(وَ أَمَّا مَن بخِلَ وَ استَغْنى - وَ کَذَّب بِالحُسنى - فَسنُیَسرُهُ لِلْعُسرَى - وَ مَا یُغْنى عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى، و اما کسى که بخل بورزد و طالب ثروت و غنى باشد - و پاداش نیک روز جزا را تکذیب کند - اعمال نیک را در نظرش سنگین و دشوار مىسازیم - و او وقتى هلاک شود مالش هیچ سودى به حالش نخواهد داشت.)
کلمه (بخل) در مقابل کلمه (اعطاء - دادن) به معناى ندادن است. کلمه (استغناء) به معناى طلب بینیازی و ثروت از راه ندادن و جمع کردن است. [طرف داشت میمرد. در لحظات آخر به بچههایش با حال نزار گفت: «پِدِرسوختهها! شوما که هَمِدون اینجاین. چیطُو چراغی اون اتاق روشَنِس»] منظور از تکذیب حُسنى، کفر ورزیدن به وعده حسنى و ثواب خداست که انبیا آن را به بشر رساندهاند. ناگفته پیداست که کفر به آن وعده، کفر به اصل قیامت است.
منظور از (تیسیر للعسرى) این است که او را خوار کند و توفیق انجام دادن عمل صالح را از او بگیرد. به این صورت که اعمال صالح را در نظرش سنگین کند و سینهاش را براى ایمان به خدا گشاده نسازد و یا او را آماده عذاب کند.
کلمه (تَرَدِّى) که مصدر فعل ماضى (تَرَدَّى) است، به معناى سقوط از مکانى بلند است که به هلاکت هم گفته میشود. پس منظور از (تردى) در اینجا این است که چنین کسى وقتى در حفره قبر، جهنم و یا در ورطه هلاکت سقوط مىکند مالش به چه دردش مىخورد؟ [شاید به درد میت نخورد ولی بازماندگان با پول میت میتوانند مانور تجمل بدهند. مثلا خرمای اعلی بم را با مغز گردوی تویسرکان بیارایند و با موز هندی و انبه پاکستانی و رانی سعودی در ظرفهای شیک بگذارند و به آقازادههای وسط مسجد بدهند. فقرای گوشهنشین هم حلوا با شیرخشک. از سرشان هم زیاد است.]
کلمه (ما) در عبارت (و ما یغنی) هم مىتواند استفهامى باشد و هم نافیه. [مای استفهامی است، مایی است که برای سوال به کار میرود. مثلا شخص میپرسد: ما تاکل؟ چی میخوری؟ البته میتوانید با لحن همان چیپس میخوری معروف هم بخوانید. مای نافیه مایی است که برای نفی به کار میرود. مثلا شخص میگوید: ما کان الله ظالما. یعنی خداوند ظالم نیست.] اگر استفهامى باشد، معنایش همان است که گفتیم [یعنی مالش به چه دردش میخورد وقتی به چاه دوزخ سقوط میکند] و اگر نافیه باشد، یعنی چنین کسى در هنگامى که به ورطه هلاکت مىافتد، مالش به دردش نمىخورد.
=============================================
برای مشاهده ی مطالب بیشتر:
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه هفتم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه هفدهم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه هیجدهم و نوزدهم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه بیست و بیست و یکم)
بحث روایی آیه اول سوره لیل بر اساس تفسیر المیزان
بحث روایی آیه ی هفدهم سوره لیل
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه داوزدهم و سیزدهم)
ادامه تفسیر آیات داوزدهم و سیزدهم سوره لیل بر اساس المیزان
ادامه ی تفسیر آیات داوزدهم و سیزدهم سوره لیل بر اساس المیزان
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه داوزدهم)
آشنایی با سوره ی لیل
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان(آیه اول و دوم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه سوم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه چهارم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه پنجم و ششم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه چهاردهم)
تفسیر سوره لیل بر اساس المیزان (آیه پانزهم و شانزدهم)