خدا ؛ منشاء خوشی ها:
اگر چه نقش اختیار در سرنوشت انسان، قابل ملاحظه است؛ اما شکی نیست که منشا پیروزی ها و شکست های انسان، ذات پروردگار است. با این وجود، برخی از ما در وقت خوشی ها و پیروزی ها، از خدا غفلت کرده ونقش خود را برجسته می کنیم، اما در مواقع شکست ها، آن را نعوذبالله به خدا نسبت می دهیم. در حالی که این رویه با آیات قرآن نمی سازد.
قرآن بیان می کند که فرعون و فرعونیان، پیروزی های خود را به خود نسبت می دادند؛ اما مشکلات را به حضرت موسی(علیه السلام) ویارانش: «فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الحْسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَاذِهِ وَ إِن تُصِبهْمْ سَيِّئَةٌ يَطَّيرَّواْ بِمُوسىَ وَ مَن مَّعَهُ أَلَا إِنَّمَا طَئرِهُمْ عِندَ اللَّهِ وَ لَاكِنَّ أَكْثرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ؛ چون نيكويى و نعمت به آنها مى رسيد، مى گفتند: اين از [شايستگى] ماست، و چون بدى و بلا به آنان روى مى آورد، [شومى] آن را به موسى و همراهانش نسبت مى دادند، آگاه باشيد كه سرنوشتشان در اختيار خداست، ولى بيشترشان نمى دانند.»[1] این آیه گر چه در باره فرعونیان لجوج است؛ اما بیدار باشی است برای ما که؛ نقش خدا را در خوشی های زندگی از یاد نبریم، و این گونه نباشد که موقع تلخی ها و شکست ها، تازه به یاد خدا افتاده و خداناکرده همه چیز را به ناحق او نسبت دهیم. به عبارت دیگر؛ ما نباید در خوشی ها و کامیابی های زندگی، نقش خدا را کمرنگ ببینیم؛ اما در گرفتاری ها پررنگ.
نکته قابل تامل: هر چه انسان، نعمت ها و فرصت هایی که خدا به او داده است، نبیند و شکرگزاری نکند، در مواقع سختی ها و کمبود نعمتها، به نبود آنها حسرت می خورد و از مسیر اعتدال خارج می شود و همه چیز را به زمین و زمان و مقدسات ربط می دهد و کاری نیز به کم کاری خود در حوادث ندارد. متاسفاته این گونه افراد کم نیستند.
حاصل سخن این که؛ نباید ما از آن جمله انسانها باشیم که خوشی ها و نعمت های زندگی را حاصل کار و فعالیت خود می دانند؛ ولی سختی های زندگی را ــ فارغ از کم کاری خود و عوامل دیگر ــ به مقدسات ربط می دهند.
پی نوشت
1ــ اعراف/131