مقدمه
آیا میتوان تمام موجودات خارجی را «ممکنالوجود» تصور نمود و اعتقادی به وجود خارجی «واجبالوجود» پیدا نکرد؟ اولین راهی که برای این تصور وجود دارد اعتقاد به «رابطه دوری» بین موجودات خارجی است. در مقاله قبل این رابطه را توضیح دادیم و در این مقاله میکوشیم تا محال بودن چنین رابطهای را اثبات کنیم.
ابطال دور
فرض کنید دو شخص همزمان برای دریافت وام به شعبه بانکی مراجعه کنند و به آنها گفته شود «باید شخصی ضامن شما شود» در اینجا آیا در نظام بانکی میتوان تصور نمود که هر یک دیگری را ضمانت کند؟ در بانکها چنین ضمانتی پذیرفته نیست زیرا این ضمانت نیست و درواقع «عدم ضمانت» است توضیح اینکه بانک میخواهد هر یک از مشتریان خود را توسط شخص دیگری مدیریت کند به صورتی که اگر این مشتری حاضر نشد و بدهی خود را پرداخت نکرد و ... بتوان آن شخص ضامن را مورد سؤال قرارداد اما اگر جنین ضمانتی در بانک صورت گیرد اساساً هدف آنک تأمین نمیشود مثلاً اگر شخص الف فرار کند آنگاه به سراغ ب میروند و اگر ب فرار کرده باشد آنگاه بانک هیچ کاری نمیتواند بکند. دقیقاً به همین دلیل است که بانکها تنها کسانی را بهصورت ضامن میپذیرند که خودشان توقف بر شخصی که او را ضمانت کردهاند ندارند و شخصی مستقل هستند و نیازی به ضمانت شخص اول ندارند و الا اگر به شخص اولاً نیازمند باشند اساساً ضمانتی رخ نمیدهد.
مثال قبل میتواند حقیقت روابط دوری را برای ما نمایان سازد فرض کنید موجودی به نام الف وجودش ـبیواسطه یا باواسطه ـ متوقف بر موجودی به نام ب باشد و درعینحال ب نیز وجودش متوقف بر الف باشد آنگاه هیچوقت هیچکدام موجود نخواهند شد زیرا در فرضی که هنوز الف موجود نشده ب باید به او وجود دهد درحالیکه ب نمیتواند موجود باشد زیرا طبق فرض خودش وجودش را از الف میگیرد و طبق فرض الف موجود نیست تا بخواهد ب را موجود کند! مثلاً اگر وجود دانهای روز شنبه متوقف بر آبی خاص باشد باید آن آب اول موجود شود (در همان شنبه) تا بعدازآن بتوان دانه را موجود فرض کرد حال اگر خود آن آب وجودش متوقف بر همان دانه باشد ـ که طبق فرض معدوم است ـ میتوان آب را موجود فرض کرد؟ پاسخ روشن است قطعاً این آب موجود نیست (زیرا طبق فرض دانه موجود نیست) حال که آب معدوم است چگونه میخواهد به دانه وجود بدهد؟! روشن است که لازمه چنین رابطهای این است که آب و دانه هیچیک هرگز موجود نباشند و اگر موجود باشند طبعاً نباید بین آنها رابطهای دوری تصور نمود.
نتیجه
خلاصه محتوای این مقاله در استدلال ذیل قابلبیان است:
صغرا: اگر بین موجودات عالم رابطه دوری برقرار باشد آنگاه لازم است هیچیک موجود نشوند.
زیرا هرکدام وابسته به چیزی هستند که وابسته به خودشان است و چون خودشان قبل از موجود شدن معدوماند پس آنشی طرف وابستگی (علت آنها) نیز باید معدوم باشد و وقتی علت آنها معدوم باشد خودشان نیز معدوم خواهند بود. (دقت کنید)
کبرا: لکن موجودات خارجی وجود دارند.
نتیجه: بنابراین رابطه دوری بین آنها برقرار نیست.[1]
[1] برای مطالعه بیشتر ر.ک: آموزش فلسفه، آیه الله مصباح یزدی، ص366 به بعد و خداشناسی فلسفی، استاد عبودیت، بخش دوم و نهایه الحکمه علامه طباطبائی بخش اثبات واجب الوجود و ...
مطالب مرتبط
عدم امکان تسلسل (1) عدم امکان تسلسل (2) عدم امکان ختم به ممکنالوجود برهان امکان و وجوب برهان امکان و وجوب در قرآن اثبات وجود واجبالوجود نه صفات واجبالوجود واجبالوجود موجودی بینیاز نیازمندی، حقیقت ممکنالوجود تنها موجود بینیاز ختم همه نیازمندیها به موجود بینیاز نیازمندی ممکنالوجود در حدوث و بقا تعریف ممکنالوجود تعریف واجبالوجود تفسیر جهان خارج با تقسیم ممکن و واجب عدم اجتماع وجوب و امکان در موجودات عالم عدم امکان واجب و ممکن نبودن موجودات عالم عدم امکان واجبالوجود بودن تمام موجودات خارجی روابط دوری و تسلسلی بین ممکنات