ۴۴۵.


تولیدگر محتوا : AM_IR_AN

بارگذاری شده در : 1401/10/05

تاثیرات ترتبیتی ناملایمات دنیا در نهاد آدمی

تاثیرات ترتبیتی ناملایمات دنیا در نهاد آدمی

از ویژگی های دنيا دگرگونى آن است. يعنى دنيا و خود انسان كه جزئى از دنياست، بر يك حال باقى نمى مانند و توجّه به همين مطلب، غرور انسان را مى شكند چرا كه بيشتر گرفتارى و مصيبت آدمى از غفلت است و اگر آدمى غافل نبود به آسانى تن به ذلّت نمى داد و گناه نمى كرد. مختصر اينكه غفلت ريشه همه بدبختى هاى انسان است و اسلام براى رفع و دفع آن راه‌ها و وسايلى را بيان كرده است.

فهم این نکته دنیا محل گذر است و آدمی مسافری است که باید به مقصد خود برسد، مصائب و مشكلات نيز غفلت انسان را از بين مى بَرد. دشوارى‌ها در نگاه ابتدايى بلاست، امّا اگر خوب به آن بنگريم نعمت است.

هنر مواجه با بحران و بیماری ها، هنر انسان های بزرگ است. بازگشت به سوی معبود و توبه به جای آوردن به درگاه او زمینه آرامش بخشی تن و روان آدمی در بحران های روزگار می گردد.

در قرآن مى خوانيم: « «وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ بِأَىّ أَرْضٍ تَمُوتُ»؛ و هيچ كس نمى داند كه فردا چه به دست مى آورد، و هيچ كس نمى داند كه در چه سرزمينى مى ميرد». [1]
----------
[1]: سوره لقمان، آيه ۳۴.


تولیدگر محتوا : AM_IR_AN

بارگذاری شده در : 1401/10/05

کار و کارگریزی در قرآن و ایران

کار

یکی از مواردی که سبک زندگی اسلامی به آن تاکید دارد کارو تلاش و کوشش است.

حدود 400 آیه در قرآن در مورد تشویق به کار داریم که این­ها اهمیت این موضوع را در دین مبین اسلام می­رساند.

متاسفانه در کشور ما آمار کارگریزی زیاد است و باید سعی شود این روش غلط از بین برود و سبک زندگی اسلامی جایگزین شود


تولیدگر محتوا : صالحی

بارگذاری شده در : 1401/10/05

برای خدا کار کنیم خدا می بینه

از خانه زد بیرون؛ روز اول ماه رمضان بود، برای سال اولی بود که روزه می گرفت هنوز زمزمه حاج آقا تو گوشش می پیچید «برای خدا کار کنیم خدا می بینه»

با خودش می گفت خدایا من کارگرم و زن وبچه ام منتطرند تا با دست پر به خانه برم و هیچ چیز برای خوردن نداریم.
اگر بخواهم طول روز  را  کار کنم بدنم توان روزه داری را نداره؛ پس خدایا خودت کمک کن تا کار ساده ای را پیدا کنم.
در گذر گاه کارگرها ایستاد
صدای کارگران می آمد
به هم می گفتند مگر در این روزها هم می شود روزه گرفت پس چطور کار کنیم زن و بچه چی بخورند!!!
او چیزی نمی گفت در همین حال خودروی ایستاد و به او گفت: بنایی دارم میای؟؟
مرد گفت چقدر طول می کشه؟

جواب داد تا شب

گفت: اگه تا 4-5 ساعت طول بکشه می تونم بیایم و الا نه!!
 در همین حال گارگران دیگه شتابان نزدیک آمده و فریاد زدند هرچه باشه ما میاییم.

 مرد تا غروب به همین روال هیچ کاری گیرش نیامد.

 هنگام افطار با دست خالی و سر افکندگی در چند قدمی خانه اش بود و با خودش زمزمه می کرد «کو خدا !! پس چطور مرا می بیند»

ناگهان خودروی ایستاد صدا زد آقا؟ شما مال همین محله اید؟

مرد با آرامی جواب داد بله!!

گفت: ما مقداری بسته غذایی آوردیم اگر نیازمندی می شناسید یکی بردارید؟؟

مرد که بهت زده شده بود جواب داد: بله خانواده ای را می شناسم که چشم انتطارند!

و يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه‏ (طلاق/3)
و او را از جايى كه گمان ندارد روزى می‏دهد و هر كس بر خدا توكل كند، او برايش كافى است.

 


تولیدگر محتوا : احسان

بارگذاری شده در : 1401/10/05

ماه رمضان و دندانپزشکی؛ قسمت اول

دندان‌پزشکی - 1

راهروی درمانگاه پر بود از آدم‌های مختلف. همه دم دهن‌شون رو گرفته بودند و وارد و خارج می‌شدند. یک جا پیدا کردم واسه نشستن. بغل دستم یه صندلی بود که علامت ضربدر کرونا روش خورده بود. بغلش هم یه پیرمرد هفتاد و سه ساله. تا نشستم پیرمرده گفت: «بلند شو. بلند شو برو گمشو اون ور» عصبانی شدم. اومدم بهش بگم: «مرتیکه پیری! می‌زنم ورود و خروجت رو یکی می‌کنم‌ها. نکبت پرروی عقده‌ای. با اون قیافه‌ات. شبیه خیار سالادی می‌مونه.» اما با خودم گفتم: «ولش کن. بابا. به حرمت ماه مبارک بذار چیزی بهش نگم.» فقط خیلی آروم پرسیدم: «ببخشید حاج آقا! اشتباهی کردم؟» سرش رو به سمت پایین پرتاب کرد و گفت: «بله که کردی. الدنگ مگه خبر نداری کرونا اومده؟ خوب برو گمشو اون ور بشین.» گفتم: «حاجی جان صندلی بغلی من ضربدر خورده. یعنی کسی نباید بغل من بشینه. ولی جای من مشکلی نداره» گفت: «جواب منو نده پسره نفهم. کرونا از دوازده متری هم منتقل میشه.»  این رو گفت و ماسکش رو درآورد و پرت کرد وسط راهروی درمونگاه. من هم سکوت کردم. گوشیمو از توی جیبم درآوردم و شروع کردم قرآن خوندن تا نوبتم بشه. چند دقیقه گذشت

تا این که یک دفعه با صدای کسی که می‌خواد گلوش رو تخلیه کنه به خودم اومدم. سرم رو آوردم بالا. پیرمرد با تمام قدرت داشت حرف «خ» رو تلفظ می‌کرد. همه محتوای دهن و دماغ و حلق و نای و مری و احتمالا قسمتی از پرزهای دستگاه گوارشیش رو تو یک سوم ابتدایی دهنش جمع کرد. با خودم گفتم: « چجوری می‌خواد تا دستشویی طاقت بیاره؟» همون جور که محتوای جمع‌شده رو به سختی تو دهنش نگه داشته بود اومد وسط راهرو و ماسکی که پرت کرده بود رو برداشت و گرفت دم دهنش و ...  . نصف جمعیت از جا بلند شدند و با سرعت به طرف در خروجی حرکت کردند. صندلی رو به روییم گفت: «من اومده بودم عصب‌کُشی. ولی موندن تو اینجا خودکشیه. یا علی» و از درمانگاه خارج شد.
ادامه دارد ...
#علی_بهاری 
#رمضان
#روزه
#سبک_زندگی
لینک همین مطلب: «https://eitaa.com/tanzac/1319»


تولیدگر محتوا : علی بهاری

بارگذاری شده در : 1401/10/05

برای تشنگی روح آبی گواراتر از قرآن نیست

او که غفلت ما را دید،

گفت در رمضان، 
دست از خوردن بکشید،
تا از تن رها شوید
و بفهمید که جان هم تشنه است
و چه آبی گوارا تر از قرآن؟!

