مقدمه
اشکال بیانشده در نوشتار قبلی بسیار مهم است. چگونه میتوان احتمال تصادف را در نظم به وجود آمده در دنیای پیرامون خود نفی کنیم؟ آیا ممکن نیست یک انفجار کور و بیشعور عامل ایجاد این نظم شگرف بوده باشد؟ آیا نمیتوان تصور نمود هیچ طرح و نقشه قبلی برای دنیای پیرامون ما وجود نداشته است؟ این احتمال با توجه به «اصل علیت» قابل پاسخ گوئی است؛ در ادامه به تشریح این اصل میپردازیم.
اصل علیت
هیچ پدیدهای بدون علت به وجود نمیآید. اموری که سابقه عدم دارند یعنی نبودهاند و پسازآن موجود شدهاند حتماً از طریق علتی موجود گشتهاند. این قاعده اصل مسلمی است که در تمام علوم پذیرفتهشده است. هنگامیکه یک فیزیکدان یا شیمیست در لابراتوار و آزمایشگاه خود یک پدیده خاص را موردمطالعه قرار میدهد هرگز این احتمال را که «شاید هیچ عاملی در شکلگیری این پدیده دخالت نداشته باشد» مطرح نمیکند و الا بهجای جستجوی عامل یا عوامل آن پدیده خود را به کار دیگری مشغول مینمود. هنگامیکه سیب بر زمین افتاد و نیوتون قانون جاذبه را کشف کرد هرگز ذرهای برای این احتمال که «شاید افتادن سیب روی زمین هیچ علتی نداشته باشد» ارزش قائل نبود و الا هرگز این قانون مهم را کشف نمینمود.
صرفنظر از دانشمندان تمام انسانهای عادی در زندگی روزمره خود اصل علیت را باجان و دل پذیرفتهاند. مادری که به دنبال علت بیماری فرزندش میگردد، پدر کارگری که با تلاش فراوان به دنبال علتی برای تحصیل روزی خود میگردد، نانوائی که با دینی سیاه شدن نان آن روزش به دنبال علت میگردد، مکانیکی که با دقت تمام قطعات خودرو را بررسی میکند و به دنبال علت ایراد پیداشده در آن میگردد و حتی کودک خردسالی که با شنیدن صدایی از پشت سرش برمیگردد و به دنبال علت میگردد؛ همه و همه در این اعتقاد جزمی مشترکاند که «هر پدیدهای علت دارد».
حال که هر پدیده کوچک و بزرگی در دنیای پیرامون ما به اعتراف فیلسوفان، دانشمندان و مردمان عادی «علت» دارد چگونه میتوان نظم شگرف دنیای پیرامون خود را پدیدهای بیعلت و محصول یک تصادف کور محسوب کنیم؟ آری تنها راه پذیرش تصادف در نظم دنیای ما انکار کردن «اصل علیت» و اعتقاد به این گزاره است که «شاید برخی پدیدهها هیچ علتی نداشته باشند» اما بهراستی آیا این اعتقاد قابلقبول است؟ در نوشتار بعدی در خصوص قابلقبول نبودن این اعتقاد بیشتر سخن خواهیم گفت.
نتیجه
میتوان خلاصه آنچه در این نوشتار بیان شد را در قالب قیاس منطقی ذیل ارائه نمود:
صغرا: اگر نظم موجود در عالم محصول تصادف باشد آنگاه لازم است هر پدیدهای علت نداشته باشد.
کبرا: لکن هر پدیدهای دارای علت است. (اصل علیت)
نتیجه: نظم موجود در عالم محصول تصادف نیست و علتی دارد.[1]
[1] برای مطالعه بیشتر ر.ک: تبیین ادله اثبات خدا، آیه الله جوادی آملی، ص237 به بعد.