یکی از پررنگترین راهکارها در ماجرای عاشورا، «عوام فریبی» است.
در اینجا از قرآن مدد میگیریم.
برخی از شگردهای عوامفریبی از منظر قرآن عبارتند از: امکانات خود را به رخ کشیدن؛ با جلوهگری و زینت، با سخنرانیهای جذاب، با وعده دادن، با ترساندن و زهرچشم گرفتن، با پول خرج کردن، دادن القاب و عناوین به خود، ... .
ما سران و اشرافی را داریم که یزید را امیرالمومنین میخوانند. این کار عوام را کمکم به این باور میرساند که امیر حقیقی آنها یزید است.
از طرف دیگر هرکدام از سران با وعدهای از سوی ابن زیاد مجاب به جنگیدن با امام میشوند. که روسیاهترین شخصیت این قصه، عمرسعد با وعده ملک عراق است.
همچنین در روزهایی که مردم دور مسلم جمع شده و تصمیم به حمایت از او دارند، با دادن وعده زر و زیور، آنها را پراکنده کردند.
همچنین گروهی را با ارعاب از قدرت بنی امیه از همکاری با مسلم منصرف کردند.
و با این دروغ و عوام فریبی بزرگ، فاجعهای چون عاشورا رقم میخورد.