الف. مقدمه
شیعه در پناه سفارشهای فراوان پیشوایان معصوم خود،[1] سالهایی بس دراز، بر سید و سالار شهیدان (علیهالسلام) اشک ریخته و سرمایهای درخشان برای خود اندوخته است. سؤال بسیار مهمی که در این مقاله و مقالات پیش رو دنبال میکنیم، جستجو در باب «ریشه قرآنی» این سرمایه است؛ توضیح اینکه با توجه به این باور که اصول همه مسائل دینی در قرآن بیانشده است[2] و پیشوایان شیعه خود را ملزم به تطبیق کلمات خویش با اصول قرآنی دانستهاند،[3] کدامین اصل از اصول قرآنی، میتواند درخشندگی سرمایه اشک را نمایان سازد؟ اهمیت این سؤال هنگامی روشنتر میشود که برخی فریاد بدعت بودن این اشک و منافات آن با اصول قرآنی را سر میدهند و ذهنهای خالی را مبتلا به شبهه میکنند.
ب. جوشش چشمه اشک
هر انسانی با فطرت سالم، که آلوده به قساوت نشده باشد، هنگام دیدن ظلم به انسانهای مظلوم ـ خصوصاً در مواردی که به فرد مظلوم تعلقخاطر دارد ـ متأثر میشود و چشمه اشک او سرازیر میگردد. اشکهای فراوان حضرت یعقوب (علیهالسلام) در فراق حضرت یوسف (علیهالسلام) و ظلمی که به او روا شد از همین قسم هستند. او بهاندازهای اشک ریخت که به تعبیر قرآن چشمانش سفید شد[4] و بهتصریح برخی مفسرین اهل سنت نابینا گردید؛[5] بااینهمه نهتنها گریههای طولانی او در قرآن مورد اشکال واقع نشده بلکه صاحب «صبر زیبا» نیز دانسته شده است.[6] جالب است بدانیم که برخی روایات اهل سنت، اجر او را در این اشکها، برابر با اجر 70 شهید دانستهاند.[7]
وقتی اشک در فراق فرزند، تا مرز نابینائی، کاری ناپسند نیست بلکه شایسته تحسین است چگونه میتوان اشک در مظلومیت بینظیر فرزند پیامبر خاتم (صلیالله علیه و آله) را امری ناپسند شمرد؟[8] آری آنچه در سینه داریم ـ اگر اسیر قساوت نشده باشد ـ قلب است و سنگ نیست؛ قلب با شنیدن این مصیبتهای جانسوز ـ که ناله آسمانیان از آنها بلند است ـ چشمه جوشانی را روانه چشم میکند و سیلاب اشک را از آن جاری میسازد.[9]
ج. نتیجه
اشکهای فراوان حضرت یعقوب (علیهالسلام)، خبر از عواطف سرشار او در مقابل مظلومیت ولی خدا میدهند و تائید این اشکها در قرآن، فریاد ارزشمند بودن «اشک عاطفی» بر هر ولی مظلومی را سر میدهد؛ بنابراین اشک بر سید و سالار شهیدان (علیهالسلام) و مظلومیت بینظیر او، مصداق اشک عاطفی قرآنی و ارزشمند خواهد بود.
قلب میسوزد و آب میشود در غم تو
بحر چشمم متلاطم شده از ماتم تو
عاقبت در غم این حادثه جان خواهم داد
دشمنت برد لباس تو و هم خاتم تو
[1] ر.ک: بحارالانوار، ج 44، ص 278 تا 297 باب «ثواب علی مصیبته».
[2] نحل: 89 و کافی، ج 7، ص 176.
[3] تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 683.
[4] یوسف: 14.
[5] الکشاف، ج 2، ص 497.
[6] یوسف: 18.
[7] الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 115.
[8] به همین دلیل است که امام سجاد علیهالسلام هنگامیکه با اعتراض برخی در خصوص شدت گریه بر پدر بزرگوارش مواجه شد، این عمل را با گریه حضرت یعقوب تائید نمود تا اولین ریشه قرآنی «اشک بر سالار شهیدان» (علیهالسلام) را تائید نماید. (جلاء العیون، ص 736)
[9] چنانچه به نقل اهل سنت پیامبر خاتم (صلیالله علیه و آله) نیز بر این معنا تأکید دارند. (فتح الباری، ج 3، ص 236)