 


تولیدگر محتوا : روله ی کورد

بارگذاری شده در : 1401/12/19

ارزش عقل و عقل محوري در قرآن كريم


 

گاهی اوقات بعضیا فکر میکنن دین یعنی بی عقلی ،یعنی کنار گذاشتن عقل ،یعنی تحجر ،یعنی .....ولی حقیقت امر غیر از اینکه که بعضیا دونسته یا ندونسته به دین نسبت میدن.

 ما برای اینکه منزلت عقل رو در دین بفهمیم میتونیم از چند منظر این مسأله رو بررسی کنیم:1)قران 2) احادیث 

 اول از قران این مطلب رو بررسی کنیم: 

 1) أ تأمرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم و أنتم تتلون الکتاب أ فلا تعقلون ﴿۴۴﴾

  آیا مردم را به نیکى فرمان مى دهید و خود را فراموش مى کنید، با اینکه شما کتاب [خدا] را مى خوانید؟ آیا[هیچ ] نمى اندیشید؟ (ایه 44،سوره بقره)

 توضیح :

قرآن کریم در این آیه از آیات خود از علمای یهود که در صدر اسلام بودند سخن به میان می آورد که مردم را امر به ایمان به نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم میکردند ولی خود به ایشان ایمان نمی آورند آنان را شدیدا مورد توبیخ قرار می دهد که چرا دیگران به بِر و نیکی و کار نیک دعوت میکنید لکن خود عامل به گفته های خود نیستید و التزام عملی به آن ندارید و خود را فراموش میکنید در حالی که شما کتاب که تورات را تلاوت میکنید.قرآن کریم تعجب خود را ابراز میکند و میگوید: أتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم!! 

 بعد از این تعجب قرآن کریم مسأله ی تعقل را مطرح می کند که (أفلا تعقلون) که این مقطع توبیخی دیگر نسبت به.علمای یهود است که چرا تفکر نمی کنید. 

 این مقطع مثل تمام مقاطع موجود در آیات مبارک قران قابل تأمل است از این جهت که خدای منان خطاب به علمای یهود میکند و می گوید خواندن و تلاوت کتاب  به تنهائی کافی نیست بلکه باید مقرون به تفکر باشد و این نشان می دهد که عقل در منظر دین باید حاکم بر مطالعات هر کتابی حتی مقدس ترین کتابها باید باشد چون تعقل از عقل ناشی می شود پس وقتی قران عده ای را به خاطر تعقل نکردن ذم و نکوهش میکند در حقیقت آنها را از روی گردانی و حاکم نکردن عقل بر تصمیمات خود نکوهش میکند 

 لذا این آیه قران عده ای را مورد نکوهش قرار می دهد که خود متدین بودند بلکه از علمای متدینان  هستند و این نشان می دهد که متدینان و عالمان دینی باید عقل و تعقل را ملاک تصمیمات خویش قرار دهند و در صورت عدم التزام به عقل سزاوار نکوهش خواهند بود .لذا این آیه بیان می کند که عقل در دین جایگاهی بس والا دارد 

 

 منبع:برداشتی آزاد از تفسیر گرانسنگ الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل(تفسیر نمونه عربی) حضرت آیة الله مکارم شیرازی دام ظله الشریف ،ج 1،ص 191 و 192 و تفسیر نور (نسخه عربی)حضرت استاد قرائتی حفظه الله ،ج 1ذیل آیه محل بحث .

 حتما منتظر ادامه ی مطلب باشید....


تولیدگر محتوا : الفقير الي الله

بارگذاری شده در : 1402/07/28

طراحی لباسمان



میشه گفت كه لباس #پرچم وجود آدم که از اعتقادات و فرهنگ و آداب و رسومش سخن میگه.

به دليل وجود خرد و انديشه و اختيار در وجود انسان، شيوه رفتار وي با ساير موجودات متفاوت است و میشه گفت که خودش چگونه بودنش را انتخاب می کنه و اجباری براش در کار نیست.

#لباس با توجه به آيات #قرآن سه كار مهم براي انسان انجام مي دهد:

الف: انسان را از #عوارض بد طبيعي و غيرطبيعي حفظ مي كند.
ب: نگهبان جسم و جان انسان است.
ج: مايه آراستگي و زينت و موجب حفظ حيثيت وي مي شود.

پس کاملا مشخص که باید بهترین ها را برای #پوشش خودمون انتخاب کنیم و #اجازه ندیم دشمن و یا هر کس دیگری در #طراحی آن دخالت کنه چرا که این چیزی که بر تن داریم نمایانگر #عقاید ماست.

به نظرم اینکه دشمن سعی داره
در همه امور ما #دخالت کنه و ما رو در اختیار خودش بگیر ه و یک نوع جنگ روانی راه بندازه
تنها راه مقابله با این #جنگ_نرم در این دوره الگوگیری از #شهدا، مطالعه سیره عملی آنان و #آرمان‌های این افراده تا بتونیم مقابل این نقشه ی شوم #دشمن بایستیم.

#چند_قدمی_بهشت


تولیدگر محتوا : چگینی

بارگذاری شده در : 1402/08/07

هدايت و ارشاد


«يهدى الى الرشد فامنّا به»[2]
«قرآن به خير و صلاح هدايت مى كند، بنابراين به آن ايمان آورديم.»
پيام ها:
1- به سخنى گوش دهيم كه ما را به رشد رساند. سَمِعْنا قُرْآناً ... يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ
2- رشد واقعى انسان، رشد معنوى است. «يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ»
3- وسيله رشد داشتن كافى نيست، رشد كردن مهم است. «قُرْآناً عَجَباً يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ»
4- نشانه رشد، ايمان و اخلاص است. «يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ»
5- اگر آمادگى باشد، با شنيدن چند آيه قرآن، انسان هم حقيقت را مى فهمد، هم ديگران رادعوت مى كند و هم موضع گيرى قاطع دربرابر انحرافات مى كند. سَمِعْنا ... يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً[3]

 

پی نوشت:
[1] محسن قرائتی، قرآن و تبليغ، ص: 26.
[2] سوره جن/آیه 2.
[3] محسن قرائتی، تفسير نور(10جلدى)، ج‏10، ص: 244.


تولیدگر محتوا : حیدری

بارگذاری شده در : 1402/08/07

درآستانه برزخ


با فرا رسیدن مرگ پردۀ غیبت کنار می رود و عالم برزخ در برابر مسافر جهان آخرت آشکار می گردد و او از آیندۀ خوشایند یا نا خوشایند خویش آگاه می شود.

ابو بصیر گوید: از امام صادق(ع)از تفسیر آیات 83تا 87سورۀ واقعه پرسیدم فرمودند:

هنگامی که جان مؤمن به گلو می رسد،جایگاهش را در بهشت به او نشان می دهند،از دیدنش به هیجان می آیدو میگوید مرا به دنیا باز گردانید تا خانواده ام را از آنچه می بینم آگاه کنم.در پاسخش می گویند :راهی برای باز گشت به دنیا نداری.(1)

آری ،مشاهدۀ چشم اندازهای عالم غیبت و دیدن آثار رحمت و عذاب نخستین نشانه های انتقال از دینا به عالم برزخ است،مؤمنان پرهیزگار برای ملاقات پروردگار سراز پا نمی شناسند،اما ستمگران و گناهکاران از رفتن به سرای آخرت وحشت دارند

 

 

