(وَ سَیُجَنَّبُهَا الاَتْقَى، و به زودى افراد با تقواتر از آن دور داشته مىشوند)
کلمه (تَجَنُّب) به معناى دور کردن است و ضمیر در (سَیُجَنَّبُها) به آتش برمىگردد. معناى آیه این است: «به زودى کسى که مصداق (اتقى) باشد، از آتش دور مىشود.» متّقىترین فرد کسى است که در راه رضاى خدا از مال خود انفاق مىکند. منظور از کلمه (اتقى) هر کسى است که از شخص دیگر باتقواتر باشد و بیش از او از خطرها پروا کند، چون بعضى از مردم تنها این مقدار باتقوا هستند که از کشتن مردم پرهیز مىکنند. [مثلا در ارتش اسراییل، باتقواترین فرد کسی است که سالی ده فلسطینی بیشتر نمیکشد] و بعضى هستند که تنها از فساد اموال مىپرهیزند [به قول یکی از اساتید دانشگاه: در کشور عزیز ما اگر کسی دزد نباشد، اصلح است] و بعضى هستند که چون از فقر مىترسند، انفاق نمیکنند. [طرف دستشویی نمیرفت تا گرسنه نشود. آخر سر با یبوست مزمن از دنیا رفت!]
از همه این چند طایفه باتقواتر آن کسى است که از خدا پروا و مال خود را در راه او انفاق مىکند. به عبارت دیگر کسى است که از زیانکاری در آخرت مىپرهیزد و به همین خاطر مال خود را به فقیران میبخشد. پس مُفضّل عَلیهِ باتقواترین انسان [مفضل علیه یا مفضول یعنی آن کسی که صاحب اسم تفضیل یا مُفضَّل از او برتر دانسته شده است. مثلا وقتی میگوییم حسن برتر از حسین است حسن، مُفَضَّل و حسین مُفَضَّلٌ علیه است.] کسى است که با دادن مال از خدا نمىپرهیزد، هر چند که از پارهاى لغزشگاههای دنیا پرهیز دارد و یا سایر اعمال صالح را انجام میدهد. [پول نمیدهد، جان شاید!]
پس آیه شریفه بر اساس معنایش، عام است و به طایفه خاصی اختصاص ندارد. دلیل ما این است که کلمه (اتقى) را با جمله (الذى یُوتى مالَه) توصیف کرده است. معلوم است که این توصیف و البته توصیفهای بعدی، عمومی است. این منافات ندارد با این که آیات و یا همه سوره به خاطر واقعه خاصى نازل شده باشد. در روایات اسباب نزول، سبب خاصى برای نزول این آیات آمده است.
برخی گفتهاند این کلمه (اتقی) یا همان باتقواترین، در هر دورهای شامل یک فرد است و بعضی دیگر گفتهاند کلا یک مصداق بیشتر ندارد و در نتیجه همه انسانهای تاریخ بشریت، مفضل علیه آن شخص به حساب میآیند. پس تنها همان یک نفر داخل دوزخ نمىشود و همه انسانهای دیگر وارد دوزخ میشوند و در آن جاودانه خواهند بود!
با این تفسیر به شدت مخالف است. زیرا اولا سیاق آیات اول سوره با آن همراه نیست. ثانیا با انذار عمومىای که در جمله (فانذرتکم نارا تلظى) آمده نمىسازد، چون معنا ندارد بگوییم: «همه شما را میترسانم از آتش دوزخى که به جز یک نفر از شما که در آن جاودانه نمىافتد بقیه ابدی هستید.» [یاد آن سکانس فیلم اخراجیهای یک افتادم که امین حیایی به سپند امیرسلیمانی میگفت: «باید تاس بیندازی و یک تا پنج هم قبول نیست. اگر هم شش بیاید جایزه داری. جایزهاش هم این است که باید دوباره بیندازی!»]
=============================================
برای مشاهده ی مطالب بیشتر:
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه هفتم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه هیجدهم و نوزدهم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه بیست و بیست و یکم)
بحث روایی آیه اول سوره لیل بر اساس تفسیر المیزان
بحث روایی آیه ی هفدهم سوره لیل
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه هشتم تا یازدهم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه داوزدهم و سیزدهم)
ادامه تفسیر آیات داوزدهم و سیزدهم سوره لیل بر اساس المیزان
ادامه ی تفسیر آیات داوزدهم و سیزدهم سوره لیل بر اساس المیزان
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه داوزدهم)
آشنایی با سوره ی لیل
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان(آیه اول و دوم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه سوم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه چهارم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه پنجم و ششم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه چهاردهم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه پانزهم و شانزدهم)