اندکی از فمینیستها خانواده را مانع از تحقق عدالت جنسیتی میدانند. در نگاه این افراد زنان نباید به نقش «همسری» تن بدهند و اگر در این نقش هستند باید با اقدام به طلاق خود را رها کنند![1] شاید این دیدگاه در ضمیر ناخودآگاه بسیاری از افراد که امروزه بهراحتی اقدام به طلاق میکنند نیز نقش بسته باشد.
باید توجه نمود که نهتنها طلاق چاره کار نیست بلکه خود مقدمه ترویج انواع ظلم در حق مردان و مخصوصاً زنان است. تشکیل خانواده اولین قدم برای تربیت نسل سالم و تضمین سلامت فرد و جامعه است؛ نابودی نظام خانواده کمکی به مشکلات زنان نمیکند بلکه جامعهای آسیبپذیر مخصوصاً در بُعد ظلم به زنان را به دنبال خواهد داشت. شاید به همین دلیل باشد که خدا از خانهای که در آن طلاق صورت میپذیرد خشمگین است.[2]
[1] برای مطالعه بیشتر ر.ک: کتاب «فمینیسم، تاریخچه، نظریات، نقد» نوشته نرگس رودگر و کتاب «هویت و نقش های جنسیتی» نوشته محمدرضا زیبایی نژاد.
[2] اصول کافی، ج 6، ص 54.