منبع

1-بحار ج 6 ص 169


تولیدگر محتوا : مهدی صیدی

بارگذاری شده در : 1402/08/07

لیله القدر، عید فرشتگان

سید محمد خسروانی شریعتی

نـخستین  پیام ملکوتی وحی در سپیده دمی از ماه رمضان بر قلب نازنین پیامبر  اکرم  (صلی الله علیه وآله وسلم)  نـازل شـد، آنگاه هیجانی شگفت و بیرون از حد توصیف سراسر وجود مبارک حضرت را  فراگرفت . آن نور در مقام ظهور بـه صورت جبرئیل «افق مغرب و مشرق  را گرفت و همه  فضا  را با شش هزار بال پر کـرد، و این تمثل حقیقت عـقلی او در چـشم پیامبر بود.(1)
از هیبت روح الامین دل پیامبر بسختی تپید، آیات نور بر ضمیر منیر مهتر  و سرور عالم نقش پذیرفت و از آن لحظه زلال ایمان در بستر زمان جریان جاودانة خود را آغاز کرد. آن شب شکوهمند مبداء تحول بـشری و سرآغاز رحمت و نعمت  الهی  یعنی نزول قرآن بود، در شب قدر فرشتگان به فرمان پروردگار دسته دسته و گروه گروه به سوی خاکیان بال می گشایند و تا سپیده دمان به سلام انسان موحد می شتابند، بـه  گـفته  طبری : «به ماه رمضان اندر، شبی هست که آن را لیلة القدر خوانند و آن عید فرشتگان است که جمله از آسمان به زمین آیند و جبرئیل و میکائیل و اسرافیل  و فرشتگان بی عدد آن شب به زمین آیند و آن شب نـوزدهم مـاه رمضان است تا شب بیست و هفتم.»(2)
طبق صریح آیه کریمه - انا انزلناه فی  لیلة القدر  - نزول قرآن در شب قدر  بوده  است  اما شب قدر در چه شبی یا چه ماهی قـرار دارد بـخوبی روشن نیست . در این مورد صاحبنظران اتفاق عقیده ندارند،  بعضی  از  مفسران می گویند: منظور از لیله مبارکه درآیه انا  انزلناه  فی لیلة مبارکة شب نیمه شعبان (3) است.
بسیاری از مفسران به دلیل آیه : «شـهر رمـضان الذی انـزل فیه  القرآن »(بقره(2) آیه 185). و آیـه : «مـا انـزلناه یوم الفرقان»(انفال(8)  آیه 41) شب قدر را در ماه رمضان دانسته اند.
در کتاب تاریخ پیامبر اسلام چنین آمده : «ابتدای نزول  وحی  بر  رسول خدا در مـاه رمـضان بـود و روز بعثت هفدهم ماه  رمضان  یعنی روز بدر»(4) بوده اسـت و روایـتی از امام جعفر صادق(علیه السلام) هم نقل شده  که  «یوم  الفرقان » نوزدهم ماه رمضان سال دوم از هجرت رسول علیه السلام»(5)  بـوده  اسـت .  و بـاز صاحب کتاب تاریخ قرآن ، این حادثه عظیم را «در سحرگاه روز دوشنبه  هـفدهم  یا  چهاردهم ماه رمضان سیزده سال پیش از هجرت»(6) نوشته است.
مفسران درباره زمان  شب  قدر آراء مختلفی اظهار کرده اند، از آن جـمله اسـت : اول رمـضان ؛ دهه آخر  رمضان ؛  شبی  از شبهای رمضان ؛ نیمه شعبان ؛ یک شب مـخصوص نـامعین ؛ به قول بغوی «خداوند این  شب  را برای امت اسلام مبهم گذارد تا در همه شبهای رمضان از طـمع  درکـ  آنـ  به پرستش او تلاش کنند. چنان که ساعت اجابت را در روز جمعه و صلاة  وسطی  را در نـمازهای پنـجگانه پنـهان داشته است».(7)
در تفسیر منیر روض  الجنان  و روح الجنان نیز در این مورد چنین می خوانیم : «خدای تـعالی چـند چـیز در چند چیز  پنهان  کرد  شب قدر در میان شبها و نماز وسطی در نمازها و وقت  قیام  سـاعت در اوقـات و نام مهترین خود در اسماء و ساعت اجابت دعا در ساعات روز  و آدینه و رضای خود در طاعات و سـخط خـود در سـیات و دوست  خود در میان بندگان».(8)
بسیاری از  مفسران  شیعه  شب قدر را در یکی از شبهای  دهة  آخر مـاه رمـضان قرار داده اند و به ظن قوی و شهادت روایات باید  شب  بیست و سوم ماه رمـضان  را  شـب قـدر  دانست.(9)  در این مورد به روایات زیر  می توان  استناد نمود:
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود که : «رسول صـلی الله عـلیه و آله  در  دهة آخرین (ماه رمضان ) اهل خود  را بیدار کردی»(10)
چند  کس از اصـحاب نـزد رسـول  آمده  گفتند یا رسول الله در خواب چنان دیدم که لیلة القدر شب هفتم است از  آخر  ماه رمـضان حـضرت فـرمود: هر  که  از  شما می خواهد که  در  شبی از شبهای ماه  رمضان  به عبادت قـیام نـماید باید که در شب بیست و سیم باشد»(11) و حدیث  معتبری از امام محمد باقر علیه  السلام  می خوانیم که  آنـ  حـضرت  شب بیست و یکم  و شب بیست و سوم را احیا می داشتند و در نصف اول شب مشغول دعـا  مـی شدند  و در نصف آخر مشغول نماز.»(12)
از  احادیث  دیگر  نـیز مـستفاد مـی شود  که  شب قدر همین شب است «حـضرت رسـول(صلی الله علیه وآله وسلم) در دهة آخر ماه رمضان بستر خود را  جمع  می کردند،  در شب بیست و سوم اهـل خـود  را  بیدار  می کردند  و آنها  را که خـواب ربـوده بود، بـه صـورت آنـها آب می پاشیدند، حضرت فاطمه سلام الله علیها هـم نـمی گذاشت در این شب احدی از اهلش بخوابد و علاج می فرمود خواب  آنها را به کمی طـعام ... و مـی فرمود محروم کسی است که از خیر امـشب محروم بماند.(13) نقل شـده اسـت که حضرت صادق(علیه السلام) سـخت مـریض شده بودند چون شب  بیست  و سیم ماه رمضان شد موالی خود را امر فـرمودند کـه حرکتش دادند، به مسجد بـردند و آن شـب را در مـسجد بود تا بـه صـبح»(14) در این  باب  شیعه و اهـل سـنت نیز روایت کرده اند که : عبدالله انیس انصاری (جهنی) به رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) گفت : مـنزل مـن از مدینه دور است  شبی  را امر کنید کـه در  آن  داخل مـدینه شـوم؛ حـضرت شب بیست و سوم را امـر فرمودند، لذا آن شب را «شب جهنی » می خواندند»(15)
از امام جعفر صادق(علیه السلام)  هم  نقل شده است که :  «هـر  کـه او شب بیست و سوم (ماه رمضان ) سـورة الروم و العـنکبوت بـخواند غـفرالله له.»(16)
راجع به تـعیین شـب قدر علاوه بر آنچه گذشت اقوال دیگری نیز نوشته اند که بعضی  جنبة  اعمال ذوق و قریحه دارد که دو روایـت زیـر از آن شـمار است:
1ـ «از ابن عباس روایت شده است که جـمله لیـلة القدر سـه بـار در سـوره قـدر تکرار شده  و مجموع حروف  لیلة القدر نه حرف است و حاصل ضرب سه در نه بیست هفت است به همین مناسبت باید  شب قدر شب بیست و هفتم باشد»(17)
2ـ ابوبکر وراق را  پرسیدند:  گفت : عدد این سوره بر عدد شبهای ماهست سوره سی کلمه است و ماه سی شب آنگه   پرسنده  را گفت بشمر، او می شمرد چون به «هی » رسید گفت چندداری گفت بیست  و هـفت :  گـفت هی هی»(18)

