قبول کردیم و برای خودش چایی ریخت و کنار ما نشست.
من: خب آقا ماهان کجا بودیم؟!
ماهان و پیرمرد هر دو با هم گفتن: کتیبه ها
خنده ام گرفته بود انگار کلاس درس بود و از شاگردام درس پس می گرفتم
من: خوبه شنونده ی خوبی هستید
هر سه خندیدیم و ادامه دادم و گفتم: خلاصه اینکه این دو تا کتیبه رو می گن کوروش نوشته و جالبه کتیبه ایرادم داره؟
ماهان: ایراد؟!
گفتم: به خط میخی هست. اما کسی که نوشته نتونسته به خط میخی صحیح بنویسه
ماهان: خب چه اشکالی داره؟
گفتم: اشکال نداره، ولی یه مساله دیگه هم داره اونم اینه که خط میخی تو زمان داریوش اختراع شده چجوری کوروش دستور داده با خط میخی کتیبه براش بنویسن بگن منم کوروش شاه هخامنشی؟
ماهان با تعجب نگاهم کرد و گفت: واقعا؟ راسته؟ یعنی خط میخی زمان کوروش نبوده؟!
گفتم: آره، برای همه ی حرف هام سند دارم می خوای کتاب معرفی کنم بخونی؟
دوباره نگاهم کرد و گفت: تو اصلا دنبال بالا بردن سرانه ی مطالعه تو ایرانیییییییی. نمی خوای ثابت کنی کوروش حقیقت نداره و ...
زدم زیر خنده و دیگه نمی تونستم حرف بزنم به زور خودمو نگه داشتم و گفتم: خیلی خب. خودم میگم تو کتاب نخون.
خلاصه که توی این کتاب گفته که چه موقع خط میخی اختراع شده. پس کتیبه تو زمان کوروش نوشته نشده و کوروش این دستور رو نداده
یه نتیجه گیری کنم و برم سراغ ادامه بحثمون؟
من: در مورد کتیبه که گفتم، دو تا بیشتر نیست، که توی این دوتا هم یه کلمه گفته، من کوروش شاه هخامنشی در نتیجه این همه سخنان حکیمانه که به کوروش نسبت میدن از کجاست؟!
ماهان و پیرمرد کافه چی به فکر فرو رفته بودن و متعجب به من نگاه می کردن؟
پیرمرد چایش رو سَر کشید و در حالی که از جایش بلند میشد روُ کرد به ماهان و گفت: دیدی پسر منکه؟ گفتم این دوستت درست میگه، دیگه چونه نزن
ادامه دارد ...
منبع: کتاب چنین گفت داریوش نوشته فضل الله نیک آیین
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
مطالب مرتبط :
دست های پشت پرده؛ قسمت دوازدهم
دست های پشت پرده؛ قسمت سیزدهم
دستهای پشت پرده؛ قسمت شانزدهم
دست های پشت پرده؛ قسمت نوزدهم
دست های پشت پرده ؛قسمت بیست و یکم