ملاک معرفت دینی؛تأملی بر تمسک به متشابهات(خواب،مکاشفه،کرامات و...)درمنظومه دین
یکى از راههاى شیطان براى فریب انسان استفاده از همین امور است، ابتدا امور صحیحى را براى او پیش می آورد تا او را به سوى خود جذب نماید و سپس به تدریج به گمراهى و انحرافش میکشاند. براى مثال، در یک شبى میشنود که هاتفى از غیب او را مخاطب ساخته و به وى فرمان مىدهد که از بستر برخیزد و نماز شب بگزارد. از این رو انسان تردید نمىکند که این هاتف غیبى که او را به نماز شب فرا مىخواند، مَلکى است که از جانب خداوند مأمور به این کار شده است.چند شب بدین ترتیب مىگذرد تا اینکه شبى آن هاتف غیبى، مىگوید: این درسى را که در حوزه یا دانشگاه مىگویى تعطیل کن و به جاى آن در خانه بنشین و قرآن بخوان! غافل از اینکه آن دستور و امر به کارهاى مستحبى و نداهاى غیبى در واقع دانههایى بود که شیطان بر سر راه او مىریخت تا عاقبت او را در دام «ترک واجب» گرفتار کند. شیطان در کار خود بسیار استاد و ماهر است.[1]
با بررسی آثار و سیره مدعیان مکاشفه این نیز بر ما ثابت می شود که برخی از این مکاشفات شیطانی است یا با حکم عقل و آیات و روایات مخالف است، برخی بر اثر قوه خیال و تصرف نفس است و حتی امکان برداشت نادرست از مکاشفه نیز دیده می شود، چیزی شبیه به تعبیر رؤيا که تأويل نهايى آنچه انسان می بیند، دشوار است. گاه تعبير آنچه دیده معكوس است مثل اينكه مشاهده مرگ شخصى، به معناى طول عمر او است و گاه واضح نيست و... در مواردی نیز شاهدیم که مکاشفات صورت گرفته با یک دیگر در تعارض هستند که قطعا یکی از آن ها صحیح و دیگری مخالف واقع است. برای روشن تر شدن موضوع به چند نمونه زیر دقت کنید:
- در آیات و روایات آمده است که همانطور که اهل بهشت، در بهشت و نعمت، مخلّد می باشند، کفار و مشرکین نیز تا ابد در جهنم خواهند بود و طعم تلخ عذاب الهی را خواهند چشید.
با این وجود ابن عربی در فصوص الحکم که مدعی است آن را از طریق مکاشفه دریافت نموده، آورده است که پس از مدتی، عذاب به معنی درد و رنج برای همه مجرمین، ملحدین و کفّار منقطع شده و آنان در همان آتش جهنم در نعمت و خوشی به سر خواهند برد.[2]
ملاصدرا نیز در تفسیر قرآن خود می گوید:
قول به عدم خلود عذاب کفار _اگرچه بین جمهور فقها و متکلمین باطل و بدعت محسوب میشود؛ زیرا ایشان بر خلود عذاب، نصوص صریح ادعا کردهاند_ اما این مطلب قطعی نیست زیرا با برهان عقلی و شهود عرفانی تعارض دارد..[3]
مرحوم استاد داود الهامی در این باب می نویسد
این پندار ابن عربی با هیچ یک از آیات خلود و جاودانگی عذاب سازگار نیست. مخصوصاً در بعضی از آنها تصریح شده است که هر زمان پوستهای تن آنها از میان برود، خداوند آن را به پوست نوینی تبدیل می کند تا عذاب را بچشد و اصولاً تهدید به خلود در آتش، تهدید به عذاب دائم است و اگر مبدّل به نعمت جاودانی گردد، تهدید آمیز نیست.[4]
[1] برگرفته ازکتاب درجستجوی عرفان اسلامی
[2] فصّ هودی، ص۱۱۴ ؛ برای اطلاعات بیشترمراجعه شود به مقاله (بررسی و نقد دیدگاه ابن عربی در باب کیفیت عذاب اخروی با تکیه به آثار قرآنی و براهین عقلی)
[3] فانصوص الواردة فی الخلود فی العذاب ... و القول بانتهاء مدة التعذیب للکفار و ان کان باطلا عند جمهور الفقهاء و المتکلمین و بدعة و ضلالة لادعائهم تحقق النصوص الجلیه فی خلود العذاب و وقوع الاجماع من الامة فی هذا الباب الا انّ کلا منها غیر قطعی الدلالة بحیث تعارض الکشف الصریح او البرهان النیر الصحیح.( تفسیر القرآن الکریم ج۴ ص ۳۱۵ و ۳۱۶)
داوریهای متضاد درباره ی محی الدین عربی ، داود الهامی، ص ۲۱۵
====================================================
برای دیدن مطالب مرتبط:
ملاک معرفت دینی؛تفکری بر تمسک به متشابهات(خواب،مکاشفه،کرامات و...)در دایره دین
ملاک معرفت دینی؛تاملی بر تمسک به متشابهات(خواب،مکاشفه،کرامات و...)درمنظومه دین
ملاک معرفت دینی؛تفکری بر تمسک به متشابهات(خواب،مکاشفه،کرامات و...)درمنظومه دین