چگونگی نزول قرآن در شب قدر

از شب قدر به نام  شب مبارک یاد شده است و اهل لغت قدر را به معنی تقدیر  گفته اند و این شب  تقدیر  و اندازه گیری کارها و حکمهاست و سـخن دیـگر این است که شب عظمت و شکوهمندی است.
انا انزلناه فی لیلة القدر: با این که قرآن را خدای تعالی بتدریج آیه به آیه  و سوره به سـوره فـرو فرستاده است چگونه است کـه در ایـن آیه انزال قرآن در شب قدر به صراحت ذکر شده ؟ به این پرسش چند پاسخ گفته اند:
1ـ طبرسی به  نقل  از ابن عباس می نویسد: «خداوند متعال قرآن را یـکباره در شـب قدر از لوح محفوظ به آسـمان دنـیا نازل کرد و سپس جبرئیل(علیه السلام) آن قسمت قسمت در بیست و سه  سال بر پیامبر نازل گردانید.»(19)
2ـ از بین اقوال مختلف مفسران در این زمینه فیض کاشانی این گونه نظر داده است : «نزل فی طول عشرین سـنه نـجوما من  باطن  قلبه الی ظاهر لسانه»(20)
3ـ استدلال استاد علامه طباطبایی دراین مورد چنین است : آیاتی که دلالت بر نازل شدن قرآن در ماه رمضان دارد تعبیر به انزال شده  است  نه  تنزیل مثل ایـن آیـات : شهر  رمـضان  الذی  انزل فیه القرآن (سوره بقره (2) آیه 185 و سوره دخان (44) آیه 3 و سوره قدر (97) آیه 3).
پس  معلوم  می شود  کـه نازل شدن در ماه رمضان دفعی بوده  نه  تدریجی و چون الفاظ قـرآن تـدریجاً مـوجود شده پس دفعی بودنش از این نظر است که روی هم رفته  آیات  آن  یک چیز فرض شده مثل ایـن    کـه در آیه : «کماء  انزلناه من السماء» (سوره یونس (10) آیه 24) با این که باران تـدریجا و دانـه دانـه می بارد مجموع  قطرات  آن  یک آب فرض شده».(21)
4ـ نویسنده کتاب فروغ ابدیت در  این  باب چنین نـظر داده است : «قرآن یک وجود جمعی علمی واقعی دارد که یک دفعه در  ماه  رمضان  نـازل گردیده و یک وجود تـدریجی دارد کـه آغاز نزول روز بعثت  بوده  و تا پایان عمر آن حضرت به طور تدریج نازل می گردید.»(22)
بنابراین می توان گفت  قرآن  دو  نزول داشته است : یکی نزول دفعی که روح و مقاصد قرآن به صورت جمعی  بر  قـلب نازنین پیامبر اکرم نازل شد، نزل به الروح الامین علی قلبک (شعرا(26)  آیه  194).  و دیگر نزول تدریجی که به صورت آیه آیه و با درنگ و تأنی  و بنا به مصلحت و احتیاج در مدت بیست و سه سـال بـه عالم  لفظ  و عبارت آمد و به مردم ابلاغ گردید. در حکمت نزول تدریجی ، نویسنده کتاب نامه هدایت  نوشته اند:  «نزول تدریجی قرآن کریم آشکارا به معاصران پیامبر اکرم و بعد هم  به  ما  مـی فهماند کـه آیات ساخته و پرداخته بشری نیست بلکه رسول خدا نیز باید در انتظار  وحی  بسر  برد تا هنگام لزوم و مصلحت آیات نازل شود.»(23)
در توضیح  زمان  و چگونگی نزول قرآن ، میبدی صاحب تفسیر کـشف الاسرار و عـدة الابرار نیز چنین نویسد: «قرآن یوم  الفرقان  فرو فرستادیم ، جایی دیگر گفت : «انا انزلناه فی لیلة القدر» شب قدر فرو  فرستادیم ،  جایی دیگر گفت : «علی مکث و نزلناه  تنزیلا»  به  روزگـار و درنـگ فـرو فرستادیم و این  آن  بود کـه قـرآن در شـبانروز بدر به آسمان دنیا فرو فرستادند و آن  در  بیعت العزه در خزانه قرآن  بنهادند،  یک جای  روز  گفت  و یک جای شب گفت بر  سـعت  عـادت عـرب که از شب خبری حکایت کنند و آن روز بود  و از روز حکایت کـنند و آنـ  به شب بود.»(24)

فضیلت  شب قدر

در فضیلت لیلة القدر  روایات  فراوانی رسیده است چون آن شب لیله مکاشفه رسول خداوند و ائمه هـدی  اسـت .  مـفسران قرآن و محققان علوم  اسلامی  در  تعظیم و تبجیل  این  لیله مبارکه در حـد  وسع  کوشیده اند و آن شب را «شب وصال نبی ختمی و لیله وصول عاشق حقیقی  به  محبوب خود»(25) نوشته اند. در این  جا  بـه چـند  روایـت  استناد  می شود: از پیامبر اکرم  - صلی الله علیه و آله - روایت شده است که : «مـن قـام لیلة القدر ایمانا  و احتسابا غفرله ما تقدم من ذنبه»(26)  هر  که  شب  قدر را بپا  دارد  و مومن بـاشد و مـعتقد روز جـزا حق سبحانه گناهان او را بیامرزد.

و در روایت  دیگری  می خوانیم :  «چون شب قدر باشد خدای تـعالی جـبرئیل  را  بـا  کوکبه  فرشتگان  به  زمین فرستد و او لواء سبز دارد، بر بام کعبه بزند، آن فرشته ها در هر جا مـی روند و سـلام مـی کنند بر هر جا قائمی و قاعدی و نمازکنی و ذاکری ] دیدند [ دست در دست ایشان می نهند و بر دعـاء ایـشان آمین می کنند.»(27)
میبدی در این باب این طور نوشته است : رب العالمین در دو وقت بندگان  را  بر فـرشتگان عـرضه کـند، یکی در موسم عرفات که حاجیان احرام گرفته ... ودیگر شب قدر بندگان را بر فرشتگان جـلوه کـند زیرا در این شب مطیعان در طاعت بیفزایند  و عاصیان از معصیت باز گردند.»(28)
صاحب تفسیر ارزشـمند گـازر ضـمن نقل روایتی شب زنده داری و عبادت آن شب را موجب عزت و منزلت  دانسته است و می نویسد، آن  شب  را بـرای آن قـدر خوانند که «هر بی قدری در این شب با قدر و منزلت شود چـون طـاعت کـند و شب را زنده  دارد.»  (29) و باز در  تفسیر  منهج الصادقین می خوانیم که «لیلة القدر به جهت آن است که دراین شب از نـزد مـلک ذیـ قدر کتاب ذی قدر نازل شده به رسول ذی قدر برای امت ذی قدر»(30) البته مـومنان بـه پیروی  از  آیات و عمل به روایات همه اوقات به نیایش می پردازند و همیشه به حضور در، درگاه مشتاقند و از طـرفی مـی دانند که حقتعالی در شب قدر خیر و برکت و مغفرت  بی پایان خود  را بر بندگان نـازل مـی کند و خود فرموده است : «لیلة القدر خیر مـن الف شـهر» و الفـ  عدد کامل است و در آن شب خداوند گناهکاران امـت مـحمد  را  به  شفاعت صالحان بیامرزد. مفسران قرآن کریم در فضیلت عبادت این شب که بـهتر از هـزار ماه عبادت   است  روایاتی نـقل کـرده اند که در ایـن جـا بـه ذکر چند مورد اکتفا می شود:
1ـ  رسول  صـلی الله عـلیه و آله «چهار عابد را نام برد که ایشان خدای را پرستیدند هشتاد  سال و یک طـرفة العین در وی عـاصی نگشتند: ایوب و زکریا و حزقیل  و یوشع صـحابه را  از  این عجب آمد؛ جـبرئیل آمـد و این سوره آورد و باز نمود کـه : یـک شب عبادت تو بهترست از عبادت هزار ماه ایشان.»(31)
2ـ تفسیر آیه لیلة القدر خیر مـن الفـ  شهر می خوانیم : در میان بنی اسرائیل مـردی قـوی و شـجاع بود به نـام شـمشون مدت هزار ماه بـا کـفار کارزار کرد «حق سبحانه به حبیب خود خطاب کرد که من ترا شبی  دادهـ ام  کـه تو و امت تو اگر در آن شب بـه عـبادت بروز رسـانید ثـواب آن بـهتر باشد از این هزار مـاه که شمشون با کفار جهاد کرد.»(32)
3ـ صاحب  تفسیر  گازر می نویسد: رسول خدای گفت : «در خواب دیـدم کـه بوزینگان بر منبر من می روند و فـرود مـی آیند. چـون جـبرئیل آمـد از وی پرسیدم : گفت بـنی امیه بـاشند که از پس  تو  بنا حق بر منبر تو روند. من گفتم یا جبرئیل مدت ملک ایـشان چـند بـاشد. گفت هزار ماه . من دلتنگ شدم . جـبرئیل آمـد و مـرا تـسلی داد و سـورة  الکـوثر  و «انا انزلناه » آورد و باز  نمود  که  شب قدر بهتر است از هزارماه که مدت ملک بنی امیه باشد.»(33)
باز در تعظیم لیلة القدر و قیام به طاعت  در  آن  شب می خوانیم «تمام دایـرة وجود یک شب قدر  محمدی  است اگر قدر بدانی و یک قیام یوم القیمه احمدی است اگر قیام به خدمت کنی.»(34)

لیلة القدر و عترت

احادیثی  که پیوند همیشگی عترت را با شب قدر نـشان مـی دهد  فراوان است از آن جمله است فرمایش رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) به اصحاب : «آمنوا بلیلة القدر انها تکون لعلی بن  ابی طالب  و لولد الاحد عشر من بعدی.»(35)
و روایت دیگری از امام  جواد  علیه السلام نقل شـده : کـه امیرالمومنین(علیه السلام) به ابن عباس فرمود: «شب قدر در هر سالی  هست  و درآن شب امر آن سال فرود می آید و برای آن امر سرپرستانی  است  بعد  از رسول خـدا(صلی الله علیه وآله و سلم). ابن عباس گفت آنها کـیانند فـرمود: من هستم و یازده  تن  از  فرزندان صلبی من که امامان محدث باشند.»(36)
و حدیث دیگری از امام محمدتقی  علیه السلام  نقل شده که در آن چنین آمده است :ای گروه شـیعه بـا سوره انا  انزلناه  مـخاصمه  و مـباحثه کنید تا پیروز شوید به خدا که آن سوره پس از پیغمبر  حجت  خدای است بر مردم و آن سوره سرور دین شماست و نهایت دانش  ماست.»(37)
از امیرالمومنین علی(علیه السلام) نقل شده است که فرمود: «مـرا در شـبی ضربت زدند که  در  آن شب یوشع بن نون را وفات رسید و قبض روح من در  شبی  کردند  که در مثل آن شب عیسی بن مریم را به آسمان بردند.»(38)
عالم بزرگوار مرحوم  محمدباقر  مجلسی  نیز در کتاب بحارالانوار بابی را بـه فـضایل سورة القدر اخـتصاص داده است  که  از آن میان دو حدیث نقل می شود:
1ـ «عن الصادق ـ علیه السلام ـ النور الذی یسعی  بین  یدی المومنین یوم القیامه نور انـا انزلنا»(39)
2ـ «عن ابی عبدالله  قال :  من قرا انا انزلناه فی لیـلة القدر فـی  فـریضة  من  فرائض الله نادی مناد: یا عبدالله غفرالله  لک  مامضی ، فاستانف العمل».(40)

حق شب قدر است در شبها نهان

شـب    و آنـ  از اول غروب آفتاب تا  طلوع  فجر است ،  قرآن  کریم  به فضیلت قیام در لیل و نـیایش  شـبانه تـاکید کرده است و مستغفران در اسحار را در ردیف صابران  و صادقان ستوده است «الصابرین و الصادقین  و القانتین و المنفقین  و المستغفرین بـالاسحار» آل عمران (3)  آیه  17. روایت رسیده از معصومین - علیهم السلام - نیز حاکی از عمل  و همت آن ذوات پاک تابناک  بـه  تهجد  می باشد، از میان  لیـالی  شـب قدر فضیلت ویژه ای  یافته  است . و آن به عنوان یکی از مقدسترین شبهای سال مورد توجه همه مسلمانان  قرار  گرفته است . عارفان از نورانیت لیلة  مبارکه  تعبیراتی دارند  که  به  گلچینی از سخنان دلپذیر  و دریافتهای لطـیف آنان و سپس ، نقل پاره ای از اشعار شاعران نامور در شرف و منزلت  شب قدر بسنده می کنیم .

در فرهنگ  اصطلاحات  عرفانی  لیلة القدر  این  گونه تعریف شده  است :  «شبی است که سالک را به تجلی خاص مشرف می کنند تـا بـه آن تجلی قدر و مرتبه  خود  را نسبت به محبوب بشناسد.»(41) میبدی  در  بزرگداشت  شب  قدر  از  جوانمردان شب زنده دار که در راه عشق و پرستش حق شربت بلا نوشیده اند یاد می کند و می نویسد: «ما در تعظیم شب قدر از آسـمان قـرآن فرستادیم و به وحی پاک و پیغام راست عالمیان را از خیرات این شب خبر دادیم ، این المستغفرون ؟ کجایند جوانمردان شب خیزان که در آرزوی مواصلت ما بی خواب و بی آرام بوده اند  و در راه عشق ما شربت بلا نوشیده اند؟ تـا خـستگی ایشان مرهم نهیم و اندرین شب قدر، ایشان را با قدر و منزلت گردانیم.»(42)

عزیزالدین نسفی در کتاب انسان  کامل  در بیان لیلة القدر چنین می نویسد: «بدان که ملک و ملکوت مظهر صفات جبروت اند. هرچیز کـه در جـبروت پوشـیده و مجمل بودند، اکنون در  ملک  ظـاهر شـدند و مـفصل گشتند.  و ازین جهت جبروت را لیلة القدر و لیلة الجمعه می گویند و ملک را یوم القیمه و یوم الجمعه و یوم الفصل و یوم البعث می خوانند.» (43) و نیز عقیده دارد  که  عقل هم مبداء است  و هـم مـعاد «نـسبت به آمدن لیلة القدر است و نسبت به بازگشتن یـوم القـیامه » (44) توضیح و شرحی در معنی عرفانی لیلة القدر در کتاب مفتاح نور آمده است که گزیدة آن  چنین  است : «لیلة القدر لیله ای است کـه حـق تـعالی به جمیع شوون و احدیت جمع اسماء و صفات که حقیقت اسـم اعظم است در آن محتجب باشد و آن تعیین بنیه ولی  کامل  است که  در زمان رسول خدا - صلی الله علیه و آله و سلم - آن سرور پس از آنـ  ائمـه هـدی - علیهم السلام - واحداً بعد واحد می باشند.»(45)  اهل  معرفت  توجه تام ولی کـامل و ظـهور سلطنت ملکوتیه او را لیلة القدر دانسته اند و دراین باب گفته اند: «مراتب   نزول  حقیقت وجود به اعتبار احتجاب شمس حـقیقت در افـق تـعینات لیالی است و مراتب  صعود  به اعتبار خروج شمس حقیقت از آفات تعینات ایـام اسـت . بـه اعتبار قوس نزول لیلة القدر  محمدی است وبه قوس صعود یوم القیامه احمدی است .»(46) بـعضی از اهـل  مـعرفت نیز لیلة القدر  را  کنیه محمدی و الف شهر را کنایه از جمیع موجودات نوشته اند: «لیلة القدر اشاره به اسـم اعـظم یعنی مرآت تام محمدی - صلی الله علیه و آله - و هزار شهر عبارت است  از مظهر سماء دیـگر و چـون از بـرای حق تعالی هزار و یک اسم است و یک اسم مستأثر در علم غیب است از این جـهت لیـلة القدر نیز مستأثر است و لیلة  قدر بنیه محمدی نیز اسم مستأثراست از این جهت بـر اسـم مـستأثر کسی جز ذات مقدس رسول ختمی صلی الله علیه و اله اطلاع پیدا نمی کند.»(47)

زبان فارسی یکی از  مهمترین  ابـزار نـشر و بسط معارف دینی و قرآنی است که شاعران و سخنوران ما توانسته اند با بـهره گیری از مـفاهیم مـتعالی آن به آثار خود کمال بخشند و هر یک  به  فراخور اخلاص به تماشای شوق آمیز تـجلیات درونـی نـشسته و آثار فکری خود را به ارمغان گذاشته اند. این مقاله را با اشاره چند شـاعر نـامور به مفهوم عمیق شب  قدر  به  پایان می بریم :

روز، در معرفت  سخن  میران
چون تو بیرون کنی رخ از جلبیب
در شب قدر، قـدر خـود را دان
شب عاشقت لیلة القدر است(رودکی )

با نور  و ضیاء  لیلة القدر
با رنگ و نگار جنت العدنی(منوچهری )

هر  روزش عـید و هـر شبش قدر
چون دایره هر کجا رود صدر(خاقانی )

قدر شـب قـدر خـویش دریاب
امشب  شب  قدر  توست بشتاب(نظامی )

زآن شب قدرست کـاختروار تافت
قـدر جان  از پرتو جانان بود
این سایه و این سپید از قدر یافت
همچنانک قدر تن از جان بود(مولوی )

تـاکند  جـان هر شبی را امتحان
نه همه شـبها بـود خالی از  آن
آنـک بـود انـدر شب قدر آن بدر
حق شب قدر اسـت در شـبها نهان
نه همه  شبها  بود  قدر ای جوان
رو به شه آورد چون تشنه به ابر(مولوی )

که  هـر  روزش از وی شـب قدر بود
عارفان را سماع روحانی
قضا روزگاری زمـن در  ربود
شب  قدری بود کـه دسـت دهد(سعدی )

یارب این تأثیر دولت از کدامین کوکبست
آن شـب  قدری که گویند اهل خلوت امشبست(حافظ )

آن شب قدر که این تازه  براتم  دادند
سرخوش آمـد یـار و جامی بر کنار طاق بود
سـلام فـیه حـتی مطلع الفجر
چه  مـبارک سـحری بود و چه فرخنده شبی
در شـب قـدر ار صبوحی کرده ام  عیبم  مکن
شب قدرست و طی شد نامه هجر(حافظ )

 

منبع: مجله گلستان قرآن، آذر 1380 - شماره 91.
----------------------------------------------------
پی نوشت ها :
1ـ محمود رامیار. تاریخ قرآن ،  چـاپ  دومـ ، ناشر امیرکبیر، تهران ، 1362، ص 55.
2ـ محمد جریر طـبری . تـرجمه  تفسیر  طـبری ،  بـه تـصحیح حبیب یغمایی ، چاپ دومـ ، انتشارات توس ، تهران 1356، ج 7، ص 2038.
3ـ  ابوعلی  الفضل بن  الحسن الطبرسی . مجمع البیان ، به تصحیح ابوالحسن شعرانی ، انتشارات اسلامیه ، تـهران ، 1390 هــ  ، ج 9، ص 61.
4ـ محمد ابراهیم آیتی . تاریخ پیامبر اکـرم (صلی الله علیه وآله و سلم)، بـه کـوشش ابـوالقاسم گرجی ،  چاپ  سـوم ، انـتشارات دانشگاه تهران ، 1362، ص 85. ولی نزد شیعه شب مبعث  شب  27 رجب است .
5ـ ابوالفتوح رازی . روض الجنان  و روح الجنان  فی تفسیر القرآن . مـشهور بـه تـفسیر شیخ  ابوالفتوح  رازی ، به کوشش و تصحیح مـحمدجعفر یـاحقی ، مـحمدمهدی نـاصح ، بـیست جـلد، بنیاد پژوهشهای  اسلامی ،  مشهد 1366، ج 9، ص 121.
6ـ محمود  رامیار،  همان  کتاب ، ص 54.
7ـ همان کتاب ،  ص 194.
8ـ ابوالفتوح رازی ، همان کتاب ، ج 20، ص 902.
9ـ محمدباقر  حجتی ،  پژوهشی در تاریخ قرآن ، ناشر، دفتر  نشر فرهنگ اسلامی تهران ،  1360،  ص 40.
10ـ ابوالمحاسن الحـسین بن  الحسن  الجرجانی ، تفسیر گازر، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان ، به تصحیح میرجلال الدین حسینی ارموی ،  ده  جلد، ناشر مهرآیین ، ج 10،  ص 410.
11ـ فتح الله کاشانی ،  منهج الصادقین ،  به تصحیح ابوالحسن شعرانی ،  ده  جلد، چاپ دوم ، انتشارات کـتاب فروشی اسـلامیه ، تهران ، 1344، ج 10، ص 306.
12ـ محمدباقر  مجلسی ،  زادالمعاد، انتشارات کتاب فروشی اسلامیه ، تهران ، محرم  1378،  ص 187.
13ـ  محمدباقر  مجلسی ، بحارالانوار، یکصدوده جلد،  چاپ دوم ، ناشر المکتبة الاسلامیه ، تهران ، شعبان 1368، ج 97، ص 10.
14ـ عباس قمی ،  مفاتیح الجنان ،  ناشر انتشارات جاویدان ، تهران 1345، ص 483.
15ـ  سـیدعلی اکبر  قـرشی ،  قاموس قرآن ، ناشر  دارالکتب  الاسلامیه ، تهران ، ج 5، ص 255.
16ـ ابوالفتوح رازی ، نسخه آستان قدس رضوی ، شماره عمومی 130،  ج 20،  ص 903.
17ـ سیدمحمدباقر حجتی ، همان کتاب ،  ص 39.
18ـ  ابوالفتوح  رازی ،  نسخه کتابخانه مـسجد گـوهرشاد، شماره عمومی 166،ج 20، ص 456.
19ـ ابوعلی الفضل بن الحـسن الطـبرسی ، همان کتاب ، ج 10، ص 518.
20ـ محسن کاشانی ، تفسیر صافی ، پنج  جلد، ناشر موسسه الاعملی ، بیروت ، ج 1، ص 65.
21ـ سیدمحمد حسین طباطبایی ، المیزان فی تفسیر القرآن ، ترجمه محمدتقی مصباح زاده یزدی ، نـاشر بـنیاد علمی و فکری علامه طـباطبایی ، ج 2،  ص 19.
22ـ جـعفر سبحانی ، فروغ ابدیت ، ناشر، نشر دانش اسلامی ، تهران 1363 ص 236.
23ـ محمدمهدی رکنی یزدی ، نامه هدایت ، ناشر آستان قدس رضوی ، مشهد 1363، ص 28.
24ـ  ابوالفضل  رشیدالدین میبدی ، کشف الاسرار و عدة الابرار، به اهتمام علی اصغر حکمت ، ده جلد، انتشارات دانـشگاه تـهران ، 1339، ج 4، ص 53.
25ـ امام خمینی (ره )،  پرواز  در ملکوت ، ناشر نهضت زنان  مسلمان ،  تهران ، ص 226.
26ـ فتح الله کاشانی ، همان کتاب ، ج 10، ص 308.
27ـ ابوالفتوح رازی ، چاپ بنیاد پژوهشهای اسلامی ، نسخه کتابخانه مسجد گوهرشاد، شماره  عمومی  166، ج 2، ص 466.
28ـ ابوالفضل رشیدالدین میبدی ، همان کـتاب ، ج 10، ص 567.
29ـ ابـوالمحاسن الحسین بن الحـسن الجرجانی ، همان کتاب ، ج 10، ص 409.
30ـ فتح الله کاشانی ، همان کتاب ، ج 10، ص 303.
31ـ  ابوالمحاسن الحسین بن الحسن الجرجانی ، همان کتاب ، ج 10، ص 413.
32ـ فتح الله کاشانی ، همان کـتاب ، ج 10، ص 304.
33ـ ابوالمحاسن الحسین بن الحسن الجرجانی ، همان کتاب ، ج 10، ص 414.
34ـ  امام خمینی ،  سرالصلوة ، ناشر مـوسسه تـنظیم و نـشر آثار امام خمینی (ره )، تهران ، 1369، ص 62.
35ـ محمدبن یعقوب بن  اسحاق کلینی ، اصول کافی ، ترجمه سیدجواد مصطفوی ، چهار جلد نـاشر    دفـتر  نشر  اهل  بیت ، بی تا، بی جا، ج 2، ص 481.
36ـ همان کتاب ، ج 2، ص 481.
37ـ همان کتاب ،  ج   1،  ص 364.
38ـ ابوالمحاسن الحسین بن الحسن الجـرجانی ، هـمان کـتاب ، ج 2، ص 57.
39ـ  محمدباقر  مجلسی ، همان کتاب ، ج 92، ص 330.
40ـ همان ، ج 92، ص 327.
41ـ سیدجعفر  سجادی ، فرهنگ و اصطلاحات و تعبیرات عرفانی ، ناشر کتابخانه طهوری ، تـهران ، ص 690.
42ـ ابوالفضل رشیدالدین میبدی ،  همان  کتاب ، ج 10، ص 564.
43ـ عزیزالدین نسفی ، انسان کامل ، به تصحیح ماریژن مـوله ، ناشر انستیتو ایران و فـرانسه ، تـهران 1341، ص 180.
44ـ همان کتاب ، ص 72.
45ـ علی تاجدینی ،  مفتاح نور، (شرح اصطلاحات عرفانی امام خمینی ره ) ناشر سازمان تبلیغات اسلامی ، تهران ، 1370، ص 209.
46ـ امام خمینی (ره )، آداب الصلوة ، ناشر موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، تهران ،  1370،  ص 338.
47ـ امام خـمینی (ره )، پرواز در ملکوت ، همان کتاب ، ص 236.
پایان مقاله 


=========================
برای مشاهده ی مطلب مرتبط
نگاهی به فضیلت شب قدر در سایه توجه به حجت


تولیدگر محتوا : حیدری

بارگذاری شده در : 1402/08/08

هدایت تشریعی


منظور از این هدایت، راهنمایی افراد از طریق تعلیم و تربیت، قوانین مفید، حکومت عادلانه و پند و اندرز و موعظه است. این نوع هدایت به وسیلهی پیامبران و امامان و افراد صالح و مربیان دلسوز انجام میشود و در قرآن کریم کراراً به آن اشاره شده است که به عنوان نمونه به این آیه شریفه اشاره میشود:

«ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ»[1]؛ آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است.

هدایت به معنی فراهم ساختن وسیله

این نوع هدایت که گاهی از آن به عنوان «توفیق» یاد میشود، عبارت از این است که وسایل لازم را در اختیار افراد بگذارند تا با میل و ارادهی خود از آن برای پیشرفت استفاده کنند؛ مثلاً ساختن مدرسه، مسجد، کانون های تربیتی، تهیه ی برنامه ها و کتابهای لازم و تربیت مبلغان و معلمان شایسته، همه داخل در این قسم از هدایت هستند و در حقیقت این قسمت از هدایت، برزخی است بین هدایت تکوینی و تشریعی.

قرآن کریم میفرماید: «الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»؛[2] و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راه‏هاى خود، هدايتشان خواهيم كرد و خداوند با نيكوكاران است.

هدایت به سوی نعمتها و پاداشها

منظور از این هدایت، بهره مند ساختن افراد شایسته از نتیجه ی اعمال نیک آنها در سرای دیگران است. این نوع هدایت مخصوص افراد با ایمان و درستکار است. قرآن کریم میفرماید: «سَيَهْديهِمْ وَ يُصْلِحُ بالَهُم».[3] این جمله که بعد از ذکر فداکاری شهیدان راه خدا آمده است، میگوید که «بزودى آنان را هدايت نموده و كارشان را اصلاح مى‏كند». بدیهی است این نوع هدایت، تنها مربوط به برخورداری آنان از نتایج سودمند عملشان در جهان دیگر است.

اما در واقع این چهار نوع هدایت، مراحل مختلفی از یک حقیقت هستند و هر کدام بعد از دیگری قرار گرفتهاند؛ زیرا نخست هدایت تکوینی خداوند به سراغ انسان میآید و عقل، فکر و قوای دیگر را در اختیار او میگذارد (هدایت تکوینی) و سپس هدایت و راهنمایی انبیا شروع میشود و آنها مردم را به راههای حق دعوت میکنند (هدایت به معنی ارشاد و تبلیغ) و بعد از آن با ورود در مرحلهی عمل، توفیق پروردگار شامل حال آنها میشود و راهها برای آنها هموار میگردد و در مرحلهی سوم، هدایت را به این طریق میپیمایند (هدایت به معنی توفیق) و در پایان در جهان دیگر، از نتایج اعمال خود بهرهمند میگردند (هدایت به سوی پاداشها).

از این چهار نوع هدایت، یک قسم از آن که ارشاد و تبلیغ باشد، از وظایف حتمی پیامبران و امامان است و قسم دیگری از آن که هموار ساختن راه باشد، به مقدار وسیعی جزء برنامههای حکومت الهی پیامبران و امامان است، ولی بقیه مخصوص ذات خدا است.

بنابراین هر کجا در قرآن نفی هدایت از پیامبر شده، منظور دو قسمت اول نیست؛ مثل آیهی «وَ لكِنَّ اللَّهَ يَهْدي مَنْ يَشاء»[4]؛ ولى خداوند، هر كه را بخواهد (و شايسته بداند)، هدايت مى‏كند.

اما این هدایتهای پروردگار مسلماً بدون حساب و حکمت نمیباشد؛ یعنی بیجهت یکی را هدایت و دیگری را محروم نمیکند، بلکه افراد باید قبلاً شایستگی خود را برای هدایت احراز کنند تا از آن بهرهمند گردند.

 


[1] . سوره بقره، آیه2.

[2] . سوره عنکبوت، آیه69.

[3] . سوره محمد، آیه5.

[4] . سوره بقره، آیه272.


تولیدگر محتوا : علی اصغر

بارگذاری شده در : 1402/08/08

معنای ترتیل در آیه ((و رتل القران ترتیلا ))

 

معنى ترتيل: آنـچـه در آيـات فـوق روى آن تـكـيـه شـده مـسـاءله قـرائت قـرآن نـيـسـت ، بـلكـه مـسـاءله (ترتيل ) است .

