مقدمه
در مقالات قبل اشکالی بررسی گردید که بر اساس آن اصل وجود نظم در عالم موردتردید قرار گرفت. در این مقاله به اشکال دیگری پرداخته میشود که در آن اصل وجود نظم پذیرفته میشود لکن این نظم موجود ناتوان از اثبات علم بیپایان برای ناظم تلقی میگردد.
رشد علم در مصنوعات بشری
مصنوعات بشری مانند خودروها، رایانهها، تسلیحات جنگی و ... همه سیر تکاملی دارند به این بیان که همیشه باگذشت زمان و پیشرفت بیشتر تکنولوژی از نواقص آنها کاسته میشود و هرروز باقابلیتی جدید و بهصورت هوشمندانهتر و منظمتر به مردم ارائه میگردند. در این میان کمپانی هادی که این محصولات را تولید میکنند روزبهروز بر دانش خود میافزایند و همواره از ایام قبل متخصصتر و حاذقتر ظاهر میگردند ایشان نهتنها از اندوختههای علمی ماقبل خود بهره میبرند و بر آنها اضافه میکنند بلکه از اندوختههای علمی دیگران نیز استفاده میکنند و گاهی محصول شخص دیگری را مهندسی معکوس میکنند و از روی آن کپیبرداری مینمایند و بالاخره به این طریق روزبهروز در عرصه دانشافزائی بر اندوختههای دانشی خود اضافه میکنند.
امروزه دیدن پیچیدگیهای این مصنوعات ما را به حیرت میآورد و از طریق آنها به دانش سازنده منتقل میشویم اما درعینحال همه اذعان داریم که این سازندگان دانشی بیپایان ندارند بلکه این اندوخته علمی را پس از سالها آزمونوخطا در یافتههای خود و درعینحال مدتها کپیبرداری و بهرهبرداری از یافتههای دیگران تحصیل کردهاند. هیوم معتقد است همین احتمال در خصوص نظمی که در عالم مشاهده میکنیم نیز وجود دارد یعنی برفرض که نظم موجود باشد از طریق آن نمیتوانیم علمی بیپایان برای ناظم اثبات کنیم زیرا کاملاً محتمل است که این ناظم، علم فعلی را پس از قرنها آزمونوخطا به دست آورده باشد و یا اینکه جهان فعلی را از جهان دیگری که از دسترس ما خارج است کپیبرداری کرده باشد که در این صورت نهتنها علم بیپایان او مورد خدشه واقع میشود بلکه صداقت و عدم فریبکاری او نیز محل تردید قرار میگیرد چراکه گویی حاصل تلاش دیگری را به نام خود ثبت کرده است. بر اساس این احتمال هیوم نتیجه میگیرد که برهان نظم فایده چندانی ندارد و خدای کتاب مقدس را که دارای علمی بیپایان است و نقصی در آن ـ ازجمله علم محدود و عدم صداقت و فریبکاری ـ مشاهده نمیشود ثابت نمیکند.
نتیجه
میتوان خلاصه اشکال هیوم را در قالب قیاس ذیل ترجمه منطقی نمود:
صغرا: اگر برهان نظم مفید باشد و خدای دین را ثابت نماید لازم است برای او علمی بیپایان نیز ثابت کند
کبرا: لکن برهان نظم توان اثبات علم بیپایان برای ناظم جهان را ندارد.
نتیجه: بنابراین برهان نظم مفید نیست و خدای دین را ثابت نمیکند.[1]
[1] برای مطالعه بیشتر ر.ک: مجموعه آثار شهید مطهری، ج8، ص53.