مرســـــــلون

بانک محتوای مذهبی مرسلون
MORSALUN.IR

خانه مطالب پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت پنجم
امتیاز کاربران 5

تولیدگر گرافیک

sepanta هستم. از تاریخ 06 اردیبهشت 1396 کنشگری رو شروع کردم و همواره سعی کردم بهترین باشم. در این مسیر آموزش های لازم را پیگیری و از اساتید و مشاوران در تولید محتوا استفاده می کنم. من در نقش تولیدگر با قالب های تولیدگر گرافیک تولید محتوا می کنم.
من در مرسلون تعداد 752 مطلب دارم که خوشحال میشم شما هم ذیل مطالبم نظر بنویسید و امتیاز بدید تا بتونم قوی تر کار کنم.


محیط انتشار
مخاطب
0 0
پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت پنجم

با 0 نقد و بررسی | 0 نظر | 0 دانلود | ارسال شده در تاریخ دوشنبه, 05 دی 01

احتمالاً می‌خواهد امشب برود دوباره دوپینگ کند! همین بود که پشت تلفن به طرف گفت از خونه دوباره بهت زنگ می‌زنم.

توی دلم گفتم: «باشه اُوستا! دارم برات! مگه من دستم این‌جوریه؟! خب منم میرم دوپینگ می‌کنم. خود خانومه گفت سرچ کنی، چیزای خوبی گیرت میاد.»

به ساعت نگاه کردم. از هشت شب گذشته بود.

استکان‌های چای را سَرسَری آب کشیدم؛ کیفم را برداشتم و خداحافظی کردم.

آقا مراد که داشت دستش را با تینر تمیز می‌کرد، گفت: «کیف و کتابت یادت نره».

گفتم: «نه آقا مراد، برداشتم».

گفت: «بیا این‌جا ببینم».

زیر چشمی نگاهی به ساعت انداختم و رفتم پیش آقا مراد.

گفت: «کم و کسری نداری؟ اوضاع خونه خوبه؟»

گفتم: «ممنون. خوبه خدا رو شکر»

گفت: «دست من تینِریه. خودت دست کن توی جیب لباسم...»

حرفش را قطع کردم: «نه اُوستا. لازم نیست.»

گفت: «میگم بردار؛ بگو چشم! یه قسمت از حقوق خودته. به جای سر برج، الان دارم بهت میدم. یالّا ببینم!»

دستم را کردم توی جیب آقا مراد؛ دو تا چک پول پنجاه هزار تومانی بود. برداشتم؛ تشکر کردم و خداحافظی.

از مغازه زدم بیرون. سوار تاکسی شدم و به سمت خانه حرکت کردم.

یاد دو ماه پیش افتاده بودم. روزی که برای اولین بار به کارگاه آقا مراد رفتم که ببینم شاگرد می‌خواهد یا نه. قبلش یک سالی بود که چند جای مختلف مشغول کار شده بودم و هر کدام به دلیلی، موقتی و کوتاه مدت بود.

آقا مراد آن روز جواب درست و حسابی نداد. فقط سؤالاتی پرسید؛ آدرس گرفت و گفت: «دو روز دیگه بیا تا بِهِت بگم».

در این دو روز، بهنام، شاگر دیگرِ مغازه را فرستاده بود تا راست و دروغِ حرف‌های من را دربیاورد و ببیند چه جور آدمی هستم.

دو روز بعد که آمدم، آقا مراد گفت: «لباس کارِت روی میزه. می‌پوشی دو دقیقه دیگه میای این جا تا برات بگم چی به چیه.»

ادامه دارد...

---------------------------------------------------------------------------------------------------

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت اول

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت دوم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت سوم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت چهارم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت هفتم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک ؛ قسمت هشتم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت نهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک ؛ قسمت دهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت یازدهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت دوازدهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت سیزدهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت چهاردهم

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک؛ قسمت پانزدهم

نظرات 0 نظر

شما هم نظری بدهید
پرونده های ویژه نقد و بررسی آثار شبکه تولیدگران
تمامی حقوق برای تیم مرسلون محفوظ است | 1400 - 2021 ارتباط با ما