در تـفـسـيـر (تـرتـيـل ) روايـاتـى از مـعـصـومـيـن (عـليـهـم السـلام ) نقل شده كه هر كدام به يكى از ابعاد وسيع آن اشاره مى كند.
در حـديـثـى از امـيـر مـؤ منان على (عليه السلام ) مى خوانيم كه : بينه بيانا و لا تهذه هذا الشعر، و لا تنثره نثر الرمل ، و لكن اقرع به القلوب القاسية ، و لا يكونن هم احدكم آخر السـورة : (تـرتـيـل ) يـعنى آن را به طور روشن بيان كن ، نه مانند اشعار، سريع و پـشـت سـر هـم بـخوان ، و نه مانند دانه هاى شن آن را پراكنده ساز، لكن چنان بخوان كه دلهاى سنگين را با آن بكوبى و بيدار كنى ، هرگز هدف شما اين نباشد كه حتما به آخر سوره برسيد (مهم آن است كه محتواى آيات را درك كنيد).
در حـديـث ديـگـرى از امـام صـادق (عـليـه السـلام ) در تـفـسـيـر (تـرتـيـل ) مـى خـوانـيـم اذا مـررت بـايـة فـيـهـا ذكـر الجـنـة فـاسـال الله الجنة ، و اذا مررت باية فيها ذكر النار فتعوذ بالله من النار: (وقتى از كـنـار آيـه اى مى گذرى كه در آن نامى از بهشت است توقف كن و از خدا بهشت را بطلب (و خود را براى آن بساز) و هنگامى كه از آيه اى مى گذرى كه در آن نام دوزخ است از آن به خدا پناه بر (و خويشتن را از آن دور دار).
و در روايـت ديـگـرى از هـمـان امـام (عـليـه السـلام ) آمـده كـه در تـفـسـيـر (تـرتـيـل ) فـرمـود: هـو ان تـتـمـكـث فـيـه و تـحـسـن بـه صـوتـك : (ترتيل آن است كه در آيات مكث كنى ، و با صداى خوب آن را بخوانى )،
و نـيـز در حـديـث ديـگـرى از هـمـان حـضرت چنين نقل شده : ان القرآن لا يقرأ هذرمة ، و لكن يـرتـل تـرتـيـلا، اذا مـررت بـايـة فـيـها ذكر النار وقفت عندها و تعوذت بالله من النار: (قرآن را سريع و تند نبايد خواند، بلكه
بـايـد با ترتيل خوانده شود، هر گاه از آيه اى مى گذرى كه در آن سخنى از دوزخ است مى ايستى ، و از آتش دوزخ به خدا پناه مى برى ).
و بـالاخـره در حـالات پـيـامـبـر (صـلى الله عـليـه و آله و سـلم ) نقل شده است كه آن حضرت آيات را از يكديگر جدا مى كرد، و صداى خود را مى كشيد.
ايـن روايـات و روايـات ديـگـرى كـه بـه هـمـيـن مـعـنـى در (اصـول كـافـى ) و (نـور الثـقـليـن ) و (در المنثور) و ساير كتب (حديث ) و (تـفـسـيـر) نـقـل شـده هـمـگى گواه بر اين حقيقت است كه نبايد آيات قرآن را به عنوان الفـاظى خالى از محتوا و پيام ، تلاوت كرد، بلكه بايد به تمام امورى كه تاءثير آن را در خـوانـنـده و شـنـونـده عميق مى سازد توجه داشت ،


تولیدگر محتوا : رکابی

بارگذاری شده در : 1402/08/09

ذکر یونسیه



وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ
عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ
سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ
﴿۸۷﴾

و (یاد آر حال) ذو النون (یعنی یونس) را هنگامی که (از میان قوم خود)
غضبناک بیرون رفت و چنین پنداشت که ما هرگز او را در مضیقه و سختی
نمی‌افکنیم (تا آنکه به ظلمات دریا و شکم ماهی در شب تار گرفتار شد) آن گاه
در آن ظلمتها فریاد کرد که خدایی به جز ذات یکتای تو نیست، تو (از شریک و
هر عیب و آلایش) پاک و منزهی و من از ستمکاران بودم (که بر نفس خود ستم
کردم). (۸۷)


سوره الأنبياء / آیه ۸۷


تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

هر چه بر زمین است فانی شونده است


كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ

هر چه بر زمین است فانی شونده است

سوره الرحمن / آیه ۲۶


تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

ای انسان چه چیز تو را مغرور ساخته؟


يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَريمِ [6]

اي انسان! چه چيز تو را در برابر پروردگار كريمت مغرور ساخته است؟!

سوره انفطار / آیه ۶


تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

هر وقت دلتنگ امام زمان (عج) شدی قرآن بخوان


هر وقت دلتنگ امام زمان (عج) شدی قرآن بخوان


تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

كودك از زير او ندا داد: محزون مباش



فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا
﴿۲۴﴾

ناگهان از طرف پائين پايش او را صدا زد كه غمگين مباش ‍ پروردگارت زير پاي تو چشمه آب (گوارائي) قرار داده است. (۲۴)

سوره مریم / آیه ۲۴۱


تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

ای رسول، هرگز به فرمان کافران و منافقان مباش


وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا

ای رسول، هرگز به فرمان کافران و منافقان مباش و از جور و آزارشان درگذر و
کار خود به خدا واگذار، که خدا بر کفالت و کارسازی (امور خلق) کفایت است.


سوره احزاب / ۴۸


تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

خداوند ناجی اهل ایمان



وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ
﴿۱۱۵﴾

و شكيبا باش كه خدا پاداش نيكوكاران را ضايع نمى‏ گرداند (۱۱۵)


سوره هود / آیه ۱۱۵


تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

آیه مودت



قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا
الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ...

بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید...


سوره شوری / آیه ۲۳




تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

تقوای الهی


يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا
﴿۷۰﴾

اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از خدا پروا داريد و سخنى استوار گوييد (۷۰)

سوره احزاب / آیه ۷۰


تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

تلاوت سوره فتح


تلاوت سوره فتح


تولیدگر محتوا : محمد قاسم

بارگذاری شده در : 1402/11/29

دوازدهمین دوره مسابقات قرآن و حدیث حوزه های علمیه


کلیپ مسابقات قرآن و حدیث حوزه های علمیه

فیلمبرداری و تدوین این کلیپ با خودم بوده است


تولیدگر محتوا : احمد رجبی نژاد

بارگذاری شده در : 1402/12/19

خودتان را به هلاکت نیندازید

وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ

با دست خویش خود را به هلاکت ندهید

سوره بقره / آیه ۱۹۵


تولیدگر محتوا : تسنیم

بارگذاری شده در : 1403/02/24

واکنش قرآنی به دعوای خیابانی و خداداد عزیزی در برنامه زنده ورزشی


واکنش قرآنی به دعوای خیابانی و خداداد عزیزی در برنامه زنده ورزشی


تولیدگر محتوا : مرتضی محمدی شاکر

بارگذاری شده در : 1403/02/30

واکنش قرآنی به ترس از پاسخ انتقام اسرائیل به خاطر حمله موشکی ایران


واکنش قرآنی به ترس از پاسخ انتقام اسرائیل به خاطر حمله موشکی ایران


تولیدگر محتوا : مرتضی محمدی شاکر

بارگذاری شده در : 1403/02/30

واکنش قرآنی به خداحافظی شبکه ماهواره ای منوتو


واکنش قرآنی به خداحافظی شبکه ماهواره ای منوتو


تولیدگر محتوا : مرتضی محمدی شاکر

بارگذاری شده در : 1403/02/30

واکنش قرآنی به پزشک با انصاف


واکنش قرآنی به پزشک با انصاف که در برنامه بدون تعارف گزارش ایشان در فضای مجازی وایرال شده بود


تولیدگر محتوا : مرتضی محمدی شاکر

بارگذاری شده در : 1403/02/30