برای ترویج عدالت اقتصادی لازم است موهبتها و منافع اجتماعی در دسترس همگان واقع شود. در جامعهای که شخصی ده خانه دارد و دیگری با چند سر عائله هنوز مستأجر است، فردی چند ماشین دارد اما آنیکی برای کرایه اتوبوس هم لنگ است، یکی لباسهای متعدد و فراوانی دارد که شماره آنها از دستش بیرون رفته و آن دیگری لباسی کهنه که بارها وصله و پینه شده است را بر تن دارد، سخن از «عدالت اقتصادی» امر بسیار غریبی است.
برای مبارزه با این تبعیض و بیعدالتیهای فاحش باید اصول متعددی را در دستور کار قرار داد، یکی از این اصول رعایت قناعت از ناحیه کسانی است که قدرت خرید دارند. کسی که لباسی را که در شأن او نیست خریداری میکند، مواد غذایی را که هرگز مصرف نمیکند و دور میریزد تهیه میکند و بهصورت کلی چیزی را که نیاز معقولی به آن ندارد انبار میکند[1] اهل قناعت نیست بلکه مصرف است و رفتار او مانعی بر سر راه «عدالت اقتصادی» است.
[1] برداشتی از تفسير نورالثقلين ج1، ص772، ح 313.