مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت سیزدهم
امتیاز کاربران 5

تولیدگر گرافیک

sepanta هستم. از تاریخ 06 اردیبهشت 1396 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر گرافیک تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 752 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت سیزدهم

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

آب دهانم را قورت دادم و بریده بریده گفتم: «یَـ... یعنی... اِخـ... راجم؟!»

برگشت سمتم؛ یک اخم تحویلم داد و دوباره به جلویش نگاه کرد و گفت: «نبینم دیگه حرف بیخود بزنیا! اخراج برای چی باباجون؟!

حالا تو تماس بگیر ببین کارِشون چیه؟ شرایطش چیه؟ اگه خواستی، برو. اگرَم نخواستی، شاید بهنام بخواد. اونم نخواست، دوتاتون ور دل خودم هستید. نگران نباش.»

هرچند نفهمیدم ماجرا چیست، ولی کمی خیالم راحت شد.

آقا مراد چراغ داخل ماشین را روشن کرد و گفت: «حالا تا می‌رسیم خونه‌تون، امتحانتو بخون».

به خانه که رسیدم، سلام و علیکی با مادر و بچه‌ها کردم؛ آبی به دست و صورت زدم و با شماره‌ای که آقا مراد داده بود، تماس گرفتم:

- سلام، ببخشید برای استخدام تماس گرفتم.

- بله، بفرمایید. در خدمتم.

درست نمی‌دانستم چه بگویم. کمی فکر کردم و گفتم: «ببخشید کارِتون چیه؟»

مرد جوانی که پشت تلفن بود، جواب داد: «یه شغل خیلی خوب و مناسب! البته قبلش باید یه مصاحبه به صورت تلفنی از شما بگیرم. آماده‌اید؟»

باید خودم را قوی و با اعتماد به نفس نشان می‌دادم. گفتم: «بله، آماده‌ام».

چند سؤال درباره خودم و تحصیلات و مهارت‌هایم پرسید و گفت: «شغلی که ما براتون در نظر داریم، در فضای مجازی هست. یه شغل خیلی خوب. شما از همین الان استخدامید!»

باورم نمی‌شد! حالا باید ببینم کارش چیست؟ حقوقش چه قدر است؟... ولی آقا مراد چی؟!... یعنی نجاری را رها کنم؟

زیاد فرصت فکر کردن نداشتم. با خودم گفتم فعلاً ببینم شرایط کارش چیست؛ بعد تصمیم می‌گیرم.

پرسیدم: «یعنی من الان استخدامم؟!... میشه دقیقاً بگید باید چی کار کنم؟ راستی حقوق...»

حرفم راقطع کرد و گفت: «بله، گفتم که استخدام هستید. فقط کاری رو که بهتون محوّل شده، درست و دقیق انجام بدید.

اگر خوب انجام بدید، حقوق خوبی هم می‌گیرید. ولی اگر بد انجام بدید، جریمه میشید و از حقوقتون کسر میشه... خب دیگه من بیشتر از این، وقتتون رو نمی‌گیرم که برید زودتر شروع کنید. خدا نگهدار!»

خب، این هم از این! بالأخره آدم باید در طول عمرش با دو تا دیوانه هم آشنا شود که قدر عاقل‌ها را بداند! که خدا را شکر، فعلاً من با یکی آشنا شدم!

نتیجه اخلاقی بعدی، این‌که همچنان من و بهنام، ور دل آقا مراد هستیم.

ادامه دارد...

---------------------------------------------------------------------------------------

لینک مطالب مرتبط:

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت اول

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت دوم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت سوم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت چهارم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت پنجم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت هفتم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک ؛ قسمت هشتم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت نهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک ؛ قسمت دهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت یازدهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت دوازدهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت چهاردهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت پانزدهم